رهبر معظم، متهم رديف اول !




با نگاهي اجمالي و گذرا به مجموعه اتفاقاتي كه اخيرا"درراس خبرهاي قرارگرفته اند، از سرقت سريالي مجسمه هاي مشاهير ادبي وشخصيت هاي تاثيرگذارسياسي درصده اخيرگرفته تا سرقت كابل هاي تلفن ازدرون كانالهاي زيرزميني، ازدستگيري 80 دختروپسرجوان دريك ميهماني شبانه كه حالاازآن بعنوان كنسرت زيرزميني ياد ميشود، ازممنوعيت كتابهاي يكي ازياران مقتدرخميني (( آيت الله بهشتي)) ولاك ومهركردن چند غرفه ديگر تحت عناوين اينكه مسئولان آنها درسال گذشته درغرفه هاشان مشروبات الكلي مصرف كرده اند!! ودهها حوادث ريز ودرشت مشابه كه دراين سرزمين نكبت گرفته رخ داده وميدهد و تيغ سانسور وخود سانسوري باعث گرديده تا اخبارآن درهيچ جريده ورسانه اي انعكاس نيابد، بسهولت وبا فراغ بال ميتوان دريافت كه درنظام آسماني وولائي جمهوري اسلامي - نه بهتراست بگوئيم درجمهوري قدغن ها چه غوغائي از كثافت كاري وفساد برپاست، وهرساعت هم منحني و دامنه آن درحال اوج گيريست. در چنين ناكجا آباد وگندابي، شنيده ميشود كه فرد فاسدي چون احمد خاتمي بعنوان بازوي تبليغي ولايت فقيه وحكومت كودتائي احمدي نژاد ازتريبون نمازسياسي جمعه عربده و نعره ميزند كه چرا دستگاههاي دولتي قانون زيبائي را كه در شوراي انقلاب فرهنگي مصوب شده است را به اجرا نميگذارند. گويا اين شيخ كه مرزبي شرمي رابا تمام قدرت وجسارت درنورديده از كثافت كاريهاي علي فلاحيان و حجت السلام منتظري مقدم دادستان كرج كه دختران معصوم مردم را به همكيشان خود ميفروخت وحالا هم دردايره اهريمني اين حكومت فاسددرگوشه اي مشغول خدمت به ولايت وحكومت كودتا ست و... بي خبر است وگوئي كه مرحوم فاطمه قائم مقامي قرباني دستهاي پليد فلاحيان نبوده وآن دختران به فحشا كشانده شده قرباني اقدامات آخوند منتظري مقدم نبوده اند وهمه قضايا امروز آغاز شده وبايد كه با اجرائي كردن مصوبه شوراي انقلاب فرهنگي جلوي تمامي اين مفاسد را گرفت. بي شرمي و وقاحت تا كجا؟؟ وارونه گوئي و كتمان حقيقت تا كي؟؟ كدام مصوبه ؟؟ كدام شوراي انقلاب فرهنگي؟؟ اگر شهامت وشجاعت داريد كه نداريد، اول بيائيد شخصيتهائي راكه تحت عنوان اجزاء واعضاي انقلاب فرهنگي دريك سوراخ چپانده ايد تا با يك تلفن از بيت رهبري بعنوان ماشين چاپ فورا" مصوبه چاپ كنند وبيرون بدهند را بمردم معرفي كنيد، بعد صحبت از مصوبه هاي چنين شورائي به ميان بياوريد. كيست كه ازدريوزگي غلامعلي حداد عادل پدرزن آقا زاده رهبرمعظم بي اطلاع باشد؟؟ كيست كه ازكاسه ليسي محسن ميرباقري ورحيمي ازغدي وعالمان دنيا پرستي از اين دست بي خبر باشد؟؟
از همان روزيكه موضوع سرقت تنديس ها درتهران درراس اخبار رسانه ها قرارگرفت، وبعد ازآنهم درابعاد گسترده تري ادامه يافت كه هنوزهم نبايد كارراخاتمه يافته تلقي نمود، ميشد ماهيت اين سرقت ها را با بيانات مقام معظم رهبري كه سال گذشته درجمع نخبگان گفتند بايد در محتواي كتب علوم انساني از دبستان گرفته تا دانشگاه تجديد نظرشود، مرتبط دانست. يكي ازمصاديق عيني وغيرقابل انكار گفته هاي ولايت مطلقه فقيه مبني برتجديد نظردركتب درسي خاصه در دروس علوم انساني دقيقا"همين است كه امروزدارد با سرقت تنديس مشاهير وبزرگان اين سرزمين درسطح كلان شهر بي دروپيكرتهران مثلا" بزرگ تجلي مي يابد. اگرآقاي خامنه اي وبعد ازاو دولتمردان كودتا با چنين مقوله اي مخالف بودند ميتوانستند در يك چشم بهم زدن سارقان را دستگير وآنها را به مجازات برسانند. اينكه چرا چنين نشده ونميشود ونخواهد شد اينست كه بايد جلوه هاي تاثير گذارچه درقالب تنديس و چه بعنوان شخصيت حقيقي، وحي و حاضررابا توسل بهر وسيله اي از صحنه روزگار حذف نمود تا مبادا جوانان ونوجوانان اين مرز وبوم درحين قدم زدن درفلان پارك يا فلان نقطه شهراز بزرگترها، از پدر ومادرها بپرسند كه اين تنديس متعلق به كيست؟ وپاسخ بشنوند كه دكتر معين يا بگويند ستار خان وباقرخان ويا شهريارو...!!! مگريادمان رفته كه خلخالي ديوانه درهمان اوائل سيه روزي 57 بيل وكلنگ بدست بسراغ مجسمه حكيم طوس و ميراث ملي بزرگي چون تخت جمشيد رفته بود؟؟؟ حيرت آوراست كه چرا روشنفكران انقلاب ساز وانقلاب كرده وسيلي خورده از ملايان، خاصه از روح الله خميني، وقلم بدستان آنسو نشين وهم داستان با روشنفكرانش از يادآوري وتجديد اين حملات مغول وار رژيم حذرمينمايند وبجاي آن درجايگاه مثلا" مخالف رژيم مدام بر طبل اصلاح واصلاحات واصلاح طلبي ميكوبند؟؟!!!. جوانان امروزي كه آنروزها را نديده اند، وسي سال هم هست كه درمدرسه ودانشگاه بهروسيله ممكن حتي با چاقو وقمه زدن اساتيد دانشگاهها وايجاد رعب و وحشت درصددند كه تاريخ را وارونه بخوردشان داده وميدهند، بايد بفهمند ودريابند كه آنچه امروز دارد اتفاق مي افتد، خشت اولش در همان فرداي 22 بهمن 57 گذاشته شد. جوانان ما بايددريابند كه آن زمان شرايط براي اين تاريخ زدائي وايران ستيزي بنا بدلائلي كه در اين نوشتار نمي گنجدهموارو ميسرنبود وخميني با همه جسارتي كه در سقوط نظام پادشاهي از خود نشان داده بود،{{ البته با حمايت بيدريغ اربابان خارجي}} نتوانست چنين جسارتي رابمرحله اجرا بگذارد. ولي مقام معظم فكرميكنند كه شايد امروزچنين هجومي درسايه حكومت سياه عنصري سياهكارتراز همه كارگزاران پيشين رژيم بنام احمدي نژاد ميسرباشد. ودقيقا" با همين استدلال ميتوان نتيجه گرفت كه حكم حكومتي و فقهي سرقتها، آن تجاوزات وكشتارهادرخيابانها وزندانها، اين چاقو كشي ها درحريم مقدس دانشگاه وهمه آنچه كه مشخصا" طي چند ماهه اخير بوقوع پيوسته بدون رضايت وآمريت ولايت مطلقه نبوده وملت ايران وجهان متهم رديف اول تمامي اين تهاجمات فرهنگي وانساني را بايد در بيت ولايت درچهارراه آذربايجان جستجو نمايند ولاغير.
80دختروپسرجوان با هجوم پليس ولابد با همكاري سربازان گمنام امام زمان كه براي يك كنسرت زيرزميني رفته بودند دستگيرميشوند. بايداز مقامات ومسئولين حكومت الهي وآسماني جمهوري فاسد اسلامي پرسيد كه چرابايد كنسرت دراين سرزمين جنون گرفته وهمه چيزقدغن زير زميني برگزار شود؟؟ بايد پاسخ بدهند كه علت اينكه همه چيزبجز دزدي و غارتگري وفساد دولتمردان از صدر گرفته تا ذيل علني وآشكار است، چرا جوانان ما هرروز بايد به زيرزمينها رانده شوند ويا اگر بتوانند جلاي وطن نموده وخودرا بديار غربت برسانند؟؟ جوانان بايد انرژي درون نهفته ومتراكم وسركوب شده خودرا دركجا تخليه كنند؟؟ شما كدام فضا رابازگذاشته ايد كه جوانان بتوانند با آسودگي بروند و دريك فضاي عاري ازرعب و وحشت وبگير وببند، چند ساعتي را در كنار هم سپري نمايند؟؟ اگرهمين جوانان بازداشت شده وميليونها مشابه آنها اين بضاعت راداشتند كه همانند آقازاده ها وكاسه ليسان منظومه قدرت با هزاران دلار نوروزشان را دراميرنشين دبي بگذرانند وبليط چند صد دلاري كنسرت گوگوش وفلان وبهمان خواننده رابگيرند، وشبهاشان راهم درهتلها سپري نمايند، مطمئن باشيد كه حتي يك كنسرت زيرزميني يا ميهماني بگفته دادستان تهران لهو ولعب دراين جهنم برپا نميگرديد وبسياري از جوانان اين مملكت همانند آقا زاده ها ووزير زاده ها ووكيل زاده ها باتفاق حاج آقا ها وحاج خانمهاي حكومتي درهرمناسبتي راهي آنطرف خليج هميشه فارس ميشدند وبجاي حضوردركنسرتهاي زير زميني، بسراغ كنسرت گوگوش - ابي – وستار وكه و چه ميرفتند وشما هم خيالتان راحت بود كه مملكت اسلامي، اسلامي، اسلامي است. ولي اين حكومت ضمن اينكه تسمه از گرده بيش از85 درصد مردم كشيده وفساد وفحشا درسطح خيابانها بصورتي عريان ودرزير چادر ومغنعه بصورت نهفته وپنهان بيداد ميكند وبرج نشينان شمال شهركه عمدتا"درزمره ياران عيان وپنهان بارگاه ولايت در رده ها ومشاغل مختلف هستند هم با يك تلفن هرآنچه را بخواهند درچشم بهم زدني مهيا ميگردد، اين ميليونها جوان سرگردان وبلاتكليف ودرمانده، ومواجه با كوهي از قدغن ها بايد چه بكند؟؟ لاجرم بايد به كنسرت هاي زير زميني (( البته اگردادستان تهران راست بگويد)) پناه ببرند كه آنهم با بگير وببند وزندان وكوفت وزهر مار روبرو ميشود. شايد طرح دونمونه ازاخباري كه درنشريات داخل انتشار يافته ونگارنده آنها را ذيلا"و بدون كم وزياد مياورد كه يكي ازآنها با قلم يك ملاي دربار خلافت نوشته شده بتواند نه پاسخي كامل، كه نيمچه پاسخي به اينهمه ناهنجاريهاي اجتماعي باشد كه هرروز بشكلي دارد بروز مينمايد ورژيم هم بجز عربده كشي و تهديد هيچگونه راه حلي براي آنها ندارد ونخواهد داشت.
هفته نامه اميد جوان شماره671مورخه 11 ارد يبهشت 89 دو تيترحيرت آوروتكان دهنده را انتشار داده كه ازهولناك هم هولناكتر مينمايد كه بدليل نداشتن وب سايت لاجرم بايد مشروح مطلب را بنويسم تا مقام معظم رهبري و احمدي نژاد وكارگزاران رژيم ازيكسو، وجهانيان وايرانيان برون مرزي دريابند عمق فاجعه در جهنم جمهوري اسلامي دركجاست، ومسئولين مملكتي مثل هميشه دارند بوق را از سرگشادش ميزنند. طبيعيست كه درچنين جهنمي جوانانش بايد از روي ناچاري وشرايط حاكم بر جامعه به كنسرت هاي زير زميني واعتياد ودزدي و كيف زني وآدم ربائي وچه وچه پناه ببرند.
تيتريك : كولاك طلاق درايران. بر اساس آمار واطلاعات معاونت آمار وانفورماتيك ثبت احوال كل كشور طي يك دهه گذ شته طلاق با رشدي54 درصدي روبرو بوده كه در نوع خود يك فاجعه محسوب ميشود.
مشروح خبر: درحاليكه دركلان شهر تهران واقعه ازدواج درسال گذشته يك درصد رشد پيداكرده، دراين مدت پديده طلاق 16 درصد رشد داشته است كه رقمي نگران كننده وحيرت آوراست . به گفته رئيس سازمان ثبت احوال حدود 130 هزارازدواج طي سال گذشته به ثبت رسيده وقريب به 35 هزارزوج تهراني نيزازهم جدا شده اند، به بيان ساده تر، ازهرچهارازدواج درپايتخت، يك مورد به جدايي مي انجامد. رشد پديده طلاق اگرچه درتهران بيش ازسايرنقاط كشوراست امادرشهرستانها هم اين آمارسير صعودي به خود گرفته است . نكته نگران كننده ديگر، افزايش آمارطلاق درسنين بالا است كه درگذشته چندان مرسوم ومعمول نبود. يك جامعه شناس دراين باره ميگويد: به دليل برخي مشكلات ، برخي اززوجين پس از25 يا 30 سال زندگي مشترك تقاضاي طلاق ميكنند. دكترحسين باهردرمورد دلايل افزايش آمارطلاق دركشور افزود: مشاوره هاي صورت گرفته نشان ميدهد كه دوگروه طلاق ها دركشور افزايش يافته كه يكي ازآنها طلاق قدرت وديگري طلاق درسنين بالا است . وي با اشاره به اينكه طلاق قدرت مربوط به جدايي زوجيني است كه چند سال با يكديگر دوست بوده وزندگي آنها پس از6 ماه به شكست منجرشده است، گفت :اين نوع آشنايي ها بيشترازخيابان ها آغازشده وبادرگيري عواطف، جوانان ناچاربه ازدواج ميشوند اما بعد ازمدت كوتاهي به اين نتيجه ميرسند كه قادربه ادامه زندگي با يكديگر نيستند. اين استاد دانشگاه به طلاق درسنين بالا اشاره كرد واظهارداشت: تعدادي اززوجين بعد ازگذ شت 25 يا 30 سال اززندگي مشترك به دليل برخي مشكلات اقتصادي، وسوسه هاي محيطي و... تحمل يكديگر رانداشته ودرخواست طلاق ميكنند. باهرگفت : درگروه اول بيشترزنان جوان متقاضي طلاق هستند امادرجدايي ها درسنين بالا مردان تقاضاي طلاق ميكنند .
براساس آمارواطلاعات معاونت آماروانفورماتيك ثبت احوال كل كشور واقعه طلاق درسال 88 نسبت به 10 سال گذشته 54 درصد رشد يافته است. براساس آمار واطلاعات سازمان ثبت احوال كشور، درسال 1378، 57 هزارواقعه طلاق دركل كشوربه ثبت رسيده كه اين آمار درسال 88 به 110 هزار واقعه افزايش يافته است .
همچنين درسال 1378، ميانگين سن طلاق درمردان 20 تا 24 سال ودرزنان 15 تا19 سال بوده كه درسال گذشته به 25 تا 29 سال درهردوگروه زنان ومردان افزايش يافته كه علت آن افزايش ميانگين سن ازدواج دربين جوانان ايراني است. اين آمار نشان ميدهد كه تا پايان بهمن ماه سال 88، درهرساعت 14 واقعه وبدين ترتيب دريك شبانه روز 341 طلاق دركل كشوربه ثبت رسيده است كه بيش از97 هزارمورد ازآن مربوط به مناطق شهري است .
تيتردوم اين هفته نامه چنين است:
13 ميليون دخترايراني شوهرنكرده اند. و مينويسد: بفكر دختران ازدواج نكرده باشيد نه افزايش جمعيت.
مشروح خبر: حجت الاسلام سيد رضا اكرمي عضوارشد جامعه وروحانيت مبارزتهران، ازدواج جوانان وتشكيل خانواده را مهم ترازبحث تعداد فرزندان ميداند. حجت الاسلام اكرمي دريادداشت خود كه درروزنامه جمهوري اسلامي به چاپ رسيده است درباره افزايش جمعيت 5 نكته را يادآورميشود كه جالب توجه است :
1 - درهنگام خطبه عقد، عاقد معمولا به حديث نبوي ((تتاكحوا، تتاسلوا، تكثروا)) استناد ميكند وازآغازتشكيل وتاسيس خانواده اعلام ميگردد كه افزوني نسل وتوسعه افراد خانواده به بيش از((زن وشوهر ))مورد توجه است، كه رسول اكرم درفرداي رستاخيز به جمعيت بسيارمباهات ميكنند. اكنون درغرب وفلسطين يكي ازدغدغه هاي آن افزون شدن عدد مسلمانان با تكثير دقيقه اي آن ميباشد وميگويند تا 2050 ميلادي اروپا قاره اي اسلامي ميشود .
2- جمعيت نيروي انساني درمنطق وحي الهي بعنوان زينت زندگي دنيا، (( المال والبنون زينه الحيوه الدنيا)) و وسيله امدادي خانواده ها، و(( امددناكم باموال وبنين )) و وسيله امتحان وآزمايش ((انما اموالكم واولادكم فتنه))
معرفي گشته اند والبته بعضي ازفرزندان درشرايطي بصورت دشمن (( ان من ازواجكم واولادكم عدوالكم ، تغابن 14 در مي آيند))، كه درمورد پسرنوح خوانديم وشنيديم. بنابراين هرگز سرمايه انساني بطور مطلق مورد تكريم وتجليل قرارنگرفته ويا نكوهش نشده است بلكه بايد توجه كرد كه نيروي انساني وجمعيت، اگر با كيفيت ازمنظرتعليم وتربيت، تزكيه وفن وحرفه، سعي وكوشش باشد بطور قطع تكثير آنها مورد قبول واحترام ومورد حمايت است وبايد درازدياد وتكثير آنها كوشيد واگرفقط افزوني باشد ودرتعليم وتربيت وتزكيه واشتغال واسكان وازدواج وهنرواقتصاد آنان كاري بايسته وشايسته انجام نگيرد وجمعيت مصرف كننده، وسربارباشند نه يار وياور، جامعه زيان ميبيند ودردسر درست ميكند، كه دربعضي خانواده ها آن را ديده ايم ، وآيه قرآن ، ((وليخش الذين لوتركوامن خلفهم ذريه ضعافا خافوا عليهم )) هشدارميدهد، وحديث ((قله العيال احد اليسارين )) كمي عائله موجب آسايش مطلوب ميگردد، بايد مورد توجه باشد .
3- ايران كشوري پهناوراست وپراستعداد، امكانات تحت الارضي وفوق الارضي وفوق الارضي ودوطرف كشور آبهاي سرزميني وآزاد دارد، پنجاه نوع آب وهوا دارد وبسياري با كارشناسي اعلام نموده اند، با همين آب وباران ومساحت سرزميني، ميتوان تغذيه 150 ميليون را دربخش كشاورزي تامين نمود وقصه پرغصه ((خوراك )) را تضمين نمود. ولي چرا براي 74 ميليون نفر مشكل اسكان وازدواج واشتغال وسلامت وآب آشاميدني، وجود دارد چه رسد به بيش از 2 برابر – زيرا جمعيت مولد ندارد، حوصله كاربراي خود وخانواده ندارد، روحيه توليد براي مصرف درخانواده ها وجامعه وجود دارد وهمه درپي صندلي دراداره وسازمان ميباشند.
4- هم اكنون قانون كنترل مواليد دربرخي ازاستانهاي مرزي كشور رعايت نميشود ودربرخي ازاستانهاي مرزي رشد جمعيت 6 درصدي وجود دارد، با اينكه ميانگين جمعيت دركشور 73 درصد است، اين عدم تعادل ومراعات نكردن قاعده وقانون موازنه را بهم ميريزد ومشكلات ناخواسته بوجود مي آورد.
5- موضوع ديگري كه دراين مبحث بايد مورد اهتمام قرارگيرد، موضوع اصل ازدواج است، بسياري ازجوانان ما، ازدواج نميكنند تا جمعيتي بوجود آيد، كنترل بشود يا خير، آماراعلام ميدارد، بيش از12 ميليون دختر 20 سال به بالا داريم كه همسر ندارند300/1 ميليون دختر 30 به بالا داريم كه تشكيل خانواده نداده اند. اين كاهش اصل ازدواج وبالا رفتن سن ازدواج براي جامعه اسلامي، مشكلات روحي ورواني ازقبيل ((افسردگي، انزواگرائي، پرخاشگري، اختلاف)) بوجود آورده وچون اشتغال نيز براي آنان وجود ندارد، سرگرداني وپوچي گري ومفاسد ((خياباني شدن ، فرارازخانه )) راپديد آورده است. بايد براي اصل ازدواج فكري كرد، تشويق جوانان به تشكيل خانواده، كمك نظام وخويشاوندان براي هزينه هاي ازدواج، سهولت درتاسيس خانواده وحذف مقدمات ومقارنات اضافي ، بوجود آوردن شيوه صحيح معرفي دختر وپسر به خانواده ها، اطلاع رساني به افراد خير وخادم درمعرفي شايستگان به يكديگر ((والطبيات للطلبين والطبيون للطلبيات، اولئك مبرون مما يقولون لهم مغفره ورزق كريم، نور 26 )) وتذكار به وجود آمدن مفاسد بسيار با تاخير درازدواج براي دختر وپسر جامعه ما، اموري بايسته وشايسته ميباشند. بنابراين براي تشكيل خانواده اقدام نمائيد. براي جمعيت مولد وكارآمد تلاش كنيم ومشكلات موجود جوانان را ((اسكان، اشتغال، برخورد با تورم، مبارزه با اعتياد وسالم سازي )) برطرف واعتدال وتعادل درهمه چيز ازجمله فرزندان را مراعات كنيم . چگونه بايد انديشيد و چه سان بايد قضاوت نمود؟؟
براستي دركشوري كه بصورت بالقوه وبالفعل ميتواند وبايد يكي از مرفه ترين ومتمول ترين مردم درمنطقه وشايد جهان را داشته باشد، چرامردمش به چنين گرفتاري بزرگي درغلطيده ، وچرا بايد جوانانش براي يك ساعت خوشي راهي كنسرتهاي زير زميني و اعتياد و فحشا ودزدي كابل وديگرناهنجاريها بشوند؟؟
با يك نگاه ساده برآنچه كه در درون كشور ميگذرد عيان ومبرهن است كه رژيم اسلامي بطور اصولي هم مسبب تمامي اين معضلات است، وهم راضي از اينكه توانسته جامعه را بسمت وسوئي سوق دهد كه با انواع حربه ها بتواند به حيات اهريمني و شيطاني خود ادامه دهد. امروز ديگربرهيچكس، حتي در دور افتاده ترين روستاهاي كشورپوشيده نيست كه باعث و باني هرآنچه بر مردم اين مرز وبوم ، از شهري گرفته تا روستائي، از پيرگرفته تا جوان، زن ومرد، دختروپسردريافته اند كه فساد گسترده ودامنه دار حاكم بر جامعه نتيجه فسادي است كه رهبران حكومت خود باني آن بوده وتا درب برز اين پايه بچرخد هرساعت وهر روز و هر ماه وسال بايد منتظر اتفاقاتي بمراتب تلخ تر وهولناكتر از آنچه كه امروز دارد رخ مينمايد باشيم.

فدراسیون جهانی اتحادیه های معلمان از اعدام معلم ایرانی در شوک است




فدراسیون جهانی اتحادیه های معلمان (بین الملل آموزش- ایی آی) عمیقا از شنیدن خبری در مورد معلم عضو کانون صنفی معلمان ایران فرزاد کمانگر مبنی بر این که وی یکی از پنج نفری است که بطور مخفیانه در روز 19 اردیبهشت ماه اعدام شد، غصه دار است.
فرزاد کمانگر؛ معلم 35 ساله که متاهل و عضو کانون صنفی معلمان کردستان بود، متهم به "به خطر انداختن امنیت ملی" و " محاربه" شده بود، فرزاد از فوریه سال 2008 و در نتیجه حکم اعدامی که توسط دادگاه شرم آوری که کمتر از 5 دقیقه طول کشیده بود، صادر شده بود، همواره در تهدید با مرگ زندگی کرد.
هر چند مقامات ایرانی تجدید نظر حکم فرزاد را پذیرفته بودند، اما پرونده فرزاد بجای اینکه برای بررسی به دادگاه عالی فرستاده شود، راکد شد. پس از مدت ها تاخیر، به وکیل فرزاد گفته شد که پرونده او گم شده است. علیرغم فقدان شواهد مبتنی بر رسیدگی مستقل در مورد اتهامات و در غیاب آئین دادرسی عادلانه، خبر اعدام فرزاد منتشر شد.
دبیر کل بین الملل آموزش، فرد ون لی وون، در این مورد گفت: "ما از شنیدن خبر اعدام فرزاد عمیقا شوکه و غمگین شدیم. پرونده فرزاد بخاطر رفتار مرموزانه و غیر شفافی که در دادگاه او در پیش گرفته شده بود، عدم دسترسی او به حداقل حقوق بنیادین یک زندانی، و این واقعیت که نه خانواده و نه نمایندگان حقوقی از اعدام او خبردار نشده بودند برای همه 30 میلیون اعضای بین الملل آموزش بویژه درآور است. روز اعدام فرزاد یک روز فاجعه آمیز برای معلمان، فعالان اتحادیه های کارگری و حقوق بشر است و بین الملل آموزش همبستگی عمیق خود را با خانواده فرزاد، همکاران و دانش آموزان او اعلام می کند".
فرد ون لی وون تاکید کرد:" بین الملل آموزش حقوق و مسئولیت های دولت ها را برای به پای میز محاکمه کشاندن متهمان جنایی به رسمیت می شناسد اما این موضوع باید متناسب با معیارهای ملی و بین المللی محاکمات صورت گیرد. ایی آی همچنین با صراحت اعلام می کند که دولت ایران باید رعایت حقوق همه اعضای اتحادیه های کارگری و فعالان حقوق بشر را تضمین کند."
اعضای اتحادیه های کارگری و جامعه حقوق بشری علیه حکم اعدام و محاکمه فرزاد کمپین تشکیل داده اند. ایی آی و اتحادیه های معلمان وابسته به آن بخصوص با کمیته آزادی تشکل های سازمان جهانی کار، بطور شفاهی مذاکره کرد و بدنبال آن به دولت ایران توصیه شد که فورا اعدام فرزاد کمانگر را متوقف کند ، حکم اعدام او را لغو و آزادی او را از زندان تضمین کند.
فراخوان برای اقدام:
· ایی آی به شبکه بین المللی و کمپیین های بزرگداشت فرزاد می پیوندد و از همه معلم های ایرانی و فعالان اتحادیه های کارگری از جمله رسول بداغی، هاشم خواستار، و بهمن گودرززاده که در زندان هستند حمایت می کند.
· ایی آی به رهبر و مقامات ایرانی نامه می نویسد و خواستار بررسی شفاف اعدام فرزاد و متوقف ساختن هر نوع اعدامی خواهد شد که در راه است.
· ایی آی به همه اتحادیه های معلمان وابسته خود اطلاع رسانی می کند و از آنها می خواهد که به وزارت امور خارجه کشور خود برای ابراز شوک در مورد اعدام فرزاد بنویسند، و خواستار دادگاه های عادلانه و عمومی و پایان دادن به احکام مرگ شوند.
· ایی آی از همه اتحادیه های معلمان وابسته به خود می خواهد که مراسم بزرگداشتی برای نشان دادن غم و اندوه خود از مرگ فرزاد برگزار کنند.
] ترجمه متن انگلیسی خبر وب سایت فدراسیون جهانی اتحادیه های معلمان:

یك سند تاریخی


یك سند تاریخی


آنچه برای آگاهی هم وطننان ارجمند ایرانی در ذیل می آید متن ترجمه نامه عمر خلیفه دوم به یزدگرد سوم ساسانی و پاسخ یزدگرد به عمر می باشد. نسخه اصلی این نامه ها در موزه لندن نگهداری می شود. زمان نگاشته شدن این نامه ها مربوط می شود به پس از جنگ قادسیه و پیش از جنگ نهاوند که حدوداً چهار ماه به طول انجامید .





از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس
یزدگرد، من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی بینم مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقا بر نصف جهان حکم می راندی ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشی است. من به تو راهی را پیشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی.
شروع کن به پرستش خدای واحد، به یکتا پرستی، به عبادت خدای یکتا که همه چیزرا او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده ایم، او که خدای راستین است.
از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند، بما بپیوند الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان.
الله را عبادت کن و اسلام را بعنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفر آمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان.
با این کار زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهی برای عجم ها ( لقبی که عربها به پارسیان می دادند بعمنی کودن و لال) انجام دهی با من بیعت کن.
الله اکبر
خلیفه مسلمین
عمربن الخطاب

از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمینهای پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها، شاه پارسیان و نژادهای دیگر از جمله عربها، شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب خلیفه تازیان ( لقبی که پارسیان به عربها می دهند به معنی سگ شکاری )
به نام اهورا مزدا آفریننده زندگی و خرد

تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی، به راه خدای راستینت، الله اکبر، بدون اینکه هیچگونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم.
این بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عربها را برای خودت غصب کرده ای آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و مزخرف گو و سرگردان در بیابانهای عربستان و انسانهای عقب مانده بیابان گرد است.
مردک، تو به من پیشنهاد می کنی که خداوند یکتا را بپرستم در حالیکه نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند یکتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر این رویه زندگی روزمره ماست.
زمانیکه ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دستهایمان به اهتزاز درمی آوردیم تو و پدران تو داشتند سوسمار میخوردند و دخترانتان را زنده بگور می کردید.
شما تازیان که دم از الله می زنید برای آفریده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید ، شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زنها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید، به کاروانها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را میدزدید و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. حال با اینهمه اعمال قبیح که انجام می دهید چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟
تو بمن می گویی از پرستش آتش دست بردارم، ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلبهایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این بما کمک می کند تا با همدیگر مهربانتر باشیم و این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد.
خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر روی آن گذارده اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم، ما به همنوع کمک می کنیم ، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسانها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پیش رفته خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم ، در حالیکه شما به نام الله به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته قتل عام می کنید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید، شما اعمال شیطانی را به نام الله انجام می دهید. چه کسی مسئول اینهمه فاجعه است؟
آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟
یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟
شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیر هایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابان گردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، تو بجز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عربها یاد داده ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟
افسوس و ای افسوس ... که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خورد و حالا مردم ما مجبورند همان خدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی اینکار با زور شمشیر باید عربی نماز بخوانند چون گویا الله شما فقط عربی می فهمد.
من پیشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابانهایی که سابقا عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزند، به همان زندگی قبیله ای ، به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدنها.
من تو را نهی نمی کنم از اینکه این دسته های دزد را ( ارتش تازیان) در سرزمین آباد ما رها کنی ، در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما.
این چهار پایان سنگدل را آزاد مگذار تا مردم ما را قتل عام کنند، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ما تجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند، به این کارهای جنایتکارانه پایان بده.
آریایها بخشنده، خونگرم و مهمان نوازند، انسانهای پاک به هر کجا که بروند تخم دوستی، عشق ، آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت بنابراین آنها تو و مردم تو را بخاطر این کارهای جنایتکارانه مجازات نخواهند کرد.
من از تو می خواهم که با الله اکبرت در همان بیابانهای عربستان بمانی و به شهرهای آباد و متمدن ما نزدیک نشوی ، بخاطر عقاید ترسناکت و بخاطر خوی وحشی گریت.

ممنوع‌الخروج‌شدن سيمين بهبهاني در روز جهاني زن

ممنوع‌الخروج‌شدن سيمين بهبهاني در روز جهاني زن

سيمين بهبهاني، شاعر ۸۲ ساله ايراني، صبح دوشنبه در حالي كه عازم فرانسه بود در فرودگاه امام خميني تهران ممنوع الخروج شد. او قرار بود در مراسمي به مناسبت ۸ مارس در پاريس شركت كند و از وضعيت و مبارزه زنان ايران بگويد.بهبهاني به مدرسه فمينيستي گفت: «شهرداري پاريس از من براي هشتم مارس دعوت به عمل آورده بود و من هم يك متن درباره فمينيسم و يك شعر در باره زنان آماده كرده بودم كه در اين مراسم بخوانم و چهارشنبه هم قصد برگشت داشتم. البته به علت بيماري و كهولت سن بارها از رفتن منصرف شدم اما اصرار و محبت دعوت كنندگان از يك سو و عشق به كارزنان و تعهد به زنان كشورم و احترام به اين روز بزرگ موجب شد كه با برنامه شعر خواني و صحبت از فمينيسم بخواهم كه در اين مراسم شركت كنم.»

بهبهاني همچنين از بازجويي چند ساعته خود در فرودگاه خبر داد: «بعد از اينكه از گيت گمرك رد شدم و پاسپورتم مهر خروج خورد‌، دو مامور صدايم كردند و پاسپورتم را گرفتند و بعد مرا تا ساعت ۵ صبح نگهداشتند و يك سري سوال و چرا و اما و بعد هم يك كاغد به دستم دادند كه براي پاسپورت ام به دادگاه انقلاب بروم.»

موج ممنوع الخروجي فعالان جنبش زنان در حالي در روز جهاني زن به شاعر مطرح ايران كشيده شد كه پيش از اين نيز بارها از خروج ديگر فعالان اين حوزه ممانعت به عمل آمده بود.

نسرين ستوده ، منصوره شجاعي ، نرگس محمدي ، طلعت تقي نيا ، بدرالسادات مفيدي ( كه اكنون در بازداشت به سر مي برد) از ديگر چهره هاي زنان ايران هستند كه پيش از اين به همين شيوه ممنوع الخروج شده اند.

سيمين بهبهاني در پيامي كه در سايت تريبون فمينيستي منتشر شد روز جهاني زن را تبريك گفت و نوشت: «مي گويند، چه كسي اين كسره اضافه اختصاصي را به دنبال واژه "روز" نهاده است تا آن را براي هميشه ازآن "زن" كند؟ مي‌گويم، ، دست هاي ظريف و ساق و ساعد پيروزمندِ اوست كه از هر درخت معرفت سيبي، و از هر كشتزار ارادت خوشه اي‌، توشه راه دراز سده ها كرده است تا او را بضاعت همسري و مادري و برابري بخشد. پس مريزاد دستي كه مرخستگان را دواي دل و مرهم جان فرستد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌»


تصاويري از حضور زنان جنبش سبز در راهپيمايي روز جهاني زن در لندن

تصاويري از حضور زنان جنبش سبز در راهپيمايي روز جهاني زن در لندن

جمعي از زنان ايراني لندن با در دست داشتن نشان سبز و تصاويري از ندا آقا سلطان ديروز به راهپيمايي روز جهاني زن در لندن پيوستند تا از برابري حقوق زن و مرد در ايران دفاع نمايند. اين زنان در پلاكاردهاي خود از خواستار آزادي فعالان حقوق زن در ايران و هم چنين زندانيان سياسي شدند. اين راهپيمايان سپس به تجمع مادران عزادار در ميدان ترافالگار پيوستند.

عبدالله - آ و مهدي - ص، روز شنبه اول اسفندماه، در زندان مرکزی شهر اصفهان اعدام شدند

دو نفر به جرم مشارکت در خرید و حمل مواد مخدر، روز شنبه مورخ اول اسفند ماه در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.
به گزارش کیهان به نقل از روابط عمومي دادگستري كل استان اصفهان، عبدالله - آ، ۴۶ ساله داراي سابقه كيفري در رابطه با موادمخدر به جرم مشاركت در حمل ۶۳،۲ كيلوگرم ترياك براي بار دوم به اعدام محكوم شد.
همچنين مهدي - ص ۳۶ ساله داراي سوابق متعدد كيفري در خصوص موادمخدر به جرم مشاركت در خريد و حمل و نگهداري و جاسازي مقدار 9/9 كيلوگرم هرويين فشرده (كراك) در كاميون به اعدام محكوم شد. احكام مذكور پس ازتاييد ديوانعالي كشور و طي تشريفات قانوني ساعت ۷ صبح روز شنبه گذشته در زندان مركزي اصفهان به اجرا درآمد.
لازم به ذکر است صبح یکشنبه فرد دیگری به نام دادالله مرادزاده به جرمی مشابه در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.

اتهامات وارده به این افراد توسط هیچ منبع مستقلی تایید نشده است.

آخرین ورژن فیلتر شکن اولترا سرف

آخرین ورژن فیلتر شکن اولترا سرف

برنامه های پری صفاری و دکتر مسعود انصاری


برنامه های پری صفاری و دکتر مسعود انصاری
قابل دسترسی در ایران
از طریق دو رادیوی ماهواره ای

نام کانال: رادیو بیداری

Eurobird 9
Freq: 11919
Polarity: Vertical
FEC: 3/4
Symbol Rate: 27500

Telstar 12
Freq: 11545
Polarity: Vertical
FEC: 1/2
Symbol Rate: 05355

تف بر اسلام

ماجرای ارتباط آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی با انجمن پادشاهی - پری صفاری
http://www.box.net/shared/9p5mq6xzdo
پاسخ به خوشحالی جنتی و حسنی از مرگ آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی - پری صفاری
http://www.box.net/shared/bzvhk714dc
سخنان یک شاهد عینی از یکی از خونریزی های جنتی
http://www.box.net/shared/9v1moov56u


اعدامهای سیاسی؛ رژیم درصدد اعدام یک جوان دیگر


اعدامهای سیاسی؛ رژیم درصدد اعدام یک جوان دیگر
وبلاگ محمد مصطفايی
وکیل دادگستری
سه شنبه بیست و هفتم بهمن 1388

صدور حکم اعدام برای امیررضا عارفی

روز یکشنبه بیست و پنجم بهمن از دفتر شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با من تماس گرفته شد تا در روز سه شنبه در رابطه با پرونده امیر رضا عارفی به شعبه مراجعه کنم. از اعلام احضار تلفنی نگران موکلم شدم تا اینکه امروز به دفتر شعبه رفته و حکم صادره علیه امیر رضا عارفی را مطالعه کردم. این جوان ۲۱ ساله به اتهام عضویت و همکاری و تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروه انجمن پادشاهی ایران که در روز ۲۶/۱/۱۳۸۸ دستگیر شده بود با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محارب شناخته شده و به استناد مواد ۱۸۶، ۱۸۷، ۱۸۹، ۱۹۰،۱۹۱ و ۴۶ قانون مجازات اسلامی به اعدام محکوم گردید.

از امروز بیست روز مهلت دارم تا نسبت به حکم صادره اعتراض کنم. امیدوارم دادگاه تجدیدنظر با دقت در محتویات پرونده و لوایحی که تقدیم شده است حکم صادره را نقض نماید تا این جوان که متاهل هم می باشد به آغوش خانواده برگردد.

کاریکاتور؛ لاریجانی: حقوق بشر به خوبی رعایت می شو

اگر الان ولایت فقیه را برکنار نکنیم پس کی؟

اگر الان ولایت فقیه را برکنار نکنیم ..پس کی؟ اگر الان شورای نگهبان و نظارت استصوابی را منحل نکنیم ..پس کی؟ اگر الان زنانمان را از حجاب اجباری خلاص نکنیم ..پس کی؟ اگر الان ایرانیان عزیزاخراج شده از کشور سیاسیتمدارن تا هنرمندان را برنگردانیم ...پس کی؟ ((اگر الان بسیج و سپاه و سپاه قدس را منحل و سران آنرا مجازات نکنیم ...پس کی؟)) اگر الان از واریز شدن پول نفت به جیب تروریستهای لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان جلو گیری نکنیم.. .پس کی ؟ اگر الان روابطمان را با آمریکا و تمام دنیا خوب نخواهیم پس کی؟ اگر الان آزادی زندانیان سیاسی را فوری و بی قید و شرط نخواهیم ....پس کی؟ ((اگر الان رفع فیلترینگ و سانسو ر اخباری و سرعت اینترنت و پاک شدن صدا و سیما از عوامل گزینشی را نخواهیم ......پس کی؟)) اگر الان مجاکمه امثال سعید مرتضوی عوامل قتلهای زنجیره ای و.....را نخواهیم ...پس کی؟ اگر الان امثال قاسم شعله سعدی اکبرگنجی اکبر اعلمی شیرین عبادی و جمیله کدیور و..را نخواسته یاشیم ....پس کی؟ اگر الان ادارات را از چنگ بسیجی ها نجات ندهیم و مهر برپیشانی داغ کرده ها ریش وپشم دارهای عزیزو....را از نان خوردن نیاندازیم ...پس کی؟ ****آیا فقط موسوی بیاید و گرانی را مهار کند ؟همین ؟*** آیا رهبر به راحتی میتواند از این مهلکه بگریزد و عوامل تقلب و کشتارها آزادند**** ***آیا سطح خواسته های مه بعد از 30 سال زجر کشیدن همین است؟***
موسوی را وادار به پذیرش خواسته ها بکنیم وگرنه خونهای زیادی پامال خواهد شد (((((مگر موسوی عزیز چه بیشتر از احمدی نژاد دارد ؟؟))) سپاه .نه بسیج .نه..............ولایت فقیه .نه حجاب اجباری .نه...............سانسور اخباری .نه

رویدادهای ایران؛ کاریکاتور نیویورک تایمز


حمله باند احمدی نژاد به نوه خمینی

روزنامه حکومتی وطن امروز متعلق به باند احمدی نژاد امروز حسن خمینی نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی را مورد حمله قرار داد و نوشت : در اینکه امام‌‌ (ره)، پدربزرگ بزرگوار جنابعالی بودند شکی نیست اما اینکه شما چه مقدار در این میان از حق مالکیت برخوردار باشید برای‌مان جای بسی تامل است. باید یادآور شویم که اماممان امام امت است و در حاشیه پدربزرگ شما. حسینیه جمارانش جزئی از تاریخمان است و مگر جزئی از تاریخ را می‌شود پلمب کرد یا به بهانه تعمیرات اجازه برگزاری مراسم در حرمش را نداد

قصد رژیم برای اعدام علنی بازداشت شدگان قبل از 22 بهمن

سایت آینده نیوز در تهران: شنیده های خبرنگار "آینده" حاكی از آن است كه تلاشهایی برای اجرای علنی حكم 5 تن از متهمان حوادث عاشورا كه توسط قاضی صلواتی به اعدام محكوم شده اند، در جریان است.
بنا بر این گزارش، احكام اولین گروه از متهمان حوادث عاشورا كه شامل 5 نفر می‌باشد، از سوی قاضی صلواتی ، رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب صادر شده و این 5 نفر به اشد مجازات محكوم شده‌اند.
گفته می‌شود تلاشهایی در جریان است تا اجرای اعدام این 5 نفر قبل از 22 بهمن در سطح شهر تهران، به ویژه مسیر خیابان انقلاب و آزادی انجام شود.

اگر كسی در روز 22 بهمن اعتراض كند عامل بيگانه است

ایسنا: فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ گفت: اگر كسي در روز 22 بهمن اعتراض كند از مردم ايران نيست و با جرات مي گوييم كه عامل بيگانه است.
سردار سرتيپ پاسدار حسين همداني كه صبح شنبه در يك نشست خبري كه به منظور تشريح برنامه‌هاي اين سپاه براي دهه فجر برگزار شده بود، سخن مي‌گفت، با بيان اين كه « ما نمايندگان مردم هستيم» اظهار كرد: مردم ما در روز نهم دي اتمام حجت كردند و خواستار ختم غائله بودند.
وي تاكيد كرد: ما به هيچ عنوان اجازه نمي‌دهيم چيزي به عنوان موج سبز خودي نشان بدهد؛ البته همه مردم ما موج سبز هستند ولي اجازه نمي‌دهيم موج سبزي كه رنگ و بوي بيگانه داشته باشد، خودي نشان دهد.
فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ در ادامه گفت: ما مطمئن هستيم كساني كه تا پيش از 9 دي متوجه نبودند و تشخيص نمي‌دادند و فكر مي‌كردند مي‌شود حركتي انجام داد، در روز 9 دي متوجه شده‌اند روز 22 بهمن روز اعتراض نيست، بلكه روز يكپارچگي است و اگر هم بخشي از جامعه ما اعتراضي داشته‌ كه به حق هم هست كه اعتراضي به برخي رفتارهاي دولتمردان داشته باشند، مطمئنيم روز 22 بهمن چنين كاري نخواهند كرد.
همداني تصريح كرد: هر صدا، رنگ و حركتي كه غير از صداي ملت ايران و انقلاب اسلامي باشد، بايد از صف مردم ما بيرون رانده شود و قطعا چنين حركتي را هم شاهد نخواهيم بود و اگر هم عده قليلي باشند كه حركتي انجام دهند، به شدت برخورد خواهيم كرد.
وي با اشاره به درگيري‌ها و حوادث پس از انتخابات گفت: در حوادث اخير برادراني از بسيج شهيد شدند كه ما براي آنها مراسم ختم، بزرگداشت و چهلم گرفتيم و ظرف 24 ساعت به بنياد شهيد معرفي شدند، پرونده مربوط به جانبازان نيز تكميل شده است، ولي صلاح ندانستيم اسامي اين برادران را اعلام كنيم.

متن کامل مصاحبه کروبی با فایننشال تایمز: دولت باید برود

/ ایرانیان نمی پذیرند که چیزی به آنها دیکته شود؛ممکن است مدتی تحمل کنند اما یکباره منفجر می شوند
سحام نيوز : مهدی کروبی روحانی اصلاح طلبی است که پیشینه درازی از مبارزه علیه حکومت پیشین ایران را در کارنامه خود دارد. افزون بر این از بعد از انقلاب نیز پست های مهمی همچون ریاست پارلمان را بر عهده داشته است. وی در انتخابات ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ ریاست جمهوری از محمود احمدی نژاد شکست خورد. در هر دو دوره کروبی مدعی تقلبی بود که باعث روی کار آمدن رییس جمهوری بنیادگرا شد. از زمان انتخابات پر مناقشه اخیر در ماه ژوئن (خرداد) مهدی کروبی در جایگاه یکی از رهبران اپوزیسیون قرار گرفته است. نجمه بزرگمهر – خبرنگار فایننشال تایمز مستقر در تهران – با کروبی در روز دوشنبه ۲۵ ژانویه (۵ بهمن ماه) در منزل او گفتگویی ترتیب داد. متن تصحیح شده [ادیت شده] این گفتگو در زیر می آید:

فایننشال تایمز: رژیم ایران قرار است سی و یکمین سالگرد انقلاب را به زودی [ ۱ فوریه = ۱۲ بهمن] جشن بگیرد. آیا می شود کمی از نقش خود در انقلاب بگویید؟
کروبی: پدر من از هواداران جنبش رهایی بخش ملی [ یک حزب ملی – مذهبی ] بود و به لحاظ سیاسی هم فعالیت داشت. او یک روحانی بود و زمانی که در جنبش آزادی بخش ملی اختلافاتی بروز کرد طبیعتا از آیت الله ابوالقاسم کاشانی حمایت کرد. چنین بود که من از دوران کودکی و در منزل با سیاست انس گرفتم و به مبارزه با حکومت پهلوی ملحق شدم. وقتی به حوزه علمیه قم پیوستم در زمره شاگردان آیت الله خمینی [بنیانگذار جمهوری اسلامی] در آمدم و به شیوه ای باورنکردنی جذب ایشان شدم و در امور و نگرش های مذهبی حامی ایشان شدم. امام خمینی رهبری اعتراض سیاسی علیه محمد رضا شاه را در سال ۱۹۶۲ [۱۳۴۰ ] بدست گرفت و من هم مصمم شدم که فعالانه به ایشان کمک کنم. این تا زمان پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ ادامه یافت. طی این مدت من ۹ بار زندانی شدم که مجموع آن ۶ سال می شود. یکسال به گنبد کاووس [ شمال غرب ایران] تبعید شدم و به مدت دو یا سه سال در جاهای مختلف زندگی مخفیانه ای داشتم. من حتا مجبور شدم در سال ۱۹۶۶ [ ۱۳۴۴ ] بطور غیرقانونی و برای گریز از فشارهای رژیم به مدت ۵ ماه به عراق بروم در حالی که فاقد گذرنامه [پاسپورت] بودم. این اولین و آخرین سفر خارجی من پیش از انقلاب بود.

فایننشال تایمز: چه احساسی به شما دست می دهد وقتی مخالفان تان خواهان اعدام شما یا زندانی کردن شما در اوین می شوند؛ همان زندانی که پیش از انقلاب در آن بودید؟
کروبی: احساسات متفاوتی دارم. یکی احساس تاسف است. احساس تاسف می کنم از دیدن اینکه کسانی که اکنون در زندان هستند فرزندان انقلاب هستند و سالها زندان را در دوره شاه در کارنامه دارند. آنها سالیانی را به جمهوری اسلامی خدمت کرده اند. از این در عجبم که برای این انقلاب چه رخ داده است؟ قرار بود که سایه خود را بگستراند و حتا مخالفان را جذب کند. قرار نبود که گردش [سیکل] انقلاب چنان سخت شود که حتا فرزندان خود را تحمل نکند. این مرا ناراحت می کند. به اصلاحی معتقدم که معنای آن همان جمهوری اسلامی بود که در انقلاب وعده داده بودیم. من متعهد به تدارک استقلال، آزادی و ایجاد جمهوری اسلامی. ما قول داده بودیم که به حقوق مردم احترام بگذاریم و به آنها آزادی دهیم. گفته بودیم اگر مخالفان مان متوسل به سلاح گرم و توطئه نشوند می توانند آزادانه عقاید خود را ابراز کنند و از حکومت انتقاد کنند. این قول ها و وعده ها واقعا دچار آسیب شده اند.

فایننشال تایمز: اما مخالفان شما می گویند که هدف این اقدامات سرنگونی رژیم است.
کروبی: انقلاب دیگر نمی خواهیم و به دنبال سرنگونی حکومت هم نیستیم. ما در پی جمهوری اسلامی واقعی هستیم، همانی که به مردم مان قولش را داده بودیم که با رأی ۹۸ درصدی مردم [در رفراندوم سال ۱۹۷۹ = ۱۳۵۹ ] مورد تصویب مردم قرار گرفت. شما می توانید جمهوریت را در اسلام و اسلام را در جمهوریت بیابید. من جوانی و زندگی و انگیزه ام را در راه این عقیده گذاشتم. اگر روزی جمهوری اسلامی از من گرفته شود احساس تهی بودن می کنم. انسان نمی تواند عمری را در راهی بگذارد اما نتیجه آن وقت هدر دادن وقت باشد. بنابراین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی اصل هستند. البته این به معنای نفی نقاط ضعف و کم و کاستی ها نیست.

فایننشال تایمز: چه شد که فرزندان جامعه اسلامی که آن را تاسیس کردند اکنون متهم به تلاش برای تضعیف [یا تخریب] آن می شوند؟
کروبی: به این دلیل که نه بخش اسلامی ِ جمهوری اسلامی مورد عنایت شایسته قرار گرفته و نه بخش جمهوری آن. جمهوریت مستلزم انتخابات آزاد است که در آن معیار باید رأی مردم باشد. به عبارت دیگر، مردم حرف آخر را می زنند [یا تصمیم نهایی را مردم می گیرند]. جمهوری اسلامی یعنی اینکه نهادهای دولتی و نظامی نباید در فرایند انتخابات و در جهت آسیب رساندن به بخش جمهوری ِحکومت دخالت کنند، کاری که امروز دارد انجام می شود. از سوی دیگر، اسلامیت نظام هم آسیب دیده است. یعنی اسلام به شیوه ای بسیار خرافاتی در بحث ها مطرح می شود در حالی که خرافات و باورهای خرافی نیز ترویج و منتشر می شود. اسلام منحصر به نماز و روزه نیست. احترام به مردم و نه تحقیر آنها و رعایت حقوق شان از جمله بخش های مهم اسلام است تا به جای دفع هواداران آنها را جذب کند. ما می گوییم فضای سیاسی ایجاد شده که از یکسو در حال تضعیف جمهوریت است چرا که به رأی مردم باور ندارد و در حال تضعیف اسلام است.

فایننشال تایمز: آنها چگونه این قدر قوی می شوند و به قدرت دست می اندازند؟
کروبی: بطور خلاصه، برخی مراکز قدرت به آنها در کنترل برخی مراکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کمک می کنند. آنها که به یک اسلام سفت و سخت باور دارند اکنون در قدرت اند و باورهای خود را به جمهوریت نظام نیز تسری داده اند. اینکه چگونه اینها چنین می کنند مجال دیگری می طلبد. برخی اقدامات ناپخته می توانست در دهه اول انقلاب – دوره ای که به آن می بالیم – برای ایجاد یک سیستم جدید که غیر از سیستم فاسد شاه و در تلاش برای جنگ با عراق بود توجیه داشته باشد. اما همان دوران امام خمینی معتقد بود که نیروهای امنیتی در صورتی که برای مصادره سلاح وارد خانه مخالفین می شوند نباید مثلا به دنبال مواد مخدر باشند. اکنون اما آلبوم های خانوادگی هم در امان نیست. امام خمینی معتقد بود که برخی اقدامات نامربوط در عرصه سیاست خارجی، موضوعات قضایی و مالی مثل مصادره اموال مردم باید پس از یک برهه خاصی متوقف شود.

فایننشال تایمز: شما چقدر شخص احمدی نژاد را مسبب آشفتگی های سیاسی اخیر می دانید؟
کروبی: هم شخص احمدی نژاد و هم جریان های سیاسی حامی او در بسط این مشکلات بسیار دخیل اند. قطعا آقای احمدی نژاد تنها نیست. گروهی پشت سر اوست که نفوذ فراوانی بر او دارند. گروهی که با او کار می کند نه چپ است نه راست. چپ گرایان و راست گرایان سنتی در عین دوستی به رقابت می پردازند. اما این جریان به چنین رابطه ای باور ندارد.

فایننشال تایمز: آیا شما احمدی نژاد و حامیان او را یک خطر برای جمهوری اسلامی می دانید؟
کروبی: خطر نه به آن معنا که دست در دست قدرت های خارجی دارند. منظورم این نیست بلکه باید ثابت شود. اما خانه نشین کردن [یا حاشیه نشین کردن] احزاب و گروه ها، افکار، دانشجویان، دانشگاهیان و روحانیان اصلاح طلب واقعا نگران کننده است. نگاه کنید ببینید با روحانیان ارشد، مطبوعات، دانشجویان و زندانیان چگونه برخورد می شود.

فایننشال تایمز: آیا شما نگران هستید که چنین رفتارهایی منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی شود؟
کروبی: این رفتارها آسیب هایی وارد کرده است و ضربات بیشتری خواهد زد اما منجر به فروپاشی نخواهد شد. بر این باورم که جمهوری اسلامی ریشه های قوی دارد. درست است که نظام مخالفانی دارد اما ریشه های اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی عمیق است. همچنین معتقدم که بسیاری از مراکز قدرت مانند نهادهای سیاسی، غیر سیاسی و مذهبی وجود دارند که نمی توانند مانع جریان رادیکالیسم شوند. بسیاری از روحانیان ارشد از این وضعیت نگران اند. زمانی که آسیب های جدی وارد می شود آنها تحمل نمی کنند. آنها قطعا ممانعت می کنند.

فایننشال تایمز: آیا فکر می کنید دولت احمدی نژاد بتواند چهار سال خود را به پایان برساند؟ آیا احتمال کنار زدن او وجود دارد؟
کروبی: وقتی چنین نظراتی در ۴ سال اول دولت احمدی نژاد هم افتاد من موافق نبودم و اصرار داشتم که او باید دوره خود را به اتمام برساند. این اتفاق هم افتاد. با عنایت به مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی افزون بر سیاست خارجی مناقشه برانگیز، شخصا معتقدم که او نمی تواند دوره ۴ ساله خود را به اتمام برساند. ببینید او چگونه کشور را اداره می کند. او دیروز [۱۷ ژانویه = ۲۷ دی ماه] بودجه را به مجلس برد که خیلی دیر بود. می خواهم بگویم که از نقطه نظر فرهنگی، سیاست خارجی، اقتصادی، مدیریتی و امنیتی، دولت مشکلات جدی دارد. با عنایت به تمام این موارد فکر می کنم دولت ۴ سال دوام نیاورد.

فایننشال تایمز: اعتراضات خیابانی علیه دولت چقدر به تردید شما برای بقای آن افزود؟
کروبی: این یکی از مشکلات است. دولت قادر نبود که واکنش معقولی بروز دهد، انتخابات سالمی برگزار کند و گروهی را تشکیل دهد برای مطالعه اعتراضات مربوط به انتخابات. اگر دولت دوراندیش بود این مشکلات خلق نمی شد.

فایننشال تایمز: آیا میانه روهای دو جناح برای نجات جمهوری اسلامی به یکدیگر نزدیک شده اند؟ و آیا آنها معتقدند که یکی از راه حل ها کنار زدن دولت است؟
کروبی: این هفته آقای هاشمی رفسنجانی [رییس جمهور سابق] یکبار دیگر گفت که نیروهای میانه روی دو جناح باید گردهم آیند و راه حلی بیابند. او به درستی گفت که بهترین فردی که می تواند به این امر کمک کند رهبری است. با او موافقم. نیروهای دو جناح که خواهان نظام اسلامی هستند زمانی به هم ملحق خواهند شد که خدای ناکرده ببینند انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی در خطر است. این به زودی اتفاق خواهد افتاد.

فایننشال تایمز: چقدر زود؟
کروبی: نمی دانم چقدر طول بکشد اما فکر می کنم خیلی طول نخواهد کشید. به برخی شاخص ها نگاه کنید: تورم، رکود اقتصادی، تعطیلی مراکز اقتصادی به ویژه واحدهای صنعتی که با ظرفیت ۲۰ تا ۴۰ درصدی کار می کنند، افزایش بیکاری، خط فقر ۷۰۰ هزار تومانی که به معنای فقر بالای ۴۰ درصد است. تداوم این وضعیت مشکل ساز خواهد بود. دولت نمی تواند با تمام این مشکلات دست و پنجه نرم کند و ظرفیت آن را هم ندارد. نگاه کنید چند مرتبه دولت وزرای کشور و اقتصاد خود را تغییر داد.

فایننشال تایمز: اگر همانگونه که شما می گویید گردهمایی نیروهای میانه رو در اینده نزدیک انجام شود رویه شما چه خواهد بود؟ آیا بر این پافشاری می ورزید که احمدی نژاد باید برود؟ یا شما سازش می کنید و مشروعیت به این دولت می دهید؟
کروبی: بسته به این است که چه مباحث و گزینه هایی طرح شود. یک گزینه تجدید سازمان هیات دولت [کابینه] است که به واسطه آن نه تمام اعضا بلکه آنهایی که کارامدی ندارند تغییر یابند و مداخلات [رییس جمهور] در امور وزرا قطع گردد. آقای احمدی نژاد هر روز یک چیزی می گوید و برای کشور مشکل ساز می شود. آنچه من دنبال آن هستم یک دولت کارامد است. اما با شناختی که از این آدم دارم می دانم که تغییر رفتار نخواهد داد.

فایننشال تایمز: بنابراین شما دولت را پذیرفته اید و از موضع پیشین خود عقب نشینی کرده اید که این دولت مشروع نیست؟
کروبی: هر آنچه که در مورد انتخابات گفتم هنوز در جای خود معتبر است و تکرار می کنم که این یک انتخابات سالم نبود. اما واقعیت این است که مجلس به او رأی داد و او هم سوگند یاد کرد. اما به شما اطمینان می دهم که همین نمایندگانی که در غیاب ۲ هزار اصلاح طلب و رد صلاحیت شدن آنها از سوی شورای نگهبان پیروز انتخابات شدند اگر برخی احتیاط کاری ها و برخی ملاحظات را کنار بگذارند در عرض یک ماه احمدی نژاد را کنار می زنند.

فایننشال تایمز: قبلا می گفتید که این دولت نامشروع و غیر قانونی است. اکنون می خواهید هیات دولت [کابینه] را کارامدتر جلوه دهید یا اینکه احمدی نژاد را محدود کنید؟
کروبی: آنچه من گفتم این است که اگر یک گروهی با هم نشینند – که سوال شما بود – آنها تصمیم خواهند گرفت که احمدی نژاد باید بماند یا برود. من نمی توانم از جانب خودم تصمیم بگیرم که چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد. اگر اکثریتی در این نشست بگوید که او باید بماند اما تغییر رفتار دهد نمی توانم مخالفت کنم. اما شخصا می گویم این فرد ظرفیت ادامه ۴ سال کار را ندارد. درآمدهای نفتی ایران در دوران او حدود ۳۵۰ میلیارد دلار بود که درآمدی استثنایی بود.

فایننشال تایمز: آنچه شما می گویید شبیه آن چیزی است که اقایان خاتمی و هاشمی اخیرا گفتند. آیا این بدین معناست که رهبران اپوزیسیون تصمیم گرفته اند به دلیل اینکه آینده جمهوری اسلامی را در خطر می بینند از در مصالحه در آیند؟
کروبی: دیدگاه شخصی من این است که دولت ظرفیت ندارد و رای مردم را نیز با خود ندارد. اما این دولتی است که ما با آن مشکل داریم. فکر می کنم دولت باید برود اما اگر دیگران نه بگویند من نمی توانم بر آنها فشار وارد کنم. مشکلات کشور بدتر خواهد شد و هیچ چاره ای [برای رژیم] باقی نخواهد ماند جز یافتن راه حل. اما واقعیت این است که هیچ اخباری هنوز وجود ندارد که طرف دیگر دنبال راه حل باشد. طرف مقابل هنوز فکر می کند که حوادث پس از انتخابات «اغتشاش» بود. آنها معتقدند امور در حال بازگشت به روال معمول خود است و این به اصطلاح اغتشاش در حال فروکش کردن است.

فایننشال تایمز: همانگونه که گفتم این موضع پیشین شما نیست که دولت باید تغییراتی ایجاد کند؟
کروبی: من قبلا چه گفتم؟ جمهوری اسلامی باید برود؟

فایننشال تایمز: نه. اما شما دولت را به رسمیت نمی شناختید. اکنون می گویید او در پارلمان سوگند یاد کرده است.
کروبی: شما می گویید راه حل چیست و من می گویم راه حل تنها با من نیست. ما ابتدا باید همدیگر را بپذیریم که با هم بنشینیم و صحبت کنیم.

فایننشال تایمز: تمام مولفه هایی که شما ذکر کردید در مورد اینکه دولت نمی تواند ۴ سال دیگر به کار خود ادامه دهد در همان ۴ سال اول نیز وجود داشت. دفعه قبل نیز جان به در برد. چرا دولت نباید این بار ۴ سال خود را به پایان برساند؟
کروبی: شما بدنی قوی دارید اما در پی حوادث و بیماری ها ضعیف می شود. جمهوری اسلامی طی ۴ – ۵ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد هزینه های بسیاری پرداخت کرده است. توانایی دیگری ندارد. آنچه در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و دو انتخابات پارلمانی پیشین نیز رخ داد. اما خشم پایمال شده و سرکوب شده این بار به صورت انفجار خود را نشان داد. این چیزها یک شبه رخ نمی دهد. درآمدهای عظیم نفتی تا کنون پوشش خوبی بوده است. اکنون معوقه های بانک ها به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. این همچون یک بدن قوی می ماند که می تواند سختی ها را تا یک مدت کوتاهی تحمل کند. بدن اکنون ضعیف است.

فایننشال تایمز: تظاهرکنندگان در اعتراضات خیابانی خود در ابتدا و پس از انتخابات احمدی نژاد را هدف می گرفتند. اما همانگونه که می دانید پس از مدتی کل نظام و رهبری هدف اعتراضات و شعارهای مردم قرار گرفتند. مردم اکنون خواهان یک دولت سکولار هستند. شما چه فکر می کنید؟
کروبی: فکر می کنم این شعارها ۱۰۰ درصد اشتباه بود و حاصلی نخواهد داشت. من حتی به این شعارها بدبین هستم و نمی دانم که آیا به راستی از سوی جوانان احساسی و ناپخته سر داده شد یا از سوی مراکز [قدرت] خاص که سعی می کردند مردم را عصبانی کنند تا بهانه برای سرکوب آنها بیابند. شعارهای ما در چارچوب نظام و قانون اساسی هستند. قانون اساسی ما نقطه ضعف هایی دارد اما ظرفیت های [دموکراتیک] فراوانی هم دارد.

فایننشال تایمز: چرا به هواداران خود نمی گویید که این شعارها را ندهند؟
کروبی: به آنها می گویم. گروه معدودی از مردم شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران». دیدید که چگونه از سوی طرف مقابل مورد سوء تفسیر قرار گرفت. برخی عقلا بر این اعتقادند که شعارها باید باید این گونه می بود:« هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران».

فایننشال تایمز: موضع شما در مورد رهبری چیست؟
کروبی: من ولایت فقیه را می پذیرم. جمهوری اسلامی را می پذیرم و قانون اساسی را نیز می پذیرم. با شعارهایی که ساختارشکن هستند موافق نیستم.

فایننشال تایمز: متحدان شما دستگیر شده اند. دفتر کار و روزنامه شما تعطیل شد. تصمیم شما در حال حاضر چیست؟
کروبی: تا جایی که امکان داشته باشد ادامه داده ام و میدهم. اما احساس ناراحتی می کنم که بسیاری از دوستانم در زندان هستند. احساس سرخوردگی می کنم که جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده که وزرا، وکلا، معاونان رییس جمهور، معاونان وزرا، مقام های دولتی و روزنامه نگاران را دستگیر می کند. اینها سالها به انقلاب خدمت کرده اند و در دوران شاه در زندان بودند. در مورد محدودیت برای من هم، احساس می کنم که تحت حبس نیمه خانگی هستم. سیاست دولت پرداخت هزینه برای حبس خانگی ِ رسمی ِ من نیست. اما در حال حاضر هر گاه دیداری در جایی دارم گروهی از بسیجیان برای بر هم ریختن دیدارهایم حضور می یابند. من بیانیه هایی دادم و دیدارهایی با خانواده های زندانیان سیاسی داشتم. تا حدی کار می کنم. اما این محدودیت ها در پشت رادیکالیزه شدن شعارهاست که با آن موافق نیستم. فشار زیاد نتایجی هم خواهد داشت. وقتی به مردم آسیب می زنید آنها هم شعارهای رادیکال می دهند.

فایننشال تایمز: آیا شما نگران نیستید که الان که می گویید شعارهای مردم اشتباه بود شکاف میان شما و مردم بیشتر شود؟
کروبی: من از مردم حمایت می کنم و نمی خواهم آنها را بفریبم. به مردم می گویم که ما اصلاح می خواهیم و به آزادی شما معتقدیم. من بارها گفته ام که مردم رهبر خود هستند. بارها گفته ام که ما جنبش را هدایت نمی کنیم. مردم به نحوه برخورد با خودشان اعتراض دارند. آنها احساس تحقیر می کنند. ایرانیان نمی پذیرند که چیزی به آنها دیکته شود. ممکن است مدتی تحمل کنند اما یکباره منفجر می شوند. مهمترین مولفه موفقیت امام خمینی این بود که مردم را محترم می شمرد و به رأی آنها احترام می گذاشت. بله، مردم جلوتر از من هستند. جلوتر بودن یعنی اینکه مصمم تر هستند و آمده تر برای دستیابی به حقوق شان بدون هیچ گونه تمنای شخصی. نگاه کنید ببینید چگونه زنان معترض قربانی می شوند. موافقت یا مخالفت من با رژیم تاثیری بر مردم ندارد. رژیم باید عاقل باشد و راه حلی بیابد و موانع را بردارد تا مانع رادیکالیزه شدن بعدی شود. مردم در صورتی که تقاضاهایشان برآورده شود و اگر مباحث سیاسی را در مطبوعات برگزار کنند رویکرد مثبتی در پیش خواهند گرفت.

فایننشال تایمز:آیا فکر می کنید که مردم اکنون خواهان سرنگونی [تغییر] رژیم هستند؟
کروبی: اکثریت مردم خواهان تغییر رژیم نیستند. در واقع، هر کسی که نگران آینده این کشور است به دنبال تغییر رژیم نمی رود چرا که مشخص نیست که از درون آن چه چیزی بیرون می آید. اگر به خاطر رهبری فوق العاده استثنایی امام خمینی نبود خدا می داند با انقلاب ۱۳۵۷ چه بر سر ایران می آمد. باید از نظام حمایت کنیم و جمهوری اسلامی که ما وعده آن را داده بودیم باید به واقعیت تبدیل شود. در آن صورت، اکثریت مردم نیز خوشحال خواهند شد. ما باید بنشینیم و ببینیم که شکاف ها کجاست و آن را تصحیح و ترمیم کنیم.

فایننشال تایمز: اما مخالفان شما می گویند این عمل به معنای سرنگونی نظام است.
کروبی: آنها به اشتباه می گویند که ایالات متحده و انگلیس از ما حمایت می کنند پس ما به خطا می رویم. و اینکه بی بی سی از ما حمایت می کند. بی بی سی همین کار را در انقلاب ۵۷ هم کرد[حمایت از انقلاب]. نه ما خواهان تغییر رژیم هستیم و نه مخالفان. ما مخالف انحصار، دیکتاتوری و کوته فکری هستیم که اسلام را بی اعتبار می سازد.

فایننشال تایمز: آیا آقای موسوی را بطور مرتب می بینید؟
کروبی: بله. ما بطور منظم با هم دیدار داریم و تبادل نظر می کنیم.

فایننشال تایمز: آیا شما سیاست ها را تعدیل می کنید؟
کروبی: بله و نه. آقای موسوی و همراهان شان دیدگاه های خاصی دارند. همین نگره در مورد من و همراهانم نیز صادق است.

فایننشال تایمز: آیا شما با پیشنهادات ایشان برای پایان دادن به بحران سیاسی موافقید؟
کروبی: بله. بسیار زیاد

فایننشال تایمز: ایا نشانه ای وجود دارد که این پیشنهادات از سوی رژیم جدی گرفته شود؟
هنوز نشانه ای وجود ندارد.

در مورد آقای خاتمی چطور؟
کروبی: ایشان را کمتر از آقای موسوی می بینم.

چرا؟
دلیل خاصی ندارد. آقای خاتمی مثل ما بیانیه ای صادر نمی کند.

آقای رفسنجانی چطور؟ نقش ایشان را چگونه ارزیابی می کنید؟
کروبی: ایشان باید در چارچوب خود مورد ارزیابی قرار گیرند. لطفی که ایشان به ما کرده این است که ما را محکوم نکرده هر چند تحت فشارهای زیادی برای این کار بوده است. اگر روزی اجماعی قرار باشد بدست آید ایشان نقش مهمی خواهند داشت. هیچ کس دیگری نمی تواند نقش ایشان را میان اصلاح طلبان و بنیادگرایان بازی کند به دلیل پیشینه اش در انقلاب و نقشی که در انتخاب رهبری فعلی داشته است. همچنین دو مقام مهم را نیز در دست دارد: مجمع تشخیص و ریاست خبرگان رهبری. او می تواند کارهایی انجام دهد که هیچ یک از نخبگان دو طرف نمی توانند.

فایننشال تایمز: آیا آقای رفسنجانی همچنان منتظر فرا رسیدن زمان مناسب برای پادرمیانی است؟
[۱۳۷۶ ] و از موسوی در انتخابات اخیر ابراز داشت.

فایننشال تایمز: آیا در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور خواهید یافت؟
کروبی: قطعا.

فایننشال تایمز: ممکن است مورد حمله قرار بگیرید. خودروی شما اخیرا مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
کروبی: اصلا نمی ترسم. خیلی آرام بودم. خدا را شکر که روحم بسیار بزرگ است. اساسا از هر خطری در زندگی ام استقبال می کنم. دوست دارم مثل هر انسان دیگری زندگی کنم و وقتی پیر می شوی احساس می کنی که بیشتر به خانواده ات و فرزندانت وابسته ای. حتی این تیراندازی مانع نمی شود که من در میان مردم نروم و گاهی با ماشین ضد گلوله سفر نکنم چنان که گاهی همسرم شکایت می کند [خنده].

فایننشال تایمز: همیشه ممکن است خطری به زندگی شما وجود داشته باشد. همانگونه که می دانید خواهرزاده میر حسین موسوی اخیرا کشته شد. آیا ترسی از خانواده خود ندارید؟
کروبی: بدون اغراق می توانم بگویم که ترسی ندارم. این به دلیل این است که من قویا به عقایدم معتقدم. فرزندانم سن و سالی ازشان گذشته و ریش شان سفید شده است [خنده]. جوان ترین فرزندم ۳۱ ساله است. چه می توانم بکنم؟ بگذارم هر کسی را می خواهند بکشند؟

فایننشال تایمز: آخرین سوال. شما با طرح تجاوز و شکنجه در زندان ها طوفانی به پا کردید و تحت فشار زیادی قرار گرفتید. آیا تفاوتی ایجاد کرد؟
کروبی: زندانیان می گویند وضعیت شان بسیار بهتر شده است. احساس پشیمانی از طرح آن ندارم چرا که نگفتم که نظام بطور سیستماتیک چنین می کند. اما برخی بی دقتی هایی وجود داشت که می خواستم مانع آن شوم
.



22 بهمنه، روز تو روز منه


ای وطن، ای سپاهی، ای بسیجی، ای نیروی انتظامی ای کارکنان دولتی لحظه ائی با خود تامل کنید و برای یکبار هم که شده از خود بپرسید که چرا باید به حکومتی که خون هموطنان شما را به ناحق میریزد خدمت کنید شما رو جان عزیزتون فقط یکباراز خودتون بپرسید چرا. شما یادتون نره اینا بالاخره میرن و این ما مردم ستمدیده هستیم که باید در کنار هم و با هم زندگی کنیم پس ای سرباز ایرانی و ای سپاهی ایرانی و ای بسیجی ایرانی و ای کارمندان دولت … بیائید تا با کمک هم ایران را از نو بسازیم برای نسلهای بعدی، به فکر بچه هائی باشیم که هنوز بدنیا نیامده کلی بدهی رو دوشاشون هستش برای اینکه این ناجوانمردان تمام دارو ندار این مملکت رو به باد دادند تا بتوانند روزگار بیشتری در قدرت بمانند اما… بوی بهار می آید همراه شو عزیز.
ما مالک این خاکیم، ما زاده این خاکیم، ما مردم ایرانیم
عاقبت ای دیکتاتور تو را به زیر می کشیم
شعارهای جدید:
ملت پر توانیم // با هم ما می توانیم
ایرانی با غیرته// ملت پر قدرته
بیکاری و تورم // شکسته پشت مردم
سفره ها خالی ز نانه// نظام به فکر لبنانه
سالهای ظلم و فساد // نابود کرد اقتصاد
چی شد همه ثروت ما // اندوخته ملت ما
سفره ها خالی شد ز نان // رفت تو جیب سردمداران
حق و حقوق کارگران// شد نسیب ستمگران
بنجل از چین آوردید // تولید رو از بین بردید
دارا هی داراتر شد // نداره، فقیرتر شد
سپاه و ای ارتش ایران زمین// بازیچه دست نشین
این حکومت روسیه// نظام چاپلوسیه
کل نظام رفتنیه // 22 بهمن دیدنیه
نابود باد حکومت // نظام بی عدالت
لعنت به این ولایت // دشمن این مملکت
این حکومت اصلاحی نیست //مردمی و قانونی نیست
قانون مائیم که ملتیم // مالک این مملکت ایم
ما خون دادیم آزاد باشیم// نه فکر اصلاحات باشیم
یاران در بند ما // درد شما درد ما
دولت ورشکسته //استعفا استعفا
نظام ورشکسته// مرگت فرا رسیده
کار خدا با خدا // دین از حکومت جدا
رفراندم رفراندم // این است خواست مردم
وقتی که با هم هستیم // ازچی باید بترسیم
وقتی که بیشماریم // از کی باید بترسیم
مادران عزادار// شیرزنان فداکار
جنبش سبز جوان// آینده ساز ایران
دیکتاتوری ترسیده// کارش به جنون کشیده
نه سازش نه تسلیم، ملت بی شکستیم
وقتشه که شتاب کنیم // شروع به اعتصاب کنیم
هم میهن کارگر و بازاری و رفتگر و فرهنگی و دانشجو و ..اعتصاب اعتصاب
تصمیم ما نهائی ست // اعتصاب عمومی ست
پیروزی از آن ماست //این خواست ملت ماست

دستگیری فرزند یكی از مقامات سابق جمهوری اسلامی در آمریكا

به گزارش پارس دیلی نیوز به نقل از سایت حکومتی آینده،در پی دستگیری فرزند یكی از مقامات سابق جمهوری اسلامی در آمریكا، وكلای وی در درخواست خود برای آزادی وی مدعی شدند از آنجا كه او جزو مخالفان دولت كنونی است، ممكن است در بازگشت به ایران دستگیر شود، اما قاضی آمریكایی با اشاره به بازداشت نشدن مادر و برادر وی در بازگشت، این توجیه را نپذیرفتند.
محمودرضا بانكی، پسر آقای محمدتقی بانكی رئیس پیشین سازمان صنایع ملی جمهوری اسلامی(كه اكنون در قالب سازمان گسترش و نوسازی فعالیت می‌كند) در آمریكا به اتهام پولشویی، توطئه، نقض تصویبنامه‌های اقتصادی اضطراری و تحریم بین المللی در زندان به سر می‌برد، در دادگاه فدرال امریكا اعلام كرد به بدلیل رای دادن به مخالفین دولت فعلی در انتخابات آمریكا دچار مشكلاتی است، اما قاضی دادگاه با آزاد شدن او قبل از دادگاه بعدیش در ماه مارس سال میلادی جاری مخالفت نمود.
بانكی 33 ساله كه در ماه گذشته به علت پولشویی و انتقال پول بر خلاف قانون آمریكا بین خود و خانواده اش در ایران دستگیر شده و دادگاه با آزادی مشروط او هم مخالفت كرد.
همچنین دادگاه به علت اینكه در سال گذشته بیش از 140 نفر از كسانی كه دستبندهای الكترونیكی داشته اند، توانسته‌اند فرار كنند، با آزادی او به شرط وثیقه نیز مخالفت نمود.
بانكی متولد ایران است اما دارای گرین كارت آمریكاست و برای این اتهام پولشویی به یك زندان پنج ساله متهم خواهد شد.
اما وكلای آقای بانكی برای قانع كردن دادگاه گفتند بانكی به ایران سفر نخواهد كرد، زیرا به دلیل مخالفت با دولت ایران و رای او در انتخابات ریاست جمهوری گذشته به مخالفین دولت ایران، سفر به ایران برای او خطرناك است.
طبق گزارش رسانه های آمریكایی، در بازدید از خانه بانكی مدارك جعلی شناسایی از او به دست آمده كه وكلای بانكی می‌گویند این مدارك مربوط به دوران نوجوانی اوست.
قاضی دادگاه محلی ایالت نیویورك در شهر منهتن در واكنش به وكلای بانكی گفته: مادر و برادر آقای بانكی در 14 اكتبر 2009 درست چهار ماه پس از انتخابات ایران به ایران سفر كرده اند و در این زمینه دارای مشكلی نبوده اند.

تیراندازی به اتوبوس زائران ایرانی در بغداد

خبرگزاری مهر: منابع آگاه از تیراندازی به یک اتوبوس حامل زائران ایرانی در بغداد خبر می دهند که کشته ای بر جا نگذاشته است.
به گزارش شبکه خبری العربیه، این تیراندازی صبح امروز در شهر بغداد و توسط گروهی مسلح ناشناس علیه اتوبوس زائران ایرانی عتبات عالیات صورت گرفته است.
بنابر این گزارش، این حمله تاکنون تنها دو زخمی داشته است.

به جزئیات بیشتری از این خبر و اینکه از سوی چه گروهی انجام شده است، تاکنون اشاره ای نشده است.

ديپلم ايراني را در دنيا قبول ندارند

اغلب كشورهاي توسعه يافته، ديپلم پايان يازده سال تحصيل دانش آموختگان دبيرستان هاي ايران را به رسميت نمي شناسند.
به گزارش خبرآنلاين، از وقتي مدرك ديپلم پايان دوره دبيرستان پس از يازده سال تحصيل موفقيت آميز صدر مي شود، برخي از كشورهاي توسعه يافته، ديپلم دبيرستان هاي ايران را به رسميت نمي شناسند. اين موضوعي است كه مسوولان وزارت آموزش و پرورش نيز به آن اعتراف دارند.
مهدي نويد ادهم دبير كل شوراي عالي آموزش و پرورش با بيان اينكه برخي كشورها ديپلم 11 ساله ايران را به رسميت نمي‌شناسند، مي گويد: در ساختار جديد، طول مدت تحصيل 12 سال خواهد بود و همه دانش‌‌آموزان بعد از 12 سال تحصيل در پايه‌هاي مختلف، ديپلم خواهند گرفت.
طرح تحول ساختار آموزشي، موضوعي است كه از 11 سال پيش در دستور كار وزارت آموزش و پرورش است اما هنوز ويرايش نهايي آن تهيه نشده است. ويرايش ششم اين طرح نيز به دليل غير قطعي بودن، هنوز به صورت رسمي منتشر نشده است. با اين حال مسوولان وزارت آموزش و پرورش براي غلبه بر بحران هايي همچون از بين رفتن اعتبار جهاني ديپلم متوسطه ايران، تصميم گرفتند تا تصميم هاي فوري تري اتخاذ كنند.
تصحيح يك اشتباه
يكي از اين تصميم ها، بازگرداندن دوره پيش دانشگاهي به سال هاي تحصيل در دبيرستان است.
نويد ادهم در اين خصوص مي گويد: تغيير ساختار نظام آموزشي كشور يكي از اجزايي است كه مقرر شده است در سند ملي آموزش و پرورش مورد توجه قرار گيرد؛ آموزش و پرورش امروز ما، با ناكارآمدي‌هايي رو به روست كه يكي از ابعاد آن موضوع ساختار است.
نويدادهم مي افزايد: براي به ساماندهي كردن آموزش و پرورش طرح‌هاي مختلفي را پيش‌بيني كرده‌ايم كه يكي از آنها موضوع تغيير ساختار است؛ ساختار فعلي داراي چند مشكل است كه با اين تصميم شوراي عالي آموزش و پرورش اميدواريم اين مشكلات نيز مرتفع شود. نخستين مشكل، ناكارآمدي دوره پيش‌دانشگاهي است.
اين دوره با هدف و فلسفه خاصي طراحي شد كه در حال حاضر فلسفه وجودي خود را از دست داده است بنابراين امروزه وجود دوره پيش ‌دانشگاهي در آموزش و پرورش هيچ توصيه علمي و كارشناسي ندارد و سال‌هاست كه كارشناسان و مديران مختلف تأكيد مي‌كردند كه اين دوره بايد حذف شود.
تشتت در مدارك دبيرستاني
دبير كل شوراي عالي آموزش و پرورش همچنين مي گويد: مشكل دوم، مشكل تفاوت ديپلم در دوره تحصيلي بود. برخي دانش‌آموزان با 11 سال تحصيل، ديپلم گرفته و برخي با 12 سال تحصيل كه اين مشكل نيز خوشبختانه برطرف مي‌شود. در ساختار جديد طول مدت تحصيل 12 سال است و همه دانش‌‌آموزان در طول 12 ساله ديپلم خواهند گرفت.
وي با بيان اينكه اين موضوع در معادل‌سازي بين‌المللي ديپلم تأثير خواهد داشت، ادامه مي دهد: تأثير منفي‌ اين موضوع در اين است كه ما داراي 2 نوع ديپلم هستيم؛ در برخي كشورها ديپلم 11 ساله ما را به رسميت نمي‌شناسند براي ما ارسال مي‌كنند تا ما در شوراي عالي آموزش و پرورش آن را تأييد كنيم كه با اين تصميم اين مشكل را نيز برطرف كرده‌ا‌يم.

مناظره تلویزیونی، دعوا سر لحاف ملا


نمایش مضحک "مناظره تلویزیونی" - ترفندی برای کشیدن مردم در روز 22 بهمن از خیابانها به جلوی جعبه مارگیری آقای ضرغامی - موضع اصلی را به دعوا سر لحاف ملا کشانده است. رژیم تصور می کند این نیز مانند گفتگوهای اتمی تا مدتها بسیاری را سرگرم حرفهای جنجالی خواهد کرد و بدینوسیله نفس تازه کرده و اهداف مخرب خود را پیش خواهد برد. اما از همان آغاز مشخص بود که این نمایش مسخره ظرف تازه ای برای دعواهای درونی می سازد و به پروژه شکست خورده دیگری تبدیل می شود.
مدافعان سینه چاک این پروژه برای کنار زدن دست رد مردم بر سینه خامنه ای و ولایتش اصرار دارند که این اقدام بنا به تاکید و سفارش وی صورت گرفته است. پوچ بودن این تلاش آنجا آشکار می شود که فرمانده انتظامی او در تهران که به تازگی کتک مفصلی هم از مردم نوش جان کرده، برای معترضین شاخ و شانه کشیده و به مجازات آنها "تا نفر آخر" تهدید کرده است.
اما ضرغامی ادعا می کند نظام "درونی و برونی" ندارد. این در حالیست که برخی از اصولگرایان مانند سعید ابوطالب، نماینده سابق مجلس ارتجاع امید دارد که مردم را از "حالتهای هیجانی و شعارهای رادیکال" دور کند. اسدالله بادامچیان، قائم مقام حزب موتلفه می گوید: "ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است." این ماهی مرده قرار است آرزوی کواکبیان، دبیرکل "حزب مردمسالاری" را هم که تصور می کند جانشینی برای "بی بی سی و صدای آمریکا" به وجود آمده، بر آورد.
باند مخالف، "مناظره تلویزیونی" را "پهن کردن سفره رایگان برای سورچرانی دیگران" می داند و روزنامه رسالت در سرمقاله خود آن را "نادیده گرفتن نتایج انتخابات و مقدمه چینی برای اغتشاشات خیابانی" ارزیابی می کند. گردانندگان این روزنامه می دانند نتیجه حاصله از پهن کردن این بساط، نه تنها جلوی گسترش اعتراضات مردم را نمی گیرد بلکه، با عدم توجه به خواست مردم و دستکم گرفتن هوشیاری جنبش، آن را تشدید هم می کند.
جالب توجه تر آنکه، کوثری، یک نماینده دیگر مجلس ارتجاع اعتراض می کند که چرا مردم ایران مانند مردم آمریکا و افغانستان به نتیجه انتخابات تمکین نمی کنند. وی با آوردن دو نمونه ی رسوای بوش و کرزای، به تقلب در انتخابات اعتراف می کند.
اما در افغانستان مردم نمی توانستند و در آمریکا رای دهندگان به این دلیل که موضوع بر سر خواستهای پایه ای ایشان نبود، نمی خواستند برخوردی جدی داشته باشند. در ایران اما مردم هم می توانند و هم می خواهند.
دعوای باندهای رژیم بر سر لحاف ملاست. ما برای آزادی همه زندانیان سیاسی، آزادی کامل و بی قید و شرط همه رسانه ها، حق اعتراض، اعتصاب، تشکل و برچیدن استبداد مذهبی به خیابانها می آییم.

بازداشت یک زوج فعال سیاسی در ساوه/ نگهداری چند ساعته دختر خردسال این زوج در بند وزارت اطلاعات

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر ،عصر روز یکشنبه 27 دی ماه پیمان چالاکی فعال سیاسی-کارگری و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی ساوه به همراه همسرش سمیه عالمی پسند از اعضای سابق جبهه مشارکت، منطقه تهران و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد تهران سما و دختر خردسالشان در منزلشان واقع در شهرستان ساوه توسط عوامل وزارت اطلاعات بازداشت و به تهران منتقل گردیدند.
بنا بر گزارش های دریافتی نیروهای امنیتی طی تماسی با یکی از دوستان این زوج زندانی و احضار ایشان به اداره اطلاعات ساوه، مانا چالاکی دختر خردسال این زوج را از پدر و مادرش جدا نموده و تحویل دوست خانوادگی ایشان داده اند.
این زوج فعال سیاسی توسط نیروهای وزارت اطلاعات به تهران منتقل شده اما از محل نگهداری ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
گفتنی است شیوه بازداشت پیمان و همسرش به خصوص نگهداری چند ساعته دختر خردسالشان مانا در بند اطلاعات به همراه والدینش و سپس جدا نمودنش از آنها موجب تأسف و تأثر شدید دوستان و خانواده این زوج فعال سیاسی دربند گردید

بسيج را بهتر بشناسيم

از زمان شروع اعتراضات خیابانی در خرداد ماه امسال، نام بسیج بیش از پیش بر زبان‌ها افتاد. در کنار آن البته لباس‌شخصی‌ها نیز معنای دیگری برای مردم پیدا کردند. ولی این نیروها کیستند و در کجای سختار نظامی ایران قرار دارند؟
در روز ۵ آذر ۱۳۵۸ آيت الله خمينی فرمانی مبنی بر تشكيل ارتشی بيست ميليونی صادر كرد. آقای خمينی هدف از تشكيل اين نيروی همگانی و سراسری را مقابله با دشمنان خارجی و داخلی انقلاب و اسلام خواند و آن را بسيج مستضعفين ناميد. بر پايه‌ی آن فرمان، شورای انقلاب وقت، لايحه‌ی تشكيل سازمانی به نام بسيج مّلی را تصويب كرد و وظيفه‌ی آن را آماده‌سازی همه‌ی مردم برای دفاع نظامی از اهداف انقلاب و همياری به هنگام وقوع سوانح طبيعی، تعيين نمود.
در سال ۱۳۵۹ سازمان بسيج مستضعفين رسماً زيرمجموعه‌ی سپاه پاسداران شد و در چند ماده‌ی افزوده به اساسنامه‌ی سپاه، حدود و وظايف آن به گونه‌ای مجّرد و عمومی، تعيين گرديد. اما از آنجا كه قرار بر تشكيل «ارتشی مّلی و سراسری» بود كه انبوه گسترده‌ی مردم را دربر داشته باشد و وظايف آن درست تعيين نشده بود، تا امروز نه آمار دقيقی از تعداد اعضای آن در دست است و نه آمران و عاملان آن رسماً و صريحاً آشكار شده‌اند.
حسين باستانی تحليلگر سياسی و روزنامه‌نگار آگاه به مسائل نظامی و انتظامی ايران از سه گروه بسيجی‌‌ها نام می‌برد و درباره‌ی تعداد و عملكردشان می‌گويد: «سردار رحيم صفوی، فرمانده‌ی سابق سپاه، در آخرين آمار تعداد بسيجيان گفته: ما ۱۲ ميليون بسيجی داريم. قطعاً اين آمار درست نيست ولی به نظر می‌آيد حداقل ۵ ميليون بسيجی داشته باشيم كه بسيجيان عادی، بسيجيان فعال و بسيجيان ويژه هستند. بسيجيان ويژه كه همان نيروهای مسّلح بسیج هستند، از قرار بيش از یک ميليون نفر نيستند. فرمانده‌ی اينها مستقيماً توسط آيت الله خامنه‌ای تعيين می‌شود و الآن كسی فرمانده‌ی آنهاست كه از بدنام‌ترين و خشن‌ترين نيروهای مسلح در كل عمر جمهوری اسلامی است يعنی سردار محمدرضا نقدی».
از سه شاخه‌ای كه باستانی در سازمان بسيج نام می‌برد، طيف بسيار بزرگ و گسترده‌ای را بسيجيان عادی دربر می‌گيرند. اينها افرادی هستند كه در سازمان بسيج نام‌نويسی كرده‌اند ولی تنها گاه و بيگاه به سازمان سر می‌زنند يا در پروژه‌های غير نظامی شركت می‌كنند. به باور باستانی اين افراد شايد به بسيج و حتا جمهوری اسلامی اعتقاد چندانی نداشته و تنها برای ايجاد اعتبار اجتماعی در بسيج نام‌نويسی كرده باشند.
شاخه‌ی دوم، بسيجيان فعال هستند. باستانی در مورد این گروه چنین می‌گوید: «آنها بايد در پايگاه‌های بسيج حضور داشته باشند و بعضا ممكن است به آنها برای ايجاد ايست‌های بازرسی يا عمليات ديگر، اسلحه هم داده شود تا برخی وظايف پليسی را انجام دهند»
در پاسخ اين پرسش كه نظام از اين گروه برای پيشبرد چه كارهايی بهره می‌گيرد، باستانی به لباس‌شخصی‌ها اشاره می‌كند و از ميان آنها انصار حزب الله را نام می‌برد كه در سركوب شديد اعتراضات دانشجويان و تجمع‌های دموكراتيك ديگر، نقش برجسته‌ای ايفا كرده‌اند: «انصار حزب الله از دی ماه ۱۳۷۰ فعاليت رسمی خود را آغاز كرد. اين گروه البته نه به عنوان حزبی سياسی بلكه به عنوان يك مجموعه‌ی فرهنگی ثبت شده ولی از همان ابتدا با حمايت مستقيم نيروهايی در داخل سپاه شكل گرفته است. معروفترين آنها سردار محمدباقر ذوالقدر نفر دوم سپاه پاسداران بود. سعيد امامی و افراد ديگری در درون حفاظت اطلاعات نيروهای انتظامی نيز در تشكيل اينها نقش داشته‌اند. نيروهای تندرو را از داخل بسيج شناسايی می‌كردند، آموزش می‌دادند، جلسات توجيهی برايشان برگزار می‌كردند تا اينكه كم‌كم عمليات خشونت‌آميز در خيابانها را شروع كردند».
اّما گروه سّوم يعنی بسيجيان ويژه، نيروهای نظامی يا به عبارتی شبه نظامی هستند. اينها همپای سپاه پاسداران دارای درجات نظامی هم هستند. باستانی در مورد این گروه می‌گوید: «به عنوان يك نمونه‌ی معروف، درجه رئيس ستاد نيروهای مسّلح ايران حسن فيروزآبادی، سرلشكر بسيجی است».
با در نظر گرفتن چندگانگی در نيروهای مسّلح ايران، اين پرسش پيش می‌آيد كه جايگاه بسيج كجاست؟
باستانی در كنار ارتش كه وظيفه‌اش تنها حفظ مرزهای كشور است از سپاه پاسداران نام می‌برد كه با تكيه بر اصل ۱۵۰ قانون اساسی كه وظيفه‌ی اين نهاد را دفاع از انقلاب تعيين كرده، در سياست و برخوردهای داخلی هم دخالت می‌كند. در ضمن اين نهاد به عنوان بزرگترين كارتل اقتصادی ايران، از بسيج يا زيرمجموعه‌ی خود توسط بودجه‌های غيررسمی‌اش پشتيبانی می‌كند. نيروی مسلح سوم، پليس است كه در اصل بايد تنها ضامن انتظام داخلی كشور باشد اما نيروی چهارم يعنی بسيج هم هست كه جا و بيجا در كنار هركدام از نيروهای يادشده خودنمايی می‌كند.
باستانی می‌گويد: «طبق قوانين ايران، بسيج می‌تواند به عنوان ضابط دادگستری عمل كند يعنی نيرويی كه حكم قضات را به اجرا درمی‌آورد. معمولاً در كشورهای ديگر، اين كار وظيفه‌ی پليس است ولی در ايران بسيج در اين بخش به نيروی انتظامی تبديل می‌شود. دعوايی هم بين پليس و بسيج برپاست كه هنوز به لحاظ قانونی حل نشده: پليس بسيج را از گشتن و بازرسی خودروها در خيابانها منع می‌كند ولی بسيج بر پايه‌ی اين ادعا كه ما ضابط دادگستری هستيم، به كار خود ادامه می‌دهد».
با اين همه نيروی مسّلح، چگونه است كه باز مردم جرأت اعتراض و تظاهرات به خود می‌دهند؟
باستانی می‌گوید: «واقعيت اين است كه مردم بسيار ريسك‌پذيرتر از گذشته شده‌اند. از سوی ديگر اين ’’نيروهای سركوب‘‘ بسيار خشن عمل می‌كنند، می‌زنند، مرعوب می‌كنند، در زندانها شكنجه‌ی بسيار می‌كنند ولی تا حالا سعی كردند مواظب باشند كه اتفاقی مانند هفده شهريور سال ۵۷ نيفتد يعنی كه نيروی نظامی تعداد زيادی از مردم را در خيابانها بكشد چون ترديد دارند كه همه ی پرسنل اطاعت كنند».

ادعای جدید نیروی انتظامی در آستانه 22 بهمن برای ایجاد رعب و وحشت

به گزارش جرس،پایگاه اطلاع رسانی پلیس در حالی خبر بازداشت 40 نفر را منتشر می کند که خبرهایی مبنی بر منتشر کردن عکس های این افراد در نشریه امین جامعه که متعلق به نیروی انتظامی است و پخش آن در میان مردم در مساجد و برگزاری مسابقه ای برای شناسایی این افراد، پیش ازین به گوش رسید.
پس از آنکه دو روز پیش سردار رجب زاده، فرمانده انتظامی تهران بزرگ از شناسایی تک تک افرادی که در حوادث روز عاشورا حضور داشتند خبر داد، امروز یک مقام آگاه خبر داده است که بیش از 40 نفر از تجمع‌کنندگان روز عاشورا با همکاری مردم شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش ایلنا پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد: به‌دنبال انتشار تصاویر آشوبگران روز عاشورای حسینی در پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس و ویژه‌نامه نشریه امین جامعه، بیش از 40 نفر از عناصر فتنه‌گر با همکاری مردم شریف و بیدار ایران اسلامی شناسایی و دستگیر شدند. متهمان برای سیر مراحل تحقیق و بازجویی در اختیار نیروی انتظامی قرار دارند.
پایگاه اطلاع رسانی پلیس در حالی این خبر را منتشر می کند که خبرهایی مبنی بر منتشر کردن عکس های این افراد در نشریه امین جامعه که متعلق به نیروی انتظامی است و پخش آن در میان مردم در مساجد برگزاری مسابقه ای برای شناسایی این افراد، به گوش می رسد.
پس از آنکه پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران از ارسال پرونده 16 متهم حوادث عاشوا به دادگاه خبر داد و هرچند اینطور به نظر می رسید که باید دیگر منتظر بسته شدن پرونده اظهار نظرهای پلیس در مورد تجمعات عاشورا باشیم، اما همچنان مسئولان نیروی انتظامی در این مورد خبرهای جدیدی می دهند. درجدیدترین اظهارنظر در این مورد سردار رجب‌زاده، فرمانده انتظامی تهران بزرگ که نیروی انتظامی از زخمی شدنش در حوادث روز عاشورا خبر داده بودند، با تاکید بر این که تمام افرادی که در اغتشاشات روز عاشورا شرکت کردند، از سوی پلیس دستگیر خواهند شد، از انتشار تصاویر یک سری دیگر از افرادی که در این اغتشاشات شرکت کرده بودند در آینده‌ای نزدیک خبر داده است. سردار رجب زاده درحالی این سخنان را به زبان می آورد که چند روز پیش هم سردار احمدی مقدم از «چک کردن» تمامی ایمیل ها و پیام های کوتاه خبر داد.
آگاهان مسایل امنیتی معتقدند این اخبار صرفا در جهت ترساندن مردم برای شرکت در مراسم بعدی منتشر می شود ودر شهری به پهنای تهران با جمعیتی بالغ بر دوازده میلیون چنین چیزی ممکن نیست. هر چه میزان انتشار این اخبار بیشتر باشد ناشی از سردرگمی ماموران انتظامی است که تلاش دارند برای کنترل بیشتر از ابزارهای روانی ارعاب استفاده کنند.


مجید توکلی، از فعالان برجسته دانشجویی توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به 8 سال و
شش ماه حبس تعزیری و ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی مبتنی بر۵ سال
محرومیت از فعالیت سیاسی و نیز ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.
به
گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مجید توکلی از
فعالان برجسته دانشجویی که روز 16 آذرماه سال ...جاری توسط نیروهای امنیتی
بازداشت شده بود توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به تحمل
8 سال و نیم حبس تعزیری،۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و نیز ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.
محاکمه
این فعال دانشجویی بر اساس چهار اتهام "توهین به رهبری، توهین به ریاست
جمهوری، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام" مورخ 10 دیماه در شعبه 15
دادگاه انقلاب شهر تهران، بدون حضور وکیل مدافع آقای توکلی و در پشت درهای
بسته برگزار شده بود. این دادگاه با اعتراض مجید توکلی همراه بود.
مجید
توکلی در حال حاضر در سلولهای انفرادی بند 240 در زندان اوین نگهداری
میشود، وی در زمان بازداشت و بازجویی به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه جسمی
و روحی قرار داشته است. این فشارها همچنان ادامه دارد.
اقدام
غیراخلاقی دستگاه امنیتی مبنی بر انتشار تصاویر وی با پوشش زنانه توام با
نشر اکاذیب موج گسترده ای از اعتراضات فعالان حقوق بشر در سراسر دنیا را
به همراه داشت.
لازم
به یادآوری است، مجید توکلی دو سال پیش نیز به مدت 15 ماه به اتهام چاپ
نشریات جعلی در زندان بود که بعد از این مدت از اتهامات وارده تبرئه شد.
او در مدت زندان 70 مورد از شکنجههای صورت گرفته بر روی خود را افشا کرد.
همچنین
او بار دیگر در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان که لغو شده بود بازداشت و
مدت 115 روز را در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین گذارند و اخیرا با
تودیع وثیقه سنگین آزاد شده بود

فیلم؛ سانحه هواپیمای ایران ایر در فرودگاه استهکلم

تحریم غیر مستقیم جشنواره فیلم فجر بالا می‌گیرد


پس از اصغر فرهادی و عرت الله انتظامی، فریبا گودرزی، هنرپیشه سینما و تلویزیون، نیز از پذیرش عضویت در هیئت داوران این جشنواره خودداری کرد.
عزت الله انتظامی علت عدم پذیرش داوری فستیوال فیلم را "بیماری" عنوان کرد. اصغر فرهادی نیز عازم جشنواره فیلم کاستاریکا می شود.
فریبا گودرزی علت نپذیرفتن داوری جشنواره فیلم فجر را "مسافرت" اعلام کرد.
گفتنی است که درباره داوری این جشنواره نام‌های دیگری هم، ازجمله: ابوالقاسم طالبی، محسن علی اکبری، فرهاد توحیدی و سیروس الوند، مطرح شده که از میان آنها تنها ابوالقاسم طالبی پذیرش داوری جشنواره مزبور را تأیید کرده است.