چگونه به دینی که جنایت را مقدس می‌داند، احترام بگذارم؟

اسلام معتقد است که اگر کسی در وجود الله شک کرد، باید کشته شود. از نظر این دین تنها اهل کتاب هستند که در حکومت دینی اجازه‌ی بقا دارند، اسلام به هیچ عنوان تحمل وجود انسانهائی با عقایدی غیر از عقاید ادیان سامی را ندارد؛ آیا من باید به چنین تفکری احترام بگذارم؟


کشتن مخالف، جزئی است غیر قابل جدا شدن از اسلام؛ اسلام یعنی اعتقاد به تمامی دستوراتی که در قرآن وجود دارند.

آیا می‌توان هم مدعی انسان بودن شد و هم معتقد بود که می‌توان به زنان و دخترانی که در جنگ به اسارت گرفته شده‌اند تجاوز جنسی نمود؟

مگر می‌توان همزمان هم مدعی انسان بودن شد و هم معتقد بود که می‌توان به زن شوهرداری که از آنها بعنوان کنیز یاد می‌شود، تجاوز جنسی نمود؟!

من به دینی که معتقد است صاحب کنیز و برده می‌تواند زن را برای مدتی که خود مایل است از شوهرش جدا کند، با او هم‌خوابگی نماید و پس از سیر شدن از آن زن، دوباره به شوهرش تحویل دهد، احترام بگذارم؟

شاید گفته شود که کدام مسلمان در حال حاضر چنین کاری را انجام می‌دهد، در پاسخ باید: اگر در حال حاضر چنین کاری را انجام نمی‌دهند به این دلیل نیست که منکر چنین کاری هستند، زیرا خود محمد چنین اعمالی را به کرات مرتکب شده است، بلکه بخاطر عدم احساس قدرت می‎باشد.

ای هم‌میهنان من! شما شکی نکنید که اگر زمانی احساس کنند که از قدرت کافی برخوردار هستند، همین بلا را بر سر انسانیت خواهند آورد؛ و باز آیا من باید همچنان به چنین دینی احترام بگذارم؟

مگر می‌شود هم اصول اسلام را پذیرفت و هم میهن خویش را آباد کرد؟ پایه‌ی اعتقادات سخت اسلام، اعتقادات نرم این دین است؛ آیا باید همچنان معتقد بود که به فرزندان خود چنین القا نمائیم: کافر انسان درجه چندمی است که از سوی الله مسخ شده است. این تخم مرغ دزد است که پتانسیل شتر دزد شدن را داراست

No comments: