ده سال است مجتبی‌ رهبری را بر عهده دارد

متن زیر نوشته نویسنده وبلاگ نیست، و از طریق رایانامه با درخواست انتشار به دست نویسنده وبلاگ رسیده است، نویسنده هیچ گونه تغییری در تیتر و توضیح نبرد و مطلب عیناّ انتشار یافته است.
خامنه‌ای: ده سال است مجتبی‌ رهبری را بر عهده دارد
چند روز بعد از انتخابات و وضعیت پیش آمده، آقای حداد عادل، تعدادی از دوستان را به رستوران در خیابان آپادانا دعوت کرد که البته رستوران را شبانه قرق کرده و تعداد زیادی از آقایان از جمله آقای وحید ابو طالبی، آقای کوثری، آقای باهنر، آقای توکلی، آقای جوان بخت، آقای میر حجازی از دفتر رهبری و تعدادی دیگر از دوستان به اتفاق همسران خود در رستوران برای صرف شام و جشن پیروزی آقای احمدی نژاد و صحبت‌های حداد جمع شده بودند، بحث‌های مختلفی‌ سر میزها در زمان صرف شام بین دوستان میشد که یکی‌ از دوستان به نام آقای ابو طالبی به آقای حداد گفت، شما واقعا از دایره انصاف دارید خارج میشید می‌تونم دلیل این عمل رو از شما جویا بشم> آقای حداد به حدی عصبانی‌ شد که از کنترل خارج شد و عنوان کرد برای من زندگی‌ دخترم و آقا مجتبی‌ مهم تر از آقای احمدی نژاد هست من به خانم خرسندی همسر آقای خامنه‌ای هم گفتم، که سرنوشت سید احمد خمینی برای من درس تلخی‌ بود و اگر خدای نا کرده مقام معظم رهبری را از دست بدهیم سرنوشت فرزندان ما مانند سر نوشت فرزندان امام خواهد شد، به همین جهت اول نپزیرفتم اما بعدا پس از صحبت با آقا ایشون فرمودند که اتفاقات بیت آقای خمینی در رابطه با فرزندان من نخواهد افتاد و مطمئن باشید بعد از من آقا مجتبی‌ لایق‌ترین فرد هستند، البته آقا فرمودن که این تنها نظر من نیست، آقای مؤمن آقای خوش وقت و دیگر علما نیز همین نظر را دارند، به همین جهت همه شما باید کمک کنید که آقا مجتبی‌ همانطور که کشور را الان رهبری می‌کند در آینده رسما رهبری کند من نیز به همین جهت راضی‌ به وصلت ایشون با فرزندم بودم، پس از شنیدن این صحبتها از آقای حداد دگرگون شدیم و تعجب کردیم که با حضور آقای میر حجازی و دیگران هیچ کس اعتراضی نکرد و همه ساکت ماندند، و عملا همه ما دچار وحشت عجیبی‌ شدیم، از آن شب به بعد من که یکی‌ از طرفداران مقام معظم رهبری در مجلس بودم دچار انفعال شدید شده‌ام و امیدوارم که مورد عفو پروردگار قرار بگیریم.
*****
سایت روز
شنبه ۱۳ تير ۱۳۸۸
سید مجتبی حسینی خامنه ای در سال 78 با دختر دکتر غلامعلی حدادعادل که آن ایام تنها استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان بود ازدواج کرد. حداد عادل درباره کیفیت ازدواج فرزندش می گوید که همسر رهبری بار اول سال 77 زمانی که دخترش 17 ساله بوده و در سال چهارم دبیرستان درس می خوانده با آنها تماس گرفته است. او گرچه دختر را برای پسرش می پسندد اما استخاره بد می آید به همین علت ازدواج سر نمی گیرد. یک سال بعد دوباره اقدام برای خواستگاری کردند. مادر سید مجتبی دختر را پسندیده بود، برای همین بار دیگر استخاره کرد و چون خوب آمد به خواستگاری می آیند؛ "پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند. بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند آقای دکتر! داریم خویش و قوم می شویم. گفتم چطور؟ گفتند خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟ گفتم آقا! اختیار ما دست شماست. آقا فرمودند نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من اینطور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولین در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه ای اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است."
حداد عادل سپس به زندگی ساده دخترش در قم اشاره می کند و اینکه آنها از ازدواج فرزندش در نهایت سادگی برگزار شده و حتی حلقه داماد نیز مربوط به آیت الله خامنه ای بوده است. به روایت حداد مراسم آنقدر ساده بوده که "شام به آیت الله خامنه ای نرسید و ایشان شب عروسی تنها تکه ای نان خوردند"! داستان نان شب عروسی مجتبی خامنه ای، مانند داستان بلوکه شدن یک میلیارد و ششصد میلیون دلار در حساب او در لندن – که اخیرا از سوی برخی سایت ها مطرح شده – از جمله معماهایی است که همچون معماهای دیگر زندگی سیاسی ایران است که روزی گشوده خواهد شد.

No comments: