بازداشت رییس دانشگاهی که رییس قوهقضاییه در آن تدریس میکند
آذر:روز 27 مرداد خبر بازداشت حجتالاسلام دکتر «محمد ذبیحی» در قم و پسرش ( طاها ذبیحی) در تهران، بر روی سایتهای خبری قرار گرفت. این خبر همچون خبر بازداشت سایر بازداشتشدگان بر صفحات اینترنتی ظاهر شد و پس از مدتی، دیگر اخبار جای آن را گرفت.
دکتر محمد ذبیحی ( رئیس ستاد روحانیون و عضو ارشد ستاد اصولگرایان حامی میرحسین موسوی در قم)، اگرچه در بیانیهای به همراه 59 نفر از دیگر فضلای حوزه علمیه قم همچون آقایان « محمـد جعفـريگيـلانـي، محمدرضا نــورالـلـهـيــان، مـحمـدسـروش محـلاتـي، عـلـيرضا اميني، رضا مختاري، مهدي مهريزي، سـيـدضـيـاء مـرتـضـوي، كـاظـم قاضيزاده، محمدعلي مــهــدويراد، مـحـمــدجــواد صــاحـبــي، سـيـدمـحـمـود مـدنيبجستاني، حميد شـهـريـاري، داوود فـيرحي، سـيـدمـحـمـدتـقـي آلغـفـور، حـمـيــدرضــا شــريـعـتمـداري، محمـد عـبـداللهيان، سعيد بهمنپور، سـيــدمـحـمــدبــاقــر حـسـيـنـيمـهـري، مـصـطـفــي مـيــراحـمـديزاده، عبدالرحيم سليماني، مـسـعـود اديـب و... » از میرحسین موسوی حمایت کرد؛ اما او همچون سایرین، آنچنان در جرگه اصلاحطلبان به حساب نمیآمد، تعداد معدودی از آنان در گذشته حامی محمود احمدینژاد بودند و برخی دیگر هم از منتقدان جدی اصلاحطلبان در قم شناخته میشوند؛ البته برخی هم مدافع اصلاحطلبان. در سالهای پایانی دولت نهم آنچنان نقدی به این دولت داشتند که حاضر شدند، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم با توجه به فضای قم در بیانیهای رسمی، حمایت خود را به طور مصداقی اعلام کنند. او خود درباره جایگاه سیاسیاش گفته بود: « من به طور مطلق و 100درصد از لحاظ افکار و عقیده زیر پرچم هیچ حزبی قرار نمیگیرم و به هیچ حزبی هم امضاء ندادهام. اما در عین حال دوستانی از طیف اصلاحطلب و طیف اصولگرا دارم که شاید آنها نتوانند با هم سر یک سفره بنشینند. » او معتقد بود: « پذیرش حق انتخاب یک رفتار سیاسی است؛ نه یک شعار سیاسی. اینکه برخی با توجیهات غیراصولی همواره تلاش دارند فکر و ایده خود را حق بدانند و در برخی موارد، خرد جمعی را نپذیرند، چیزی جز اهانت به قانون اساسی و رای مردم نیست. » البته ذبیحی در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم هم، منتقد احمدینژاد بود و از «اکبر هاشمیرفسنجانی» حمایت کرده بود. او در آن ایام گفته بود: « متاسفانه در قم شاهد بروز برخي مسايل از افرادي ديندار و دينمدار ميباشيم كه جاي تاسف دارد. چگونه برخي افراد به خود اجازه ميدهند با شعار عدالت و عدالت خواهي عليه آقاي هاشمي شبنامه پخش كنند... مراجع و روحانيون معظم! نگذاريد آقاي هاشمي مورد ظلم و بي مهري قرار بگيرد...» در پی این حمایتهای سیاسی او در انتخابات سال 84 و 88 و پس از آن، حمایت از سخنان آیتالله رضا استادی در انتقاد از حامیان محمود احمدینژاد که او به همراه 18 نفر از فعالان حوزوی که نام فرزند آیتالله جوادیآملی (مرتضی جوادی) هم در میان آنان به چشم میخورد، طلاب حامی احمدینژاد به میدان آمدند و در بیانیهای شدیداللحن او و دیگران را به «یاران فتنه و عوامل ایجاد اختلاف در قم» متهم کردند. در بیانیه آنان دیگر آنچنان نام اصلاحطلبان به چشم نمیآمد؛ جز دو، سه نفر. اینبار فعالان حوزویای به فتنه متهم میشدند که سالها در مراکز حوزوی فعالیت جدی و موثر علمی داشتهاند؛ مراکزی که مستقیم یا غیرمستقیم جزو بازوان نظام جمهوری اسلامی به حساب میآید، افرادی همچون « محمدتقی سبحانی، حمیدرضا شریعتمداری، مرتضی جوادیآملی، محمد ذبیحی، عبدالرحیم سلیمانی، محمدعلی ایازی، مسعود ادیب، مهدی مهریزی، ضیاء مرتضوی، داود فیرحی و... »
آذر:روز 27 مرداد خبر بازداشت حجتالاسلام دکتر «محمد ذبیحی» در قم و پسرش ( طاها ذبیحی) در تهران، بر روی سایتهای خبری قرار گرفت. این خبر همچون خبر بازداشت سایر بازداشتشدگان بر صفحات اینترنتی ظاهر شد و پس از مدتی، دیگر اخبار جای آن را گرفت.
دکتر محمد ذبیحی ( رئیس ستاد روحانیون و عضو ارشد ستاد اصولگرایان حامی میرحسین موسوی در قم)، اگرچه در بیانیهای به همراه 59 نفر از دیگر فضلای حوزه علمیه قم همچون آقایان « محمـد جعفـريگيـلانـي، محمدرضا نــورالـلـهـيــان، مـحمـدسـروش محـلاتـي، عـلـيرضا اميني، رضا مختاري، مهدي مهريزي، سـيـدضـيـاء مـرتـضـوي، كـاظـم قاضيزاده، محمدعلي مــهــدويراد، مـحـمــدجــواد صــاحـبــي، سـيـدمـحـمـود مـدنيبجستاني، حميد شـهـريـاري، داوود فـيرحي، سـيـدمـحـمـدتـقـي آلغـفـور، حـمـيــدرضــا شــريـعـتمـداري، محمـد عـبـداللهيان، سعيد بهمنپور، سـيــدمـحـمــدبــاقــر حـسـيـنـيمـهـري، مـصـطـفــي مـيــراحـمـديزاده، عبدالرحيم سليماني، مـسـعـود اديـب و... » از میرحسین موسوی حمایت کرد؛ اما او همچون سایرین، آنچنان در جرگه اصلاحطلبان به حساب نمیآمد، تعداد معدودی از آنان در گذشته حامی محمود احمدینژاد بودند و برخی دیگر هم از منتقدان جدی اصلاحطلبان در قم شناخته میشوند؛ البته برخی هم مدافع اصلاحطلبان. در سالهای پایانی دولت نهم آنچنان نقدی به این دولت داشتند که حاضر شدند، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم با توجه به فضای قم در بیانیهای رسمی، حمایت خود را به طور مصداقی اعلام کنند. او خود درباره جایگاه سیاسیاش گفته بود: « من به طور مطلق و 100درصد از لحاظ افکار و عقیده زیر پرچم هیچ حزبی قرار نمیگیرم و به هیچ حزبی هم امضاء ندادهام. اما در عین حال دوستانی از طیف اصلاحطلب و طیف اصولگرا دارم که شاید آنها نتوانند با هم سر یک سفره بنشینند. » او معتقد بود: « پذیرش حق انتخاب یک رفتار سیاسی است؛ نه یک شعار سیاسی. اینکه برخی با توجیهات غیراصولی همواره تلاش دارند فکر و ایده خود را حق بدانند و در برخی موارد، خرد جمعی را نپذیرند، چیزی جز اهانت به قانون اساسی و رای مردم نیست. » البته ذبیحی در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم هم، منتقد احمدینژاد بود و از «اکبر هاشمیرفسنجانی» حمایت کرده بود. او در آن ایام گفته بود: « متاسفانه در قم شاهد بروز برخي مسايل از افرادي ديندار و دينمدار ميباشيم كه جاي تاسف دارد. چگونه برخي افراد به خود اجازه ميدهند با شعار عدالت و عدالت خواهي عليه آقاي هاشمي شبنامه پخش كنند... مراجع و روحانيون معظم! نگذاريد آقاي هاشمي مورد ظلم و بي مهري قرار بگيرد...» در پی این حمایتهای سیاسی او در انتخابات سال 84 و 88 و پس از آن، حمایت از سخنان آیتالله رضا استادی در انتقاد از حامیان محمود احمدینژاد که او به همراه 18 نفر از فعالان حوزوی که نام فرزند آیتالله جوادیآملی (مرتضی جوادی) هم در میان آنان به چشم میخورد، طلاب حامی احمدینژاد به میدان آمدند و در بیانیهای شدیداللحن او و دیگران را به «یاران فتنه و عوامل ایجاد اختلاف در قم» متهم کردند. در بیانیه آنان دیگر آنچنان نام اصلاحطلبان به چشم نمیآمد؛ جز دو، سه نفر. اینبار فعالان حوزویای به فتنه متهم میشدند که سالها در مراکز حوزوی فعالیت جدی و موثر علمی داشتهاند؛ مراکزی که مستقیم یا غیرمستقیم جزو بازوان نظام جمهوری اسلامی به حساب میآید، افرادی همچون « محمدتقی سبحانی، حمیدرضا شریعتمداری، مرتضی جوادیآملی، محمد ذبیحی، عبدالرحیم سلیمانی، محمدعلی ایازی، مسعود ادیب، مهدی مهریزی، ضیاء مرتضوی، داود فیرحی و... »
No comments:
Post a Comment