پس از خزعبلاتی که سیدعلی خامنه ای دربارهء علوم انسانی به هم بافت و خود را مضحکهء عالم و آدم نمود، اینک آخوند حسینعلی منتظری در دیدار با دانشجويان عضو شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت می گوید:
« خداوند در سورهء فاطر پس از ذكر علومى مثل انسان شناسى، جانورشناسى، گياه شناسى، معدن شناسى و علوم ديگر مىفرمايد: (انما يخشى الله من عباده العلماء) يعنى خداوند در نظر عالمان داراى خشيت و بزرگى است. و مقصود از علما در اين آيه آقايان دانشگاهيان است؛ يعنى كسانى كه با اين علوم فوق ارتباط دارند.»*به راستی که زبان از بیان بی شرمی آخوند قاصر است. آیت الله های عنکبوتی جهت فروش متاع گندیدهء خود هر مزخرفی می گویند و هر یاوه و مهملی را بی هیچ شرمی بر زبان می آورند. اینان گمان برده اند که مانند قرون گذشته که در هر شهری از این دیار فقط تعداد انگشت شماری قادر به خواندن و نوشتن بودند و توده های بی سواد به مثابه گوش هایی مفت در برابر دهان بی چاک و بست ملاها هر سخن سست و بی پایه ای را باور می کردند، امروز روز نیز در بر همان پاشنه می چرخد و مردمان مانند اصحاب کهف از همه چیز و همه جا بی خبرند و در پای منبر ملا و مفتی هر پرت و پلایی که بشنوند چون بز اخفش سر تکان داده و تأیید می کنند.
واقعیت این است که هر زمان آخوند می گوید:"خداوند می فرماید" در حقیقت یک آیه نازل کرده است. چون آنچه او می گوید غالباً کمتر ربطی به گفته های الله در قرآن دارد، بلکه بنا به نیاز دکان آخوند و مصلحت علما است که خداوند باید دائماً بفرماید و آیه نازل کند. در واقع شغل پیامبری با محمد ختم نگردید، بلکه در هزاران هزار قلاده آخوند و ملا و مفتی تکثیر شد و اینک حجم مدفوعات آخوندها از تفسیر و تأویل و حدیث و روایت و کتاب های دعا و زیارت نامه ها و سایر ترهات، میلیون ها برابر حجم قرآن است.
یک بار دیگر این جمله را با هم مرور کنیم:
خداوند در سورهء فاطر پس از ذكر علومى مثل انسان شناسى، جانورشناسى، گياه شناسى، معدن شناسى و علوم ديگر مىفرمايد...
آخر کدام اصطلاح و لغت و واژه ای در این سوره می توان یافت که در زبان فارسی به معنای انسان شناسی و جانور شناسی و گیاه شناسی و معدن شناسی بوده باشد؟ خداوند کجا تک تک این عناوین و دانش ها را "ذکر" کرده است؟
این گفته های منتظری را نه می توان تفسیر و تآویل دانست و نه هم برداشت و قرائتی متفاوت از این سوره. بلکه به روشنی جفنگ و یاوه های یک فرد اسلامفروش و اسلامزده و خرفت و کودن و خردباخته است.
از دیگر سو مگر این سخنان با آنچه که دینکارانی مانند مصباح یزدی و جوادی آملی دربارهء علوم و دانش های نوین می گویند چه تفاوتی دارد؟ آنها نیز با مردود دانستن علوم غربی دربدر به دنبال فیزیک و شیمی اسلامی می گردند. همگی خلط مبحث می کنند. دین و عالم غیب و مباحث ماورائی و فراکائناتی را با ملموسات و محسوسات و تجربیات و مشاهدات عینی انسان به طوری درهم می آمیزند که جز تحمیق و سردرگمی و گیجی و عقب ماندگی برای مؤمنان و پیروان ناآگاه خود نتیجه ای نخواهد داشت.
« خداوند در سورهء فاطر پس از ذكر علومى مثل انسان شناسى، جانورشناسى، گياه شناسى، معدن شناسى و علوم ديگر مىفرمايد: (انما يخشى الله من عباده العلماء) يعنى خداوند در نظر عالمان داراى خشيت و بزرگى است. و مقصود از علما در اين آيه آقايان دانشگاهيان است؛ يعنى كسانى كه با اين علوم فوق ارتباط دارند.»*به راستی که زبان از بیان بی شرمی آخوند قاصر است. آیت الله های عنکبوتی جهت فروش متاع گندیدهء خود هر مزخرفی می گویند و هر یاوه و مهملی را بی هیچ شرمی بر زبان می آورند. اینان گمان برده اند که مانند قرون گذشته که در هر شهری از این دیار فقط تعداد انگشت شماری قادر به خواندن و نوشتن بودند و توده های بی سواد به مثابه گوش هایی مفت در برابر دهان بی چاک و بست ملاها هر سخن سست و بی پایه ای را باور می کردند، امروز روز نیز در بر همان پاشنه می چرخد و مردمان مانند اصحاب کهف از همه چیز و همه جا بی خبرند و در پای منبر ملا و مفتی هر پرت و پلایی که بشنوند چون بز اخفش سر تکان داده و تأیید می کنند.
واقعیت این است که هر زمان آخوند می گوید:"خداوند می فرماید" در حقیقت یک آیه نازل کرده است. چون آنچه او می گوید غالباً کمتر ربطی به گفته های الله در قرآن دارد، بلکه بنا به نیاز دکان آخوند و مصلحت علما است که خداوند باید دائماً بفرماید و آیه نازل کند. در واقع شغل پیامبری با محمد ختم نگردید، بلکه در هزاران هزار قلاده آخوند و ملا و مفتی تکثیر شد و اینک حجم مدفوعات آخوندها از تفسیر و تأویل و حدیث و روایت و کتاب های دعا و زیارت نامه ها و سایر ترهات، میلیون ها برابر حجم قرآن است.
یک بار دیگر این جمله را با هم مرور کنیم:
خداوند در سورهء فاطر پس از ذكر علومى مثل انسان شناسى، جانورشناسى، گياه شناسى، معدن شناسى و علوم ديگر مىفرمايد...
آخر کدام اصطلاح و لغت و واژه ای در این سوره می توان یافت که در زبان فارسی به معنای انسان شناسی و جانور شناسی و گیاه شناسی و معدن شناسی بوده باشد؟ خداوند کجا تک تک این عناوین و دانش ها را "ذکر" کرده است؟
این گفته های منتظری را نه می توان تفسیر و تآویل دانست و نه هم برداشت و قرائتی متفاوت از این سوره. بلکه به روشنی جفنگ و یاوه های یک فرد اسلامفروش و اسلامزده و خرفت و کودن و خردباخته است.
از دیگر سو مگر این سخنان با آنچه که دینکارانی مانند مصباح یزدی و جوادی آملی دربارهء علوم و دانش های نوین می گویند چه تفاوتی دارد؟ آنها نیز با مردود دانستن علوم غربی دربدر به دنبال فیزیک و شیمی اسلامی می گردند. همگی خلط مبحث می کنند. دین و عالم غیب و مباحث ماورائی و فراکائناتی را با ملموسات و محسوسات و تجربیات و مشاهدات عینی انسان به طوری درهم می آمیزند که جز تحمیق و سردرگمی و گیجی و عقب ماندگی برای مؤمنان و پیروان ناآگاه خود نتیجه ای نخواهد داشت.
No comments:
Post a Comment