چند نمونه محدود از اشعار شاعران بزرگی را در ذیل می آورم تا شاید گوشه ای از دلایل وجود فرهنگ و زبان زن ستیز امروزمان کمی روشن شود:
مزن زن را ولیکن گر ستیزد، چنانش زن که هرگز برنخیزد نظامی گنجوی
زن چیست نشانه گاه نیرنگ، در ظاهر صلح و در نهان جنگ نظامی گنجوی
به گفتار زنان هرگز مکن کار، زنان را تا توانی مرده انگار ناصر خسرو
زن و اژدها هر دو در خاک به فردوسی
ز بیگانگان چشم زن کور باد، چو بیرون شد از خانه در گور باد سعدی
نه تنها نامراد آن دل شکن باد، که نفرین خدا بر هر چه زن باد رهی معیری
حمله با شیر مرد همراه است، حیله کار زن است و روباه است سنایی
هر بلا کاندر جهان بینی عیان، باشد از شومی زن در هر مکان مولوی
و بسیاری دیگر که مجال نوشتنشان نیست. جمع آوری چنین مثال هایی نه به معنی نفی این بزرگان، بلکه صرفا بازنمایی بخشی از هویت زنان در تاریخ این سرزمین است که البته خود متاثر از پیشینه ی تاریخی در اجتماع و فرهنگ و سیاست ایرانی است که حاصل آمدن و رفتن فرهنگ ها و اندیشه ها و حاکمان جور واجور به این سرزمین در طول هزاران سال است.
اما آنچه امروز برای ما مانده است ، همین دست نگرش ها زن و ضرب المثل ها است که برای ریشه یابی و اصلاحشان، مطالعه ای دگر گونه لازم است در محتوای تاریخی و خصوصا ادبی این سرزمین شود.چرا که به هر کدام از این اشهار که نگاه می کنیم، بشی از انگاره ها ی مربوط به زنان را در همین دور و برمان پیش روی خود می بینیم که جای تامل دارد.
مزن زن را ولیکن گر ستیزد، چنانش زن که هرگز برنخیزد نظامی گنجوی
زن چیست نشانه گاه نیرنگ، در ظاهر صلح و در نهان جنگ نظامی گنجوی
به گفتار زنان هرگز مکن کار، زنان را تا توانی مرده انگار ناصر خسرو
زن و اژدها هر دو در خاک به فردوسی
ز بیگانگان چشم زن کور باد، چو بیرون شد از خانه در گور باد سعدی
نه تنها نامراد آن دل شکن باد، که نفرین خدا بر هر چه زن باد رهی معیری
حمله با شیر مرد همراه است، حیله کار زن است و روباه است سنایی
هر بلا کاندر جهان بینی عیان، باشد از شومی زن در هر مکان مولوی
و بسیاری دیگر که مجال نوشتنشان نیست. جمع آوری چنین مثال هایی نه به معنی نفی این بزرگان، بلکه صرفا بازنمایی بخشی از هویت زنان در تاریخ این سرزمین است که البته خود متاثر از پیشینه ی تاریخی در اجتماع و فرهنگ و سیاست ایرانی است که حاصل آمدن و رفتن فرهنگ ها و اندیشه ها و حاکمان جور واجور به این سرزمین در طول هزاران سال است.
اما آنچه امروز برای ما مانده است ، همین دست نگرش ها زن و ضرب المثل ها است که برای ریشه یابی و اصلاحشان، مطالعه ای دگر گونه لازم است در محتوای تاریخی و خصوصا ادبی این سرزمین شود.چرا که به هر کدام از این اشهار که نگاه می کنیم، بشی از انگاره ها ی مربوط به زنان را در همین دور و برمان پیش روی خود می بینیم که جای تامل دارد.
No comments:
Post a Comment