جزئیات جدیدی درباره‌ی بازداشت و قتل «سعیده پورآقایی»

ربودن از خانه، جسد سوخته، دفن پنهانی
سعیده پورآقایی به خاطر الله اکبر گفتن دستگیر شد، اما نه در شب و در هنگام گفتن؛ بلکه این بازداشت، یا در واقع ربودن، در روز و با مراجعه سه نفر خانم چادری به منزل، در حالی که سعیده در خانه تنها بوده است، صورت می‌گیرد. این خانم‌ها به وی اعلام می‌کنند که الله اکبر گفتن او باعث تحریک سایر همسایگان به گفتن الله اکبر شده است و وی باید به همراه آنان به بازداشتگاه برود.
=============
سایت موج سبز وابسطه به میر حسین موسوی مینویسد:عصر دیروز از خبر دردناک هتک حرمت و قتل فجیع دختر یک جانباز شهید در تهران توسط عوامل لباس شخصی‌ها پرده برداشتیم. اکنون گزارش دقیق‌تری از جزئیات این ماجرای تکان‌دهنده را به روایت یکی از چهره‌های سرشناس دولت اصلاحات که بنا نیست نامش فاش شود، می‌خوانید:
اولین گزارش درباره شناسایی قربانی جدید جنایت لباس شخصی‌ها
سعیده پورآقایی به خاطر الله اکبر گفتن دستگیر شد، اما نه در شب و در هنگام گفتن؛ بلکه این بازداشت، یا در واقع ربودن، در روز و با مراجعه سه نفر خانم چادری به منزل، در حالی که سعیده در خانه تنها بوده است، صورت می‌گیرد. این خانم‌ها به وی اعلام می‌کنند که الله اکبر گفتن او باعث تحریک سایر همسایگان به گفتن الله اکبر شده است و وی باید به همراه آنان به بازداشتگاه برود.
سعیده در حالی که هیچ کس در خانه نبوده و با توجه به این احتمال که مادرش بعد از بازگشت به خانه نگران وی خواهد شد یا پشت در خواهد ماند، به همسایگان اطلاع می‌دهد که وی را برای بازجویی به بازداشتگاه می‌برند. وی همچنین درب منزل را باز می‌گذارد و به یکی از خانم‌های همسایه می‌سپارد که اگر مادرش کلید نداشت، ماجرا را برای وی توضیح دهد و تا رسیدن مادرش مراقب خانه باشد.
بعد از اینکه مادر سعیده در جریان این اتفاق قرار می‌گیرد، از هر طریقی که می‌تواند، جویای احوال دخترش می شود، اما خبری پیدا نمی‌کند. نهایتا دست به دامن دکتر (...) از همرزمان سابق همسرش - شهید پورآقایی - می‌شود. آقای (...) به هر دری می‌زند، نتیجه‌ای نمی‌گیرد و نهایتا به دلیل ارادتی که به پدر این دختر داشته است، تصمیم می‌گیرد موضوع را با هاشمی ثمره، از دوستان مشترک خود و شهید پورآقایی مطرح کند.
آقای هاشمی ثمره نیز پس از مدت زمانی تماس می گیرد و بدون هر توضیحی فقط به آنها می‌گوید که به بلوک شماره شش پزشک قانونی مراجعه کنند. مادر سعیده به همراه چند نفر دیگر به پزشکی قانونی می روند و با جسد غیر قابل شناسایی یک دختر سوخته مواجه می‌شوند. مادر سعیده بیان می‌کند که این جسد برای رد گم کردن است و جسد دختر وی نیست. اما پس از بازرسی دقیق بدن جسد و کشف خالی که روی پای مقتول بوده، از هویت او اطمینان حاصل می‌کند و از هوش می‌رود. پزشکی قانونی نیز گزارش قابل تاملی در این باره ارائه کرده که از جنایات فجیع ربایندگان این دختر خبر می‌دهد و شاید به زودی منتشر شود.
هرچند جسد این دختر بی‌گناه مورد مشاهده مادر او و همراهان وی قرار گرفته، اما جسد را به آنها تحویل نمی‌دهند و تحت شرایط کنترل شده و بدون سر و صدا به خاک می‌سپارند و به مادرش نیز اعلام می‌کنند که اگر این موضوع رسانه‌ای شود، اسنادی را مبنی بر فاحشه بودن دخترش و قتل وی در همین راستا منتشر خواهند کرد.
اما اظهار نظر مادر این شهید مبنی بر اینکه دختر وی بر اثر بیماری درگذشته، مورد سوء ظن فامیل واقع می‌شود و به این ترتیب بر اثر پیگیری آنها، جزئیات ماجرا فاش می‌شود.
http://iranbbb.org/49609.htm

فیلم،فریاد کودکان به دنیا آمده و بزرگ شده در زندان های جمهوری اسلامی

کودکان به دنیا آمده و بزرگ شده در زندان های جمهوری اسلامی، هنوز کودکی و مادر خویش را فریاد میکنند.
فیلم کامل را در لینک زیر میتوانید ببنید:
"فیلم مستندی از سی سال شکنجه و تجاوز و جنایت در جمهوری اسلامی ایران از جوزف اکرمی"
توجه! فیلم حاوی صحنه های تکان دهنده می باشد!
http://www.movie.article19film.com

بازداشت تکان دهنده یک دانشجو و شکنجه وی در بازداشتگاه


یکی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد پس از گذشت بیش از یک ماه نحوه ربوده شدن و ضرب و شتم وحشیانه خود را بازگو کرد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر ا. گ. دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد در تاریخ 23 تیرماه در منطقه پونک تهران توسط نیروهای نظامی ربوده شده و پس از ضرب و شتم وی و فحاشی های رکیک نسبت به وی با دست و پای بسته به مکان نامشخصی انتقال داده شده است.
ماموران نظامی و لباس شخصی بازداشت کننده بدون ارائه هیچ گونه حکم بازداشت علاوه بر ضرب و شتم وحشیانه وی را به بازداشت گاه نامشخصی انتقال دادند که وی از مکان آن اطلاعی ندارد.
این دانشجو پس از یک هفته از بازداشتگاه نامعلوم به زندان اوین انتقال داده می شود و در تمام دوران حبس خود در سلول انفرادی بسر برده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر با وجود جراحت های عمیق و نیز شکستگی از ناحیه صورت و نیز انگشتان دست، ماموران زندان اجازه درمان وی توسط پزشک زندان را ندادند. وی در تمامی طول دوران بازجوئی با چشم بند مورد بازجوئی قرار می گرفته است. هم چنین بازجویانی که با نقابهائی سیاه رنگ بر صورت داشته اند بارها وی را به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم های شدید، و آزار و اذیت روحی و جسمی شدید قرار داده اند. مامورین در طول دوران بازداشت انواع اتهامات گوناگون از جمله محاربه با خدا، ارتباط و مراودات با محافل بیگانه، اقدام علیه امنیت ملی، سرکردگی اغتشاشات و تخریب اموال عمومی به وی نسبت داده اند. این دانشجو به تازگی بدلیل وضعیت وخیم جسمی با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی از اوین آزاد شده تا به درمان بپردازد.

قربانیان تجاوزات جنسی قهرمانان ملی

یاداشتی تحلیلی درمورد اخبار تجاوزات جنسی در زندانهای میهن ما.
متأسفانه یکی ازعواملی که شاید هرگز اجازه ندهد راز این فجایع ضد انسانی جنسی کاملاً فاش و برملا شود، سنت ها و تابوها در این زمینه است. سنت هائی که مانع از ابراز مورد تجاوز قرار گرفتن، است. برای فاش گوئی این چنین خرد شدگی شخصیتی، شهامت بسیار اخلاقی و مدنی و قدرت شخصیتی لازم است که نه همه دارند و نه از عهده همه بر می آید. لژیونهای فرانسه استعماری به بسیاری زنان و دختران آن دیار تجاوز کردند ولی فقط یک نفر و آن شیر زن الجزایری جمیله بوپاشا بود که جرعت کرد و شهامت بخرج داد تا در برابر دوربین خبرنگاران بگوید که به او در زندان نه تنها تجاوز جنسی کرده اند بلکه بطری هم به او فرو کرده اند. هدف از تجاوز جنسی به زندانی بالاتر ارضای هوس بهیمی مشتی زندانبان تام الاختیار در حکومت اسلامی ماست، هدف آنان خرد کردن، تحقیر و له کردن شخصیت زندانی است. اما ما چه عکس العملی باید نشان دهیم و چگونه با مسئله برخورد کنیم؟ یاداشت زیر در این رابطه نوشته شده است.
ظقربانیان تجاوزات جنسی در بازداشتگاهای حکومت اسلامی
هرمانان ملی ما هستند. آنها ازآنرو مورد تجاوز قرار گرفته اند که فریاد خشم ملت ما بوده اند. آنها ستارگان درخشان آسمان آزادی میهنمان هستند و جای آن ندارد که از مورد تجاوز قرار گرفتن خود توسط گرازها و گزمه های تبه کار رژیم مهرپرور و ربانی ولائی احساس شرم کنند.
حکومت، ولی فقیه، احمدی نژاد لاریجانی، احمد خاتمی، جنتی و یزدی متهمین مدیریت تجاوزات جنسی و آمریت در این تجاوزات و قتل های زیر شکنجه هستند، آنها در جایگاهی نیستند تا از خود رفع اتهام کنند. فقط یک کمیته بینظر و بی طرف، با کمک روانپزشکان، حقوقدانان و با مشارکت فعال چهره های سیاسی سالم و شخصیت های حقوق بشری میتوانند، در این باره نظر بدهند. وظیفه ماست تا یک صدا بخواهیم چنین کمیته ائی برای رسیگی به این مسئله درست شود.
و نکته نه چندان کم اهمیت دیگر که باید با مورد تجاوز قرار گرفته ها، زندان رفته ها و یازداشت شده ها باید در میان گذاشته شود اینست که آنها باید تابوی سنت های تربیتی را بشکنند و همچون قهرمانان این ملت به صحنه بیایند و اگر مورد تجاوز قرار گرفته اند بی هیچ خجالت و شرم با مردم و جهانیان در میان بگذارند. افشای چهره پلید تجاوز گر کاری قهرمانانه و در خور تحسین تاریخی است. مردم ایران هرگز شهامت اخلاقی آن انسانهائی را که شرم را بکنار گذارده و پرده از جنایات جنسی عمال خامنه ائی برمیدارند فراموش نخواهند کرد.

تهدید خانواده های دستگیر شدگان اخیر به بازداشت

بنابه گزارشات رسیده از مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب ، خانواده های دستگیر شدگان قیام مردم ایران بیش از 2 ماه است علیرغم تهدیدات و رفتارهای غیر انسانی به تجمعات اعتراضی خود ادامه میدهند. آنها خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزانشان هستند.
روز دوشنبه 9 شهريور ماه بيش از 100 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها به اميد ملاقات با عزيزانشان به سالن ملاقات زندان اوين مراجعه كردند؛ كه باز هم تعداد زيادي از آنها با جمله ملاقات نداريد مواجه شدند كه صداي اعتراض هر خانواده اي با شنيدن اين جمله بالا مي رفت كه مگر فرزندان ما چه كرده اند؟ كه حتي نمي توانيم آنها را ببينيم مگر چكار كرده اند؟ كه هر بار مي گوييد پرونده تكميل نشده نكند بلايي سر آنها آورده ايد! كه نمي گذاريد آنها را ببينيم، پشت سر هم دادگاه راه مي اندازيد و به آنها برچسب منافق ، ضد انقلاب ، اغتشاشگر مي زنيد باز هم مي گوييد پرونده تكميل نشده .حتي به خانواده هايي كه براي عزيزانشان كفالت و يا سند گذاشته اند و هنوز آزاد نشده اند اجازه ملاقات داده نشد كه اين باعث خشم تعداد زيادي از خانواده ها شد كه چرا با وجود گذاشتن وثيقه نه تنها عزيزانشان را آزاد نمي كنند حتي اجازه ملاقات به آنها هم نمي دهند.
ماموراني كه در جلو درب سالن ملاقات بودند مانع ايستادن خانواده ها در محوطه سالن مي شدند و اگر اعتراض خانواده ها بالا مي گرفت به سمت آنها مي رفتند تا با تهديد به بازداشت آنها، آنها را مرعوب كنند.
عده اي از خانواده ها به درب دژباني مراجعه كردند تا قاضي كشيك را ببينند اما قاضي كشيك از ربرو شدن با خانواده خوداری می کرد.
حدود 60 نفر از اعضاي خانواده بازداشت شده ها برای ادامه اعتراضات خود به دادگاه انقلاب مراجعه كردند و منتظر اعلام كفالت و وثيقه براي عزيزانشان بودند.
اسامي جدیدی از دستگیر شدگان اخیر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد
مسعود محمد خاني 29 ساله پنجشنبه 8 مرداد بازداشت و به اوين منتقل شده
احمد عبدالرسولي 27 ساله ليسانس معدن جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،تهدیدات و برخوردهای غیر انسانی با خانواده های دستگیر شدگان و ادامه بازداشت زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار دخالت برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
09 شهریور 1388 برابر با 31 اوت 2008
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

فیلم، سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در خاوران

فیلم،کاروان همبستگی ایرانیان از لس آنجلس تا نیویورک


میثم لطفی بازداشت شد

کمیته گزارشگران حقوق بشر - میثم لطفی از متهمان طرح موسوم به امنیت اجتماعی شامگاه چهارشنبه، 4 شهریور ماه 88 در منزل خود توسط مٱموران امنیتی و با ضرب و شتم شدید دستگیر شد. وی سپس به بازداشتگاه پلیس امنیت تهران منتقل شده و از آن زمان اطلاعی از وی در دست نیست.
ميثم لطفی که به گواه تمامی نزدیکان و همسایگانش، هیچ گونه سابقه شرارتی در محل سکونت خود نداشت، در مرحله اول طرح ارتقاي امنيت اجتماعي موسوم به مقابله با اراذل و اوباش، شامگاه 25 اردیبهشت سال 86 با حمله نیروهای انتظامی به منزلش بازداشت شد. در جريان اين بازداشت كه با شليك هفده تير هوايي صورت گرفت، ماموران مادر و خواهر وي را نيز مورد ضرب و شتم قرار دادند. بطوري كه اين دو از ناحیه بینی و دست دچار آسیب‌دیدگی شدید شدند.
وي پس از بازداشت به همراه ساير دستگيرشدگان اين طرح به سوله‌ی كهريزك منتقل و در آن‌جا همراه با دیگر متهمان طرح امنیت اجتماعی تحت شكنجه‌هاي فيزيكي قرار گرفت. وي ظرف اين مدت علاوه بر ضرب و شتم از سوي ماموران اعدام مصنوعي را نيز تجربه نمود. او که پس از آزادی از زندان تحت مداوای مستمر روانی قرار داشته نیاز مبرم به مراقبت پزشکی و درمان دارویی دارد. ميثم لطفي پیش از این نیز در سن 19 سالگی و در جريان حوادث كوی دانشگاه تهران در سال 78 بازداشت شده و مدتی را در زندان بسر برده بود.

فیلم،غرب و سلاح هسته ای رژیم وحشی تهران/



احمدی‌نژاد: كارهايی كه در بازداشتگاه‌ها وكوی دانشگاه انجام شد، سناريوی دشمن بود

سایت حکومتی فارس،احمدی نژاد ،به عنوان سخنران پيش ازخطبه‌هاي نماز جمعه اين هفته تهران گفت: عده‌اي فريب طراحي‌هاي دشمن را خوردند و در سناريوي دشمن بازي كردند و در اين اتفاقات به عده‌اي از مردم آسيب وارد شد و برخي از مردم كشته شدند و اين ناجوانمردانه ترين نحوه برخورد با ملت ايران و انتخابات پاك ملت ايران بود.
وي افزود: معلوم بود و معلوم هم شد كه انتخابات سالم‌ترين و پاك‌ترين انتخابات بود و عليرغم همه ادعاهاي افراد هيچ سندي مبني بر اينكه نتايج انتخابات مخدوش است، ارائه نكردند و البته براي ملت ما مشخص بود كه اين يك بازي است و آنها در طراحي‌هاي توطئه در كشورهاي ديگر نيز از همين بازي استفاده كرده بودند و متهم كردن دولت و نظام به دروغ و تقلب يك ابزار شناخته شده جنگ رواني براي توطئه‌گران است و همه دنيا با اين روش آشنا است.
رئيس‌جمهور در ادامه اظهار داشت: در انتخابات ايران امكان تقلب آن هم در اين وسعت وجود ندارد چرا كه انتخابات را مردم اجرا مي‌كنند و چند صد هزار معلم، كارمند و كسبه و معتمد محل انتخابات را برگزار مي‌كنند و هزاران انسان پاك مانند همين افراد از متن مردم بر انتخابات نظارت مي‌كنند و خود مردم در صحنه حاضر هستند و افراد را انتخاب مي‌كنند.
احمدي‌نژاد با بيان اينكه پس از انتخابات حوادث تلخي اتفاق افتاد،‌ گفت: در اين حوادث جمعي از مردم آسيب ديدند و حوادث بسيار تلخ بود و عده‌اي به كوي دانشگاه حمله كردند و كارهاي زشتي انجام دادند و در برخي از بازداشتگاه‌ها اقدامات زشتي انجام شد و بنده مي‌خواهم اينجا اعلام كنم كه اين كارهايي كه در بازداشتگاه‌ها وكوي دانشگاه انجام شد، نيز اجزاي سناريوي دشمن بود و اين كارها توسط وابستگان به جريان براندازي انجام شد و ما امروز شواهد و دلايل و اسناد روشني داريم و ساحت نيروهاي انقلاب و نيروهاي امنيتي، نظامي و انتظامي و اطلاعاتي ما از اين گونه اقدامات شرم‌آ‌ور مبرا است.
وي افزود: بسيجي‌هاي ما در خيابان‌ها فداكارانه كتك خوردند اما مراقب حقوق و اموال عمومي بودند تا مبادا به كسي آسيبي نرسد و آنها كتك خوردند اما صدايشان درنيامد و مطمئن باشيد نفوذي‌هاي جريان برانداز در سناريوي دشمن فساد كردند و اين گونه اقدامات را انجام دادند.
رئيس‌جمهور با بيان اينكه من دو خواسته از مسئولان امنيتي و قضايي كشور دارم گفت: خواسته اول من اين است كه با كساني كه در لباس دوست دست به اين اقدامات غيرانساني زدند با آنها بدون گذشت و با قاطعيت برخورد شود چرا كه اين افراد دو خيانت مرتكب شدند اول اينكه به مردم ضربه زدند و دوم چهره پاك نظام جمهوري اسلامي را مشوه كردند.
احمدي‌نژاد با اشاره به خواسته دوم خود در خصوص بازداشت‌شدگان حوادث اخير گفت: اصل برخورد جدي بايد با سران و عوامل اصلي جريانات اخير باشد و كساني كه سازماندهي كردند و خط دشمن را پياده كردند بايد با آنها برخورد جدي صورت گيرد و البته با اين فريب‌خوردگان و عناصر دست چندم بايد با رافت اسلامي برخورد شود و مبادا عناصر اصلي از مصونيت و امنيت برخوردار باشند و افراد دست چندم و فريب‌خورده مجازات شوند.
===========
احمدی‌نژاد: حوادث پس از انتخابات تلخ بود، اما نتیجه‌اش شیرین
رادیو فردا:محمود احمدی‌نژاد که به مناسبت هفته دولت سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران بود با تاکید بر این که «دشمنان» هم در انتخابات و هم در حوادث پس از انتخابات شکست خوردند ‌گفت:‌ «حوادث پس از انتخابات تلخ بود، اما نتیجه آن شیرین بود، عده‌ای مردم بی‌گناه آسیب دیدند، اما بدخواهان رسوا شدند.»
رئیس دولت دهم در اظهارات خود با اشاره به تحولات انتخاباتی و رویدادهای پس از آن گفت: «در این انتخابات امید دشمنان این بود که با پول، رسانه‌های مختلف و کارشناسانی که توانسته بودند انقلاب‌های رنگین را در نقاط دیگر دنیا هدایت و پیروز کنند، به‌اصطلاح کار را در ایران تمام کنند.»
وی گفت: «یکی از وزرای خارجه کشورهای دوست به ما گفت که وقتی به وزیر خارجه استعمار پیر گفته‌ام که چرا در امور ایران دخالت می‌کنید، او گفته است که این بار کار نظام جمهوری اسلامی را تمام خواهیم کرد و وقتی به او گفتم که شما انقلاب و رهبری و مردم ایران را نمی‌شناسید، او می‌گفت این دفعه همه چیز را حساب کرده‌ایم.»
محمود احمدی‌نژاد که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر به عنوان فرد پیروز معرفی شده است تاکید کرد: «ملت ما در انتخابات آن چنان به صورت دشمنان سیلی زد که بعد از دو ماه و چند روز هنوز در حال گیج خوردن هستند و راه خانه خود را گم کرده‌اند.»
به گزارش خبرگزاری‌های داخلی، آقای احمدی‌نژاد با اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات، بر ضرورت برخورد با سران جریان و عوامل اصلی اغتشاشات تاکید کرد و گفت: «باید با کسانی که سامان‌دهی و تحریک کردند و خط دشمن را پیاده کردند برخورد جدی شود.»
وی هشدار داد: «مبادا عناصر اصلی اغتشاشات از امنیت برخوردار باشند و فقط عناصر فریب‌خورده مجازات شوند.»
پیشتر نیز احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان‌ و حامی محمود احمدی‌نژاد، در نماز جمعه‌ای در تهران بدون اشاره به نام مهدی کروبی و میرحسین موسوی از این که «سران اغتشاشات» دستگیر نشده‌اند انتقاد کرده بود

فیلم،خود کشی جوانی در اصفهان پس از آزادی از زندان



Iran:Teenager commits suicide he was tortured and raped in prison (film is very bloody)
ایران ب ب ب
این ماجرای دردناک پسری است که در تظاهرات بعد از انتخابات بازداشت میشود. بعد از شکنجه و تجاوز به او در زندان با وثیقه ای که پدرش برای آزادی میگذارد که بیاد بیرون ولی از طرف اطلاعات دوباره میایند به دنبالش که دوباره اور را به زندان ببرند که این جوان فرار می کند ومی رود بالای پل عابر پیاده در خیابان کشاورز اصفهان و خودش را پرت می کند پایین و مغزش متلاشی میشود. در این فیلم مردی که می بینید خونی است پدر این پسر هست



سلاخي جوانان وطن به دست حكومت الله


اردوان خاكپور: دوستان این تصویر مربوط به جنایات هولناک ماموران سفاک رژیم ولایت سفیه و در حوادث قبلی تهرانه که یکی از اقوام من که در بیمارستان سینای تهران پزشکه خودش تهیه کرده و تازه الان من ازش گرفتم و هیج جا منتشر نشده. خواهشمندم اطلاع رسانی کنید

فیلم،دیدی چه خبر شد ؟



این همه بی غیرتی! جانا میهنت را اسلام برد!

خبر داغ با پستچی
● آخوند کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران کیست؟:
این آخوند را پنجمین امام جمعه " موقت " تهران کرده اند. چرا موقت؟ برای اینکه سمت ثابت امامت جمعه را فقط امام زمان دارد و نایبش سید علی آقای علیل. این آخوند همانی است که جدیدا آیت الله صانعی در مذمت عوامفریبی به او پرداخته و گفته " کسی می گوید امام زمان را دیده است". این آخوند صدیقی همان کس است و نیز همان است که گفت : صانعی را باید 80 شلاق زد!.
قبلا نیز برایتان نوشتم که یک امام زمان شناس دیگری نیز در قم در مصاحبه ای گفته بود: امام زمان زنده است، زن و بچه دارد و در جزیره " خضرا " زندگی می کند! و یک زن ایرانی امام را شهید خواهد کرد!.
به هر روی این آخوند صدیقی در اولین نماز جمعه اش، دیروز، در توصیف " قیامت " گفته:
» در قيامت هر كه قصرها، باغ‌ها، گلزارها، چشم های جاری، عسل مصفا و همسران دلپذير دارد همه را از "اين دنيا " فرستاده است." وی روز جمعه را روز پيوند با "ولی اعظم" خواند و گفت "می ‌خواهيم در روز جمعه به دور "آقا امام زمان" بگرديم"«."-----------
بیا دورت بگردم!، الهی دورت بگردم !. این شخص موقتی ظهر های تهران ( بهتر است خوانده شود، شبهای تهران!) سخنران ثابت مهدیه تهران نیز هست. در این مکان (مهدیه) جلسات گروهی از رزمندگان ایرانی"هيئت رزمندگان اسلام" پس از پايان جنگ ایران و عراق، تا بامروز بر گزار می شود. احمدی نژاد آقای " مهدیه" نیز چندی پیش مبلغ یک میلیارد ریال نا قابل رااز محل اعتبار هزينه‌های پيش‌بينی نشده! به ساخت مهديه تهران پرداخت کرد. الهی دور آن زن ایرانی بگردم که هر چه زود تر بیاید و امام زمان را شهید کند و قال قضیه را بکند!.
و من تازه می فهمم که این همه غارتگری و زن های صیغه ای در اسلام عزیز برای فرستادن به آن روز" قیامت " است و من خود را این اندازه عوام و بی خرد نیافته بودم!؟
از اینرو این شعر را سرودم:
زحمت گل را بلبل کشید و برگ گل را باد برد
بیستون را عشق کند و شهرتش را فرهاد برد

رنج فرزند را مادرکشید وجان او را اسلام برد
ایران راعشق ساخت و عزتش را اسلام برد

زجمت باغ، باغبان کشید وحاصلش رااسلام برد
علم ودانش راملت رقم زد شهرتش را اسلام برد

لابی خائن این میهن فروش رذل را اسلام برد
بی وطن بی مروت دخترت ایران رااسلام برد

وای زین غارتگری آن پری را بی حیا اسلام برد
مهرایران را نداری؟ برخیز خانه ات را اسلام برد

گرنجنبیی خاک را نیز پتیاره درتوبره اسلام برد
این همه بی غیرتی! جانا میهنت را اسلام برد

صبح گاهان پستچی نامه ها را بردرهرخانه برد
کیف ومرکب نامه رسان رانیز غارتگراسلام برد


«کپی رایت از سروده، تنها برای اسلامیستها،مجانی است »

پاسدار جعفری:تعداد کشته‌شدگان 29 نفر بودند که 13 نفرشان بسیجی و 7 نفر حامی بسیجی هابودند!

دروغ بگو و حکومت کن
سایت حکومتی آینده:پاسدار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، تعداد کشته‌شدگان را 29 نفر اعلام کرده است. به گفته وی از این تعداد 13 نفر بسیجی، 7 نفر نیروهای مردمی حامی بسیج و 9 نفر معارضین بوده‌اند.
وی گفته است: "مقایسه تعداد شهدای بسيجی که حدود 13 نفر بودند و حدود7 ، 6 نفر از نيروهای مردمی عادی که بعضاً سابقه بسيجی داشته و برای کمک به صحنه آمده بودند و به وسيله ایادی دشمنان و منافقين با ترورهای کور به شهادت رسيدند با 9 نفر کشته نيروهای معارض و عواملی که به مقرهای نظامی حمله و به تخریب اموال عمومی پرداختند، نشان می‌دهد که علی رغم گستردگی زیاد این فتنه، نيروهای امنيتی و انتظامی نظام و بسيج توجه خاصی به مردم و حفظ جان مردم و ايجاد آرامش و امنيت داشتند؛و تلفات نيروهای خودی نیز بخاطر توجه ويژه نيروهای امنيتی و بسيج به اين مهم بود."
اگر چه سردار عزیز جعفری تعداد کشته‌شدگان سایر حوادث پس از انتخابات را اعلام نکرده است، اما مقایسه آمار ارائه شده توسط وی با آمارهای قبلی، نشان از افزایش چشم‌گیر کشته‌شدگان دارد.
پیش از این حجت‌الاسلام طائب فرمانده نیروی مقاومت بسیج تعداد بسیجیانی که در حوادث پس از انتخابات کشته شده بودند را 7 نفر اعلام کرده بود.
سایت جهان، ارگان رهپویان انقلاب اسلامی که زیر نظر علی زاکانی مسئول سابق بسیج دانشجویی فعالیت می‌کند، تعداد کشته‌های پس از انتخابات را 33 نفر اعلام کرده است.
با این وجود، اگر آمار ارائه شده توسط فرمانده سپاه پاسداران را مبنا قرار دهیم و تعداد کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات را به جز حمله به دو مقر نظامی پایگاه مقداد و مسجد لولاگر را به آن‌ها اضافه کنیم، تعداد کشته‌شدگان به رقم 69 نفر اعلام شده از سوی نمایندگان موسوی و کروبی نزدیک‌تر می‌شود.
از سوی دیگر اظهارات علیرضا بهشتی به نقل از منابع تأیید نشده مبنی بر آمار 365 نفری کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات با آمارهای ارائه شده تا کنون تفاوت فاحشی دارد، هر چند این آمار پس از طرح موضوع دفن جنازه‌های بی‌نام در قطعه 302 بهشت‌زهرا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
با این وجود، ضرورت اطلاع‌رسانی شفاف در این موضوع بیشتر احساس می‌شود.
در صورتی‌که آمار 20 نفر کشته بسیجی و حامی بسیجی را مبنا قرار دهیم، اعلام اسامی آن‌ها می‌تواند در کاهش تلفات و التهاب جامعه مؤثر باشد. موضوعی که مورد توجه نصرا... ترابی نماینده مجلس قرار گرفته بود. وی پرسیده بود اگر کشته شدن 9 نفر نیروی بسیجی در انتخابات صحت دارد، چرا فقط نام یک نفر از آن‌ها که اهل شهر ری بوده، اعلام شده است؟
مرحوم کبیری اهل شهر ری بود و در درگیریهای پس از انتخابات در شهرک غرب کشته شد و افرادی چون غلامحسین الهام هم در مجلس بزرگداشت وی شرکت کردند.
به نظر می‌رسد در صورت اطلاع‌رسانی درباره اسم و مشخصات 20 شهید بسیج در حوادث پس از انتخابات بخشی از ابهامات ایجاد شده رفع خواهد شد
.

فیلم،یک هفته دو هفته محمود حموم نرفته




خانواده یکی از زندانیان تولد او را پشت در زندان اوین برگذار کردند.


همبستگی با مادران عزادار در پارک لاله

ایران ب ب ب
امروز شنبه نیز مثل شنبه های پیش مادران عزادار در پارک لاله حضور پیدا کردند. حدود 60 نفر در این محل بودند و در بین آنان هنرمندان و هنردوستان و فعالان مدنی، ازجمله رخشان بنی اعتماد و شهلا لاهیجی به چشم می خوردند.
مراسم امروز مادران، بدون دخالت پلیس و نیروی انتظامی حاضر در محل، به آرامی انجام شد.
یکی از مادران که در حمایت از مادران عزادار به پارک آمده است، در بیان دلیل حضور خود، می گوید، اگر تیری که به این فرزندان اصابت کرده زاویۀ دیگری داشت، می توانست به فرزند من یا دیگری خورده باشد، وی کشته شده ها را فرزند همۀ مادران می داند و از اینرو همدردی با آنان را حداقل کاری می داند که می توان انجام داد.
کمیتۀ مادران عزادار، پس از شهادت ندا آقا سلطان، وبرای یادبود او پایه گذاری شد و از آنجا که عزاداران اجازه نداشتند در سوگ عزیزانشان، مراسمی به پا کنند، از کلیۀ مادرانی که فرزندشان را ازدست داده بودند، دعوت شد تا هر شنبه به پارک لاله بیایند و در کنار هم بار غم خود را تقسیم کنند.
به گفتۀ مؤسسین این گروه، پارک لاله از این جهت انتخاب شد که نزدیک ترین محل به امیرآباد، جائی که ندا در آن کشته شده بود، است.
نیروی انتظامی همین تجمع را نیز تحمل نمی کند و از حضور آنان در پارک جلوگیری می کند.
علیرغم ممانعت پلیس، مادران عزادار هر شنبه، به پارک لاله می روند، روی صندلی ها می نشینند، قدم می زنند و در سکوت ظاهری، غوغای دلشان را به هم می گویند. زبان مشترکی که با درد مشترک، به درک آن رسیده اند.
از شنبۀ آینده مراسم مادران عزادار در پارک لاله بعلت تاریکی هوا از ساعت شش تا هفت بعد از ظهر انجام می شود.
قابل ذکر است که وبلاگی به نام مادران عزادار نیز بوجود آمده که مرکزی برای مبادلۀ اطلاعات و همدردی با خانواده های دردمند است.
از همان اولین حملات و کشتار تظاهر کنندگان، ایرانیان مقیم خارج نیز به همدردی با عزاداران پرداختند و حرکات گسترده ای در اکثریت شهرهای جهان شروع شد که هنوز ادامه دارد و به گونه ای می توان از جهانی شدن کمپین مادران عزادار، سخن گفت.
بعنوان نمونه به تجمع و ابتکار زنان ایرانی در شهرکلن در آلمان اشاره می کنیم که هر یکشنبه با لباس سیاه جلوی کلیسای بزرگ شهر جمع می شوند. این کلیسای تاریخی محل عبادت روزهای یکشنبه است و جمعیت زیادی منجمله توریست ها در این روز به آنجا می آیند. دیدن زن های سیاه پوش با پلاکارد و عکس کسانی که در حوادث اخیر کشته شده اند، نظر همه را به خود جلب می کند.
یکی از زنان ایرانی که در این فعالیت شرکت دارد، از رنج نهفتۀ مادران و خانواده هائی که ازسالها پیش از حوادث امروز ایران با مرگ عزیزانشان روبرو بوده اند و اجازۀ سوگواری نیافته اند، سخن می گوید و می افزاید امروز آنان همراه با خانواده های عزادار ایران، اشک می ریزند و خواستار مجازات مسببین این قتل ها هستند.

رژیم: افشای نام جنایتکاران بازداشتگاه کهریزک خلاف قانون است!


ایران ب ب ب
یک عضو کمیته‌ی ویژه مجلس برای بررسی بازداشت‌‌ها، با تکذیب آزار جنسی در زندان کهریزک، افشای نام دست‌اندرکاران این زندان را خلاف قانون دانسته است. مخالفان اما بر برپایی دادگاه علنی برای متهمان این افراد پافشاری می‌کنند.

فرهاد تجری، عضو کمیته‌ی ویژه‌ی مجلس برای بررسی وضعیت باداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، اعلام اسامی متهمان شکنجه، قتل و آزار جنسی در بازداشتگاه کهریزک را غیرقانونی دانسته است.


تجری در گفتگو با خبرگزاری مهر با استناد به آیین دادرسی کیفری دادگاه انقلاب گفته است که تا زمانی که محکومیت فردی محرز نشده باشد، هیچ کس نمی‌تواند نام و مشخصات وی را اعلام کند. این نماینده‌ی مجلس با غیرامنیتی و عادی خواندن اتهام دست‌اندرکاران فجایع کهریزک، خواهان رعایت قانون در باره‌ی متهمان و عدم افشای نام و مشخصات آنها تا پیش از صدور حکم در باره‌ی آنها شده است. تجری در این رابطه می‌گوید: « چون جرم این افراد با جرائم امنیتی قابل قیاس نیست فعلاَ به صورت رسمی به مردم معرفی نمی‌شوند... نظر قوه‌ی قضائیه، مجلس و دستگاه‌های ذیربط نظام هم این است که افراد قبل از اثبات جرم و اتهامشان معرفی نشوند.»


قانون‌شکنی برای حفظ "مصلحت" نظام


اظهارات تجری در حالی است که بسیاری از حقوقدانان و محافل مدنی و مدافع حقوق بشر شیوه و محتوای برگزاری دادگاه‌های اخیر چهره‌های اصلاح‌طلب و معترضان به نتیجه‌ی اعلام‌شده‌ی انتخابات ریاست جمهوری را نیز مغایر آیین دادرسی و ناقض حقوق مدنی متهمان می‌دانند. بازداشت ۸۰ روزه‌ی این افراد در زندان‌های انفرادی، قطع رابطه‌ی آنها با جهان خارج و انواع فشارها و شکنجه‌های روحی و روانی برای گرفتن "اعترافات" مطلوب جناح حاکم نیز از دیگر مواردی است که به نظر حقوقدانان در تضاد کامل با قوانین موجود جمهوری اسلامی است. با این همه فرهاد تجری در ادامه‌ی گفتگویش با خبرگزاری مهر نمایش علنی و رسانه‌ای دادگاه‌ کسانی که به طور مسالمت‌آمیز به نتیجه‌ی اعلام‌شده‌ی انتخابات اعتراض کرده‌اند و نقل قول گاه و بی‌گاه از آنها در رسانه‌ها را این گونه توجیه می‌کند: «اتهامات متهمان حوادث اخیر فعلاَ در حد اتهام است و زمانی محرز می‌شود که دادگاه در مورد آنها رأی صادر کند، اما چون مردم باید از مسائل اخیر و برگزاری روند دادگاه‌های متهمان آن اطلاع داشته باشند مصلحت ایجاب می‌کند این دادگاه‌ها علنی برگزار شود. در این زمینه اگر هم تعدی به برخی حقوق متهمان صورت بگیرد توجیه‌پذیر است.»


به باور حقوقدانان و هواداران حقوق بشر در داخل و خارج از کشور نحوه‌ی برگزاری دادگاه‌ها، محروم‌کردن "متهمان" از داشتن وکیل، ادعانامه‌های مطرح در این دادگاه‌ها و رفتار تحقیرآمیز با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در تناقض آشکار با ابتدایی‌ترین آیین و مقررات یک دادرسی منصفانه و قانونی است و با هیچ "مصلحتی" نمی‌توان آن را توجیه کرد.

بازداشت «محمد ذبیحی» در قم و پسرش ( طاها ذبیحی) در تهران

بازداشت رییس دانشگاهی که رییس قوه‌قضاییه در آن تدریس می‌کند
آذر:روز 27 مرداد خبر بازداشت حجت‌الاسلام دکتر «محمد ذبیحی» در قم و پسرش ( طاها ذبیحی) در تهران، بر روی سایت‌های خبری قرار گرفت. این خبر همچون خبر بازداشت سایر بازداشت‌شدگان بر صفحات اینترنتی ظاهر شد و پس از مدتی، دیگر اخبار جای آن را گرفت.
دکتر محمد ذبیحی ( رئیس ستاد روحانیون و عضو ارشد ستاد اصولگرایان حامی میرحسین موسوی در قم)، اگرچه در بیانیه‌ای به همراه 59 نفر از دیگر فضلای حوزه علمیه قم همچون آقایان « محمـد جعفـري‌گيـلانـي، محمدرضا نــورالـلـهـيــان، مـحمـدسـروش محـلاتـي، ‌عـلـيرضا اميني، رضا مختاري، مهدي مهريزي، سـيـدضـيـاء مـرتـضـوي، كـاظـم قاضي‌زاده، محمدعلي مــهــدوي‌راد، مـحـمــدجــواد صــاحـبــي، سـيـدمـحـمـود مـدني‌بجستاني، حميد شـهـريـاري، داوود فـيرحي، سـيـدمـحـمـدتـقـي آل‌غـفـور، حـمـيــدرضــا شــريـعـتمـداري، محمـد عـبـداللهيان، سعيد بهمن‌پور، سـيــدمـحـمــدبــاقــر حـسـيـنـي‌مـهـري، مـصـطـفــي مـيــراحـمـدي‌زاده، عبدالرحيم سليماني، مـسـعـود اديـب و... » از میرحسین موسوی حمایت کرد؛ اما او همچون سایرین، آنچنان در جرگه اصلاح‌طلبان به حساب نمی‌آمد، تعداد معدودی از آنان در گذشته حامی محمود احمدی‌نژاد بودند و برخی دیگر هم از منتقدان جدی اصلاح‌طلبان در قم شناخته می‌شوند؛ البته برخی هم مدافع اصلاح‌طلبان. در سال‌های پایانی دولت نهم آنچنان نقدی به این دولت داشتند که حاضر شدند، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم با توجه به فضای قم در بیانیه‌ای رسمی، حمایت خود را به طور مصداقی اعلام کنند. او خود درباره جایگاه سیاسی‌اش گفته بود: « من به طور مطلق و 100درصد از لحاظ افکار و عقیده زیر پرچم هیچ حزبی قرار نمی‌گیرم و به هیچ حزبی هم امضاء نداده‌ام. اما در عین حال دوستانی از طیف اصلاح‌طلب و طیف اصولگرا دارم که شاید آنها نتوانند با هم سر یک سفره بنشینند. » او معتقد بود: « پذیرش حق انتخاب یک رفتار سیاسی است؛ نه یک شعار سیاسی. اینکه برخی با توجیهات غیراصولی همواره تلاش دارند فکر و ایده خود را حق بدانند و در برخی موارد، خرد جمعی را نپذیرند، چیزی جز اهانت به قانون اساسی و رای مردم نیست. » البته ذبیحی در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم هم، منتقد احمدی‌نژاد بود و از «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» حمایت کرده بود. او در آن ایام گفته بود: « متاسفانه در قم شاهد بروز برخي مسايل از افرادي دين‌دار و دين‌مدار مي‌باشيم كه جاي تاسف دارد. چگونه برخي افراد به خود اجازه مي‌دهند با شعار عدالت و عدالت خواهي عليه آقاي هاشمي شبنامه پخش كنند... مراجع و روحانيون معظم! نگذاريد آقاي هاشمي مورد ظلم و بي مهري قرار بگيرد...» در پی این حمایت‌های سیاسی او در انتخابات سال 84 و 88 و پس از آن، حمایت از سخنان آیت‌الله رضا استادی در انتقاد از حامیان محمود احمدی‌نژاد که او به همراه 18 نفر از فعالان حوزوی که نام فرزند آیت‌الله جوادی‌آملی (مرتضی جوادی) هم در میان آنان به چشم می‌خورد، طلاب حامی احمدی‌نژاد به میدان آمدند و در بیانیه‌ای شدیداللحن او و دیگران را به «یاران فتنه و عوامل ایجاد اختلاف در قم» متهم کردند. در بیانیه آنان دیگر آنچنان نام اصلاح‌طلبان به چشم نمی‌آمد؛ جز دو، سه نفر. این‌بار فعالان حوزوی‌ای به فتنه متهم می‌شدند که سال‌ها در مراکز حوزوی فعالیت جدی و موثر علمی داشته‌اند؛ مراکزی که مستقیم یا غیرمستقیم جزو بازوان نظام جمهوری اسلامی به حساب می‌آید، افرادی همچون « محمدتقی سبحانی، حمیدرضا شریعتمداری، مرتضی جوادی‌آملی، محمد ذبیحی، عبدالرحیم سلیمانی، محمدعلی ایازی، مسعود ادیب، مهدی مهریزی، ضیاء مرتضوی، داود فیرحی و... »

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم // گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

روز جمعه ششم شهریور، احمدی نژاد رسماً از تریبون نماز جمعه تجاوز به زندانیان در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی را تائید کرد. وی بصراحت اعلام می کند که «اقدامات زشتی» در بازداشتگاهها انجام شده که منظور وی از این اقدامات زشت همان تجاوزات گسترده به زندانیان است، گرچه وی در ادامه بلافاصله دامن نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی را از این اقدامات شرم آور پاک می داند. وی می گوید: «حوادث بدی اتفاق افتاد، حوادث بسیار تلخ بود، عده ای به کوی دانشگاه حمله و کارهای زشتی کردند، در برخی بازداشتگاهها اقدامات زشتی انجام شد، می خواهم اعلام کنم این کارهایی که در کوی دانشگاه و بازداشتگاه و امثال این انجام شد اینها هم اجزای سناریوی دشمن بود، ساحت نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی ما از این اقدامات شرم آور مبری است.»
هذیان گوئی های رهبر به احمدی نژاد هم سرایت کرده و ظاهراً «به نفهمی زدن خود» مد روز نظام می باشد.
ابتدا که بشدت و با قاطعیت تمام، موضوع تجاوز را رد کردند و اعلام نمودند که بررسی کرده اند و چنین چیزی دروغ محض است. بتدریج که تعداد افراد مورد تجاوز قرار گرفته و مدارک و شواهد آنقدر بالا گرفت که امکان تکذیبش نبود بناچار وجود آنرا پذیرفته ولی تقصیر آنرا بر گردن دشمن می اندازند.
نظام این حقیقت تلخ را باجبار می پذیرد که در زندانها «اقدامات زشت و شرم آور» اتفاق افتاده ولی در عین حال ابراز می دارد که نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی در آن نقشی نداشته اند!
به هر حال حکومت فعلی حکومتی مبتنی بر معجزه ها است و آخرین معجزه این حکومت نیز همین است که در زندانهای تحت مسئولیت رهبر و نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی زندانیان بطور گسترده مورد تجاوز قرار گرفته اند ولی نه توسط زندانبانان و بازجویان، که از پرسنل نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی هستند، بلکه توسط دشمن!
در مملکتی که ولایت فقیه در آن حاکم باشد از این معجزات زیاد اتفاق می افتد. دختران و پسران مردم را بجرم اینکه حقشان را می خواهند دستگیر و زندانی نموده و در کنار شکنجه های وحشیانه، آنها را برای خرد کردن شخصیتشان مورد تجاوز قرار می دهند بدون آنکه حتی یک نفر از نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی در این کار دخیل باشد.
کوی دانشگاه مورد حمله مغولهای وحشی ولایت قرار می گیرد و هم رهبر دلش از این کار بدرد می آید و هم سایر مسئولین. نیروی انتظامی که از ابتدا اعلام کرد در حمله به کوی شرکت نداشته و فرمانده سپاه نیز امروز با شرکت در مسابقه «به نفهمی زدن خود» ابراز کرد که هیچ یک از نیروهای بسیج و سپاه در حمله به کوی شرکت نداشته اند.
در حال حاضر مظنونین اصلی حمله به کوی دانشگاه و «اقدامات زشت و شرم آور» در زندانها، رفتگران شهرداری، معلمین و اساتید دانشگاه، وکلا و حقوقدانان و حوزه علمیه قم هستند زیرا در این مورد هنوز اطلاعیه ای نداده و حضور خود در این جنایات را تکذیب نکرده اند. عدم مشارکت نیروهای امنیتی و نظامی و اطلاعاتی، با توجه اظهارات خامنه ای و احمدی نژاد و فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده سپاه، که همه ملت ایران به راستگویی آنها ایمان داشته و تا امروز دروغی از آنها نشنیده اند، محرز است.
با توجه به اینکه بیماری مسری و خطرناک آلزایمر خوکی در حال حاضر در بین سران نظام در حال گسترش می باشد، فقط برای کمک به مبتلایان به این ویروس خطرناک، لازم به یادآوری است که تصمیم حمله به کوی دانشگاه در جلسه مورخه 23 خرداد شورای تامین استان تهران تحت عنوان «پیشگیری از اغتشاش در دانشگاه تهران» مطرح و نتیجه تصمیمات توسط نمایندگاه منتخب این جلسه در حضور رهبر مطرح و پس از تأئید وی و تاکید او بر اینکه «چشم فتنه» باید کور شود، برای اجرا به فرمانده سپاه و فرمانده بسیج و فرمانده نیروی انتظامی ابلاغ و قرارگاه ثارالله نیز بعنوان ستاد هماهنگ کننده این عملیات تعیین گردید.
برای انجام این عملیات یکی از گسترده ترین لشگرکشی های نظامی در شهر تهران صورت گرفته و علاوه بر تمامی نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی، نیروهای لباس شخصی بیت رهبری و چندین گردان نیروهای سپاه و واحدهایی از بسیج تحت امر قرارگاه ثارالله با وظایفی گوناگون از برقراری تامین منطقه و پشتیبانی نزدیک گرفته تا ورود به کوی و تخریب و دستگیری و انتقال دستگیر شدگان عمل کرده اند، عملیاتی که بدون دستور فرمانده کل قوا امکان اجرای آن به هیچ وجه وجود ندارد.
دقیقاً همین پناه بردن به آلزایمر در مواقع ضروری، ده سال پیش نیز اتفاق افتاد و نیروهای سپاه و بسیج تحت حمایت یگان ویژه نیروی انتظامی در 18 تیر به کوی دانشگاه حمله کرده و فاجعه آفریدند، در روزهای بعد که خشم دانشجویان و مردم از این جنایت اوج گرفت و قصد راهپیمائی بسوی بیت رهبر را داشتند، خامنه ای در آن سخنرانی معروف که با گریه و اشک و آه برای دانشجویان همراه بود گفت که این رویداد قلبش را جریحه دار کرده‌است. وی حمله به کوی دانشگاه که خودش دستورش را داده بود محکوم کرد و خواستار رسیدگی و محاکمه مسببین جنایت شد. با فرمان قاطع رهبر، دادگاهی برای متهمین درجه چهارم حمله به کوی برگزار و در انتها، طی یک حکم انقلابی، سربازی بنام «عروجعلی ببرزاده» به جرم سرقت ریش تراش از کوی دانشگاه به 2 ماه حبس محکوم شد. و این بود فرجام اشکهای تأسف رهبر بر قربانیان کوی و جریحه دار شدن قلبش و فرمان قاطعش برای مجازات مسببین! اینهمه گرد و خاک رهبر در ماجرای 18 تیر فقط گریبانگیر عروجعلی بیچاره شد که یک تنه به کوی دانشگاه حمله و باندازه چند هزار نفر نیروی نظامی آنجا را تخریب نموده و دانشجویان را کتک زده و از طبقات بالا به بیرون پرتاب کرده بود.
این تازه حکایت 18 تیر بود که قلب رهبر هم جریحه دار شده بود، اینبار که ظاهراً قلبشان هم جریحه دار نشده و بعید است که حتی به عروجعلی هم گیر بدهند.
نادان و احمق بودن عیب نیست اما دیگران را نادان و احمق فرض کردن جنایت است.

درگیری خونین نیروهای نظامی و شهروندان کرد

فعالان حقوق بشر در ایران
خبرگزاری هرانا : اعتراضات شهروندان به قتل یک جوان توسط نیروهای نظامی به خشونت کشیده شد
روز پنج شنبه مورخه 5 شهریورماه نیروهای انتظامی کولبر جوانی به نام "سامت خدر رسول" در منطقه ساوان شهر سردشت به ضرب گلوله به قتل رساندند. به دنبال قتل این جوان، مردم روستاهای " داوداوه ، مام کاوه و ساوان " که به شدت به رفتار نیروهای نظامی و قتل این جوان معترض بودند در مقابل پاسگاه ساوان تجمع می کنند که بنا به دلایل نامعلومی این تجمع به خشونت کشیده شد، در طی زد و خوردهای بین مردم و نیروهای انتظامی فرمانده پاسگاه ساوان کشته و چند نفر دیگر زخمی شدند.
بعد از درگیری میان شهروندان و نیروهای پاسگاه مورد اشاره، نیروهای کمکی انتظامی از شهر سردشت به منطقه مذکور اعزام شدند که این نیروها با سرکوب خونین اهالی روستاهای مذکور که تعداد زیادی زخمی در بر داشت و همینطور بازداشت تنی از آنان درگیری را به پایان رساندند.
لازم به ذکر است در طی روزهای اخیر در روستای " درمان آوا" شهرستان سردشت نیز بین مردم روستا و نیروهای انتظامی که به بهانه ضبط کالای قاچاق به منازل مردم یورش برده بودند درگیری روی داد که بر اثر تیراندازی مامورین دختری به نام " گولاله سلیمی " زخمی شده بود

سلاحهای کره شمالی برای رژیم تهران در امارات توقیف شد

به گزارش خبرگزاری فرانسه از نیویورک (مقر سازمان ملل)، یک منبع دیپلماتیک در سازمان ملل روز جمعه خبر داد که امارات متحده عربی اخیرا یک کشتی حامل سلاحهای ساخت کره شمالی به مقصد ایران را توقیف کرده است.
این منبع دیپلماتیک که به دلیل حساس بودن موضوع نخواست نامش فاش شود، گفت اماراتی ها اخیرا شورای امنیت را از توقیف یک کشتی حامل تجهیزات موشکی و سلاح از کره شمالی به مقصد ایران مطلع کرده اند و این موضوع هم اکنون در شورای امنیت در دست بررسی است.
این منبع حاضر به ارایه جزئیات بیشتری در این باره نشد.
پیش تر برخی منابع غربی از همکاریهای تنگاتنگ نظامی میان کره شمالی و رژیم تهران خبر داده بودند

آخرین وضعیت فعال دربند حقوق بشر

کمیته گزارشگران حقوق بشر،
تداوم وضعیت نامشخص شیوا نظر آهاری؛ بازپرس سبحانی: پرونده را از من گرفته اند
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر، ظهر یک شنبه 24 خرداد ماه 1388، در نخستین روزهای بعد از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در محل کار خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. از آن زمان تا به امروز، قرار بازداشت وی پایان یافته و مقام صادر کننده قرار مزبور باید طبق روال قانونی، اقدام به تمدید یا فک و یا تخفیف آن می نمود. زیرا طبق بند ط ماده 3 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب اصلاحی سال 1381، هرگاه تا دو ماه به علت صدور قرار تامین متهم در زندان به سر برد و پرونده اتهامی او منتهی به تصمیم نهایی در دادسرا نشده باشد مرجع صادر کننده قرار، مکلف به فک یا تخفیف قرار تامین متهم است. در صورت وجود علل قانونی برای ادامه بازداشت، مقام مربوطه مکلف است با ذکر علل و جهات مزبور قرار را ابقا نماید و متهم حق دارد ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ حسب مورد به دادگاه انقلاب و عمومی اعتراض کند. در پرونده شیوا نظرآهاری چنین حق بدیهی مورد توجه قرار نگرفته و با احتساب تاریخ بازداشت وی مدت هاست به طور غیر قانونی در زندان است که از مصادیق بازداشت غیر قانونی بوده و مسوولان این امر را مشمول ماده 583 قانون مجازات اسلامی می نماید.
شیوا نظرآهاری، 35 روز در سلول انفرادی به سر برده است و تا مدت ها نامش در بین اسامی بازداشت شدگان زندان اوین نبود. وکیل او ابتدا شادی صدر بود که او نیز بازداشت شد و پس از آن پرونده در اختیار دکتر شریف قرار گرفت که به همراه افروز مغزی وکالت شیوا نظرآهاری را عهده دار شدند.
در این مدت، شهرزاد کریمان، مادر شیوا، به امید دیدار با فرزندش، بارها به زندان اوین مراجعه کرد اما هر بار به او اجازه ملاقات داده نشد. او همچنین در نخستین روزهای بازداشت نظرآهاری، نامه هایی را به کمیسیون حقوق بشر و ستاد حقوق شهروندی قوه قضائيه ارسال نمود و در آن ضمن ابراز نگرانی نسبت به شرایط فرزند خود خواستار پی گیری ارگان های مزبور برای رسیدگی به پرونده او شد اما نه تنها اقدامی از سوی آنها صورت نگرفت بلکه دانایی فر، از مسوولان کمیسیون نیز، در پاسخ به نگرانی های این مادر گفت: " می خواستید آن موقع که پی این کارها می رفت به فکر باشید."
پدر و مادر شیوا نظرآهاری، به دفعات به دادگاه و مراجع قانونی مراجعه کردند اما هیچ پاسخی نیافتند و هر بار ناامید بازگشتند. نظرآهاری سرانجام به سلول عمومی بند 209 منتقل شد اما با گذشت 74 روز از زمان بازداشت، بازجویی از او هنوز ادامه دارد. این فعال حقوق بشر، بعد از دو ماه، اجازه اولین ملاقات حضوری با حضور بازجو را در تاریخ 26 مرداد ماه دریافت نمود و بر اساس دیدار مزبور، مادر وی، وضعیت عمومی دخترش را مساعد اعلام کرد و از روحیه خوب و مقاوم وی خبر داد.
در همین زمان، وکلای جدید پرونده، دکتر شریف و افروز مغزی نیز مدت زماني را برای پیدا کردن پرونده و مسوول آن و اینکه چه کسي دستور بازداشت را صادر کرده است، صرف نمودند. در نهایت، پرونده نظرآهاري به دادسرا ارجاع شد و دفتر معاونت امنيت دادستان تهران به وکیل گفت که پرونده به شعبه دوم بازپرسي امنيت منتقل شده است. پس از مراجعه وکلا به شعبه دو و صحبت با بازپرس شعبه به جهت رسیدگی سریع تر به پرونده و اتخاد تصمیم در مورد تبديل قرار که موکل بتواند با يک قرار قانوني آزاد شده و بعدا روال قانوني پرونده طي شود، پاسخ به يک هفته بعد از مراجعه موکول شد. يک هفته بعد نیز منشي دفتر بازپرس اعلام نمود که بازپرس به مرخصي رفته است و هفته ديگر بيایيد. هفته بعد نیز، با مراجعه وکلا سرانجام پرونده بدون آن که ثبت شده باشد در شعبه پیدا شد ولی قاضی با توجه به کثرت پرونده ها نتیجه گیری در مورد تبدیل قرار را به مطالعه پرونده موکول نمود.
پس از آن، در تاریخ 2 شهریور، دومین ملاقات به صورت کابینی انجام شد. شهرزاد کریمان می گوید: "شیوا گفته است برگه ای را برای امضا به او داده اند که ظاهرا قرار وثیقه اما با جای خالی مبلغ بوده است. ابتدا تصمیم به امضا نداشته اما گفته اند اگر امضا نکنی روند پرونده ات چند هفته ای به تاخیر می افتد و در نتیجه برگه را امضا کرده است." سپس مادر شیوا نظرآهاری، بعد از مشورت با وکیل وی، دکتر شریف، روز سه شنبه 3 شهریور ماه، با دیگر وکیل پرونده، افروز مغزی، برای پی گیری به دادگاه مراجعه کردند اما طی صحبت با بازپرس پرونده، اطلاعاتی را دریافت نمودند که از لحاظ قانونی مورد ابهام و سوال است.
پرونده سرانجام ثبت شده و بازپرس سبحانی، به وکیل گفته است برای پرونده شماره تعیین شده اما پرونده دیگر در اختیار وی نبوده و به فرد دیگری ارجاع داده شده است. او در مورد هویت فرد مسوول اظهار بی اطلاعی نموده و مانند هفته های گذشته از وکیل و مادر شیوا نظرآهاری خواسته است که هفته ی دیگر برای پی گیری مراجعه نمایند.

هشدار در باره به تعطیلی کشاندن دانشگاه‌ها

روزنامه دنیای اقتصاد: استاد فلسفه دانشگاه تهران با تاکيدبر اينکه دانشجويان بايد نسبت به طرح دشمن براي به تعطيلي کشاندن دانشگاه‌ها هوشيار باشند، تعطيلي مراکز آموزش عالي را به صلاح محيط و جامعه دانشگاهي ندانست.
دکتر سعيد زيبا کلام در گفت‌وگو با خبرنگار ايرنا گفت: وقايعي که بعد از انتخابات 22 خردادماه در کشور به‌وجود آمده، به هيچ وجه داستان کم‌اهميتي نيست و دانشجويي که احساس وطن دوستي، مسووليت نسبت به انقلاب اسلامي و آب و خاک اين سرزمين و سرنوشت خود دارد، مي‌طلبد که اين تحولات را به صورت جدي پيگيري کند. وي افزود: البته اين پيگيري‌ها نبايد عاملي در جهت تبديل عرصه دانشگاه به عرصه سياست و در نتيجه تعطيلي محيط‌هاي آموزشي شود. زيبا کلام، با مخالفت شديد نسبت به تعطيلي کشاندن دانشگاه‌ها، گفت: تعقيب کردن مسائل سياسي کلان کشور کار مهمي است که هر دانشجويي که «درد وطن» و «عشق وطن» دارد و به انقلاب اسلامي پايبند است، چاره و گريزي جز انجام آن و توجه به مسائل مهم مملکت که به نوعي سرنوشت او هم به آن رقم مي‌خورد، ندارد. استاد دانشگاه تهران با اشاره به فرمايشات رهبر معظم انقلاب مبني‌بر هشدار به دانشجويان و دانشگاهيان جهت مقابله با طرح‌هاي دشمن براي اختلال در کار علمي دانشگاه‌ها و تعطيلي آنها، اظهار داشت: خيلي روشن است که مقام معظم رهبري احتمال ناآرامي و آشفتگي‌هايي را در ابتداي سال تحصيلي جديد دانشگاه‌ها پيش‌بيني کنند و نسبت به آن هشدار دهند تا جو دانشگاه‌ها ملتهب نشود. زيبا کلام افزود: اداي وظيفه اصلي دانشگاهيان که آموختن، تدريس و تعليم است، به اين معني نيست که تشکل‌هاي دانشگاهي به مسائل کلان ملي و کلان سياسي مملکتي بي‌توجه باشند و سرشان را پايين بيندازند.

دادستان بدنام و شکنجه گر رژیم در تهران برکنار شد
رادیو آلمان: رئیس قوه قضائیه طی حكمی، عباس جعفری دولت‌آبادی، را به‌ سمت دادستان عمومی و انقلاب اسلامی تهران منصوب كرد. این سمت پیش از این در اختیار قاضی سعید مرتضوی بود. عباس جعفری دولت‌آبادی پیش‌تر رئیس دادگستری استان خوزستان بود.
هم‌زمان با حکم انتصاب دادستان جدید تهران، حجت‌الاسلام احمد شیفعی به ‌سمت دادستان انتظامی قضات‏ و حجت‌الاسلام احمد واعظی جزئی، به سمت معاون آموزش قوه قضائیه منصوب شدند.
رئیس قوه‌ی قضائیه جدید جمهوری اسلامی در حکم دیگری سه تن از مقام‌های ارشد قوه قضائیه را به‌عنوان مأمور رسیدگی به پرونده‌های مربوط به "حوادث کوی دانشگاه، بازداشتگاه کهریزک و اغتشاشات اخیر" کرد. این سه نفر رئیسی، معاون اول قوه قضائیه، محسنی اژه‌ای، دادستان کل کشور، و خلفی، مشاور و رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه هستند.
در حکم حجت‌الاسلام صادق لاریجانی برای این سه نفر آمده است: «نظر به ضرورت رسیدگی عادلانه، قاطع و سریع به پرونده‌های متشکله مربوط به حوادث اخیر و اغتشاشات پس از حماسه ملی انتخابات ریاست جمهوری و کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک و لزوم پیگیری مستمر و نظارت بر روند دادرسی و شناسایی عوامل اصلی و برخورد قانونی و قاطع با متخلفین در هر رتبه و جایگاهی که باشند، مقرر می‌دارد بر کلیه مراحل رسیدگی اعم از تحقیقات دادسرایی و محاکمات دادگاهی، ضمن رعایت کلیه ضوابط قانونی وحقوق متهمین نظارت مستمر به عمل آورده و مراتب را به اینجانب گزارش نمائید.»
حادثه‌ی کوی دانشگاه تهران شامگاه یکشنبه (۲۴ خرداد) روی داد. نیروهای امنیتی به همراه لباس‌شخصی‌ها با حمله‌ی شبانه به خوابگاه دانشجویان، ۵ نفر را به قتل رسانده و ده‌ها نفر را زخمی کردند. گفته شده مهاجمان به انواع سلاح‌های سرد و گرم از جمله قمه و تبر مجهز بودند.
ماجرای بازداشتگاه کهریزک نیز پس از آن بر سر زبان‌ها افتاد که محسن روح‌الامینی، فرزند دکتر عبدالحسین روح‌الامینی، رئیس انستیتو پاستور ایران به قتل رسید. گفته شده او در بازداشتگاه کهریزک زندانی بود و آن‌جا به شدت شکنجه شده و جان باخته است. پس از افشای این حادثه، آیت‌الله خامنه‌ای دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد.
چند روز پس این حادثه، مهدی کروبی در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، فاش کرد که دختران و پسران بازداشت‌شده مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند. کروبی همچنین اضافه کرد که ترانه موسوی، دختری ۲۸ ساله که روز ۷ تیرماه در اطراف مسجد قبا در تهران بازداشت شده بود، در اثر تجاوزهای مکرر به قتل رسیده و جسدش سوزانده شده است.
خبرسازترین جنبه انتصاب‌های روز شنبه‌ی رئیس جدید قوه قضائیه، برکناری قاضی سعید مرتضوی بود. نام مرتضوی با دادگاه مطبوعات و توقیف رسانه‌ها در ۱۲ سال گذشته همراه است. در طول این سال‌ها نزدیک به ۱۲۰ روزنامه و نشریه توسط وی توقیف شدند. در اردیبهشت سال ۱۳۷۹ قاضی مرتضوی تنها در دو روز برای ۱۸ نشریه حکم توقیف صادر کرد.
نام سعید مرتضوی در پرونده‌ی‌ قتل زهرا کاظمی نیز مطرح بود و شاکیان پرونده، او را مسئول قتل خبرنگار ایرانی - کانادایی اعلام کردند. در حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد نیز بازداشت روشنفکران، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی همگی به دستور قاضی مرتضوی صورت گرفته است.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر روز جمعه (۲۸ اوت) در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه ایران، خواستار تشکیل یک "کمیته‌ی حقیقت‌یاب مستقل و بی‌طرف" برای شناسایی افرادی شد که در جریان سرکوب معترضان به نتایج انتخابات، نقش آمر را داشتند. در میان اسامی مقام‌هایی که دیده‌بان حقوق بشر از آنها نام برده، نام سعید مرتضوی نیز دیده می‌شود

دانشگاه تهران در ترم پاییز تعطیل می شود؟

ادوارنیوز: به دنبال سخنان اخیر مقام رهبری که به شکل کم سابقه ای از تلاش دشمن برای به اشوب کشیدن و تعطیلی دانشگاه ها سخن گفته شد، شایعات در خصوص تعطیلی دانشگاه تهران که اصلی ترین کانون اعتراضات دانشجویی در سال های اخیر بوده است قوت گرفته است.
شنیده ها حاکی است برخی روسای دانشکده های این دانشگاه از جدی بودن طرح تعطیلی این دانشگاه و زیر فشار بودن مسوولان اموزشی برای امادگی در این خصوص خبر داده اند.
دانشگاه تهران و دانشگاه پلی تکنیک در سال های اخیر مهم ترین مرکز اعتراضات در برابر دولت احمدی نژاد بوده است. اعتراضات دانشجویی به دنبال سخنرانی احمدی نژاد در مهرماه در دانشگاه تهران به حدی بود که موجب قطع پخش تلویزیونی این مراسم و خروج احمدی نژاد در محاصره نیروهای ضد شورش از این دانشگاه شد.

جنایات انجام شده در کوی دانشگاه تهران پس از انتخابات ریاست جمهوری و شهادت تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران از جمله محسن روح الامینی دانشجوی دانشکده فنی در حوادث پس از انتخابات از جمله مواردی است که نگرانی مسوولان امنیتی را در خصوص وضعیت این دانشگاه در ابتدای سال جدید برانگیخته است

تلاش برای جلوگیری از سفر احمدی‌ نژاد به آمریکا

سایت حکومتی تابناک: یکی از سناتورهای پر نفوذ جمهوری‌خواه آمریکا، با فرستادن نامه‌ای به اوباما، از وی خواسته است که اجازه ندهد، حمدی‌نژاد برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، وارد خاک آمریکا شود.
«زین نیوز» با اعلام این خبر آورده است: «راس لتینن»، سناتور جمهوری‌خواه با بیان اینکه احمدی‌نژاد تهدید مستقیمی برای آمریکاست، از اوباما خواسته است، اجازه ندهد وی برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی وارد آمریکا شود.
بنا بر این گزارش، لتینن که عضو شورای روابط خارجی آمریکا نیز هست، در این نامه همچنین یادآور شده است: از آنجا که حکومت ایران، حامی شبکه‌های اسلامگرا در سطح جهان، خواستار نابودی یک کشور دیگر عضو ملل متحد و به دنبال گسترش سلاح‌های هسته‌ای و شیمیایی است، بنابراین دولت آمریکا نباید اجازه حضور مقامات جمهوری اسلامی را در آمریکا بدهد

تمامی اعمال جنایت کاران رژیم اسلامی را در کلیت اش افشا کنید!

متن فرمان خمینی و دستور قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷
اخیرا اطلاعیه های زیادی بر علیه رژیم اسلامی منتشر گردیده و این رژیم را بخاطر کشتار در شورش های پس از انتخابات و جنایات کهریزک و تجاوزات جنسی متهم به جنایت علیه بشریت کرده اند. افراد خوش نام و بد نام زیادی مانند شیرین عبادی و یا اکبر گنجی از فعالان و امضا کنندگان این فراخوان ها بوده و تلاش دارند تنها بخشی از نظام اسلامی را به عنوان جنایت کار بین المللی به جهانیان بشناساند. تلاش آشکار این جماعت اما در خدمت لاپوشانی جنایات بخش دیگری از رژیم اسلامی است که امروز لباس سبز پوشیده و پرچم حقوق بشر را در هوا می چرخاند قرار دارد.این خدمتگزاران بی “ریا” اما به عمد فراموش کرده اند بزرگترین جنایت رژیم در تابستان ۶۷ و با همکاری گسترده و خالصانه سبز های امروزی و به فرمان امام راحلشان صورت پذیرفت.برای آن دسته از آزادگان که برایشان تاریخ جنایات رژیم اسلامی پس از ۲۲ خرداد ۸۸ شروع نشده این وظیفه ای غیر قابل چشم پوشی است که تمامی اعمال جنایت کاران رژیم اسلامی را در کلیت اش افشا کنند و به محاکمه بکشانند.برای تمامی مبارزان و بازماندگان این جنایت عظیم علیه بشریت متن نامه و فرمان امام امت را که الگوی هر دوجناح بوده و هست را بار دیگر منتشر می کنیم.
” بسم ‏الله ‏الرحمن ‏الرحیم‏”
از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مى‏گویند از روى حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‏اند، و با توجه به محارب‏بودن آنها و جنگهاى کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهاى حزب بعث عراق و نیز جاسوسى آنان براى صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانى و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتداى تشکیل نظام جمهورى اسلامى تاکنون، کسانى که در زندانهاى سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشارى کرده و مى‏کنند محارب و محکوم به اعدام مى‏باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با راى اکثریت آقایان حجه‏الاسلام نیرى دامت ‏افاضاته (قاضى شرع) و جناب آقاى اشراقى ) دادستان تهران) و نماینده‏اى از وزارت اطلاعات مى‏باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهاى مراکز استان کشور راى اکثریت آقایان قاضى شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم‏الاتباع مى‏باشد، رحم بر محاربین ساده‏اندیشى است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامى است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابى خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانى که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعى کنند [اشداء على الکفار] باشند. تردید در مسائل قضائى اسلام انقلابى نادیده ‏گرفتن خون پاک و مطهر شهدا مى‏باشد. والسلام.
روح‏الله الموسوى الخمینى ‏ “
در پشت نامه بالا احمد پسر خمینی نوشته است :
” پدر بزرگوار حضرت امام مدظله‏العالى‏
پس از عرض سلام، آیت ‏الله موسوى‏اردبیلى در مورد حکم اخیر حضرتعالى درباره منافقین ابهاماتى داشته‏اند که تلفنى در سه سوال مطرح کردند:
- آیا این حکم مربوط به آنهاست که در زندانها بوده‏ اند و محاکمه شده ‏اند و محکوم به اعدام گشته ‏اند ولى تغییر موضع نداده‏اند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است، یا آنهایى که حتى محاکمه هم نشده‏اند محکوم به اعدامند؟
- آیا منافقین که محکوم به زندان محدود شده‏ اند و مقدارى از زندانشان را هم کشیده ‏اند ولى بر سرموضع نفاق مى‏باشند محکوم به اعدام مى‏باشند؟
- در مورد رسیدگى به وضع منافقین آیا پرونده‏هاى منافقینى که در شهرستانهائى که خود استقلال قضائى دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود مى‏توانند مستقلا عمل کنند؟
فرزند شما، احمد “
زیر این نامه خمینی نوشته است:
” بسمه ‏تعالى‏
در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگى به وضع پرونده‏ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است.
روح‏الله الموسوى ”
آیت الله منتظری که از این مکاتبات با خبر میشود برای موسوی اردبیلی ، که درآن زمان رئیس شعبه عالی قضایی بود پیغام میدهد که :
” مگر قاضی های شما اینها را به ۵ یا ۱۰ سال زندان محکوم نکرده اند، مگر شما مسول نبوده اید، آن وقت تلفنی به احمد آقا میگویید که اینها را مثلا در کاشان اعدام کنند یا در اصفهان.. شما خودت میرفتی با آنها صحبت میکردی که کسی که مثلا مدتی در زندان است و به ۵ سال زندان محکوم شده و روحش هم از فعالیتهای منافقین خبر دار نبوده چطور ما او را اعدام کنیم. ”
آیت الله منتظرى در آن زمان در نامه معروف خود به خمینى می نویسد :
” آیا میدانید که جنایاتى در زندانهاى جمهورى اسلامى بنام اسلام در حال وقوعند که شبیه آن در رژیم منحوس شاه هرگز دیده نشد؟ آیا میدانید که تعداد زیادى از زندانیها تحت شکنجه توسط بازجویانشان کشته شده اند؟ آیا میدانید که در زندان (شهر) مشهد, حدود ۲۵ دختر بخاطر آنچه بر آنها رفته بود … مجبور به درآوردن تخمدان یا رحم شدند؟ آیا می دانید که در برخى زندانهاى جمهورى اسلامى دختران جوان به زور مورد تجاوز قرار میگیرند …شکنجه ها و رفتارهای وحشیانه ای که بر زندانیان به ویژه بر دختران باکره در آن مقطع اعمال شده است بنا بر گفته بازمانده گان آن دوره غیر قابل انکار است.

متن نامه حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی خوزستان حجه الاسلام احمدی به خمینی در مورد چگونگی اجرای حکم درباره منافقین، مورخه ۲۳/۵/۱۳۶۷
“بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی دامت برکاته
با عرض سلام، در رابطه با حکم اخیر حضرتعالی راجع به منافقین گرچه اینجانب کوچکتر از آنم که در این باره صحبتی بکنم ولی از جهت کسب رهنمود و من باب وظیفه شرعی و مسئولیت خطیری که در تشخیص موضوع به عهده می‎باشد معروض می‎دارد که بر سر نفاق بودن یا پافشاری بر موضع منافقین، تفسیرها و تحلیلهای گوناگونی می‎شود و نظرها و سلیقه ها بین افراط و تفریط قرار دارد که به تفصیل خدمت حاج احمد آقا عرض کردم و از تکرار آن خودداری می‎شود. من باب مثال در دزفول تعدادی از زندانیان به نامهای طاهر رنجبر – مصطفی بهزادی – احمد آسخ و محمدرضا آشوع با اینکه منافقین را محکوم می‎کردند و حاضر به هر نوع مصاحبه و افشاگری در رادیو و تلویزیون و ویدئو و یا اعلام موضع در جمع زندانیان بودند، نماینده اطلاعات از آنها سئوال کرد شما که جمهوری اسلامی را بر حق و منافقین را بر باطل می‎دانید حاضرید همین الان به نفع جمهوری اسلامی در جبهه و جنگ و گلوگاهها و غیره شرکت کنید، بعضی اظهار تردید و بعضی نفی کردند، نماینده اطلاعات گفت اینها سر موضع هستند چون حاضر نیستند که در راه نظام حق بجنگند. به ایشان گفتم پس اکثریت مردم ایران که حاضر نیستند به جبهه بروند منافقند؟ جواب داد حساب اینها با مردم عادی فرق می‎کند و در هر صورت با رای اکثریت نامبردگان محکوم شدند فقط فرد اخیر در مسیر اجرای حکم فرار کرد. لذا خواهشمند است در صورت مصلحت ملاک و معیاری برای این امر مشخص فرمایید تا مسئولین اجرا دچار اشتباه و افراط و تفریط نشوند.
حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی خوزستان – محمد حسین احمدی

رونوشت : حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری مدظله “





آیت الله منتظری نامه ایی دیگر به خمینی مینویسد و در آن گفته های حاکم شرع یکی از استانهای کشور را نقل می کند :
“ سه روز قبل قاضی شرع یکی از استانهای کشور که مرد مورد اعتمادی میباشد با ناراحتی از نحوه اجرای فرمان حضرت عالی به قم امده بود. میگفت مسئول اطلاعات یا دادستان ( تردید از من است) از یکی از زندانیان برای تشخیص این که سر موضع است یا نه پرسید، تو حاضری سازمان منافقین را محکوم کنی؟ ، گفت آری، پرسید حاضری مصاحبه کنی؟ ، گفت آری، پرسید حاضری برای جنگ عراق به جبهه بروی؟ ، گفت آری، پرسید حاضری روی مین بروی؟ ، گفت مگر همه مردان حاضرند روی مین بروند، وانگهی از من تازه مسلمان نباید این همه انتظار داشت. گفت معلوم میشود تو هنوز سر موضعی، و با او معامله سر موضع انجام داد، و این قاضی شرع میگفت من هر چه اسرار کردم تصمیمات به اتفاق آرا باشد و اکثریت پذیرفته نشد، و نقش اساسی را همه جا مسئول اطلاعات دارد و دیگران عملا تحت تاثیر میباشند… . “
آیت الله منتظری با نیری – قاضی شرع اوین ، اشراقی - دادستان و پور محمدی نماینده وزارت اطلاعات صحبت میکند و به آنها میگوید:
” گفتن الان محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگه دارید. آقای نیری گفت ما تا الان ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده ایم ، ۲۰۰ نفر را هم به عنوان سر موضع از بقیه جدا کرده ایم کلک اینها را هم بکنیم بعد هر چه بفرمائید. احمد منتظری پسر آیت الله منتظری در آذر ماه سال ۸۴ در پی انتشار بیانیه سازمان دیده بان حقوق بشر در مورد نقش مصطفی پورمحمدی در اعدامهای سال ۶۷ در گفتگو با بخش فارسی رادیوB.B.C ، درستی این مکاتبات را تائید کرد.
نقش وزیر کشور و وزیر اطلاعات در نقض گسترده حقوق بشر (بیانیه سازمان دیده بان حقوق بشر) :

http://hrw.org/persian/docs/2005/12/15/iran12247.htm
آیت الله منتظری در کتاب خاطرات خود تعداد اعدامهای گروهی را بین ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ نفر دانسته، اما مخالفان جمهوری اسلامی رقمی بسیار بیش از این بیان می کنند.
تا کنون ۴۴۷۸ نفر از اسامی قربانیان جمع آوری شده اند که در لیست زیر در سایت عصر نو آمده است :
http://asre-nou.net/1383/khordad/29/ko/m-asami-gatlha.html
خانم مینا انتظاری که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷ از زندان بیرون آمد، میگوید :
“زمینه اعدامهای گسترده از مدتها قبل چیده شده بود. او می گوید لاجوردی بارها به بند ما آمد و گفت ما اگر حس کنیم که ۲ ساعت دیگر نظام ما در حال فروپاشی است، ۱ ساعت قبل از آن همه شما را از بین میبریم. ما نمیگذاریم که زندانی سیاسی بماند و برود بیرون قهرمان بشود… .
… در پاییز سال ۶۶ همه ما را جمع کردند و از ما سوالاتی کردند. از قبیل جرم شما چیست؟ ، نظر شما در مورد سازمانتان چیست؟، نظرتان نسبت به نظام چیست؟، اگر آزادتان کنیم جبهه میروید؟، روی مین میروید؟ و تمام زندانیان را دسته بندی کردند. همانجا فهمیدیم که رژیم یک برنامه ای دارد. چون در اواخر ۶۴ و اوایل ۶۵ همه ما را منتقل کردند به زندان اوین… . “
دکتر رضا غفاری از زندانیان جان به در برده دهه ۶۰ و نویسنده کتاب ( خاطرات یک زندانی از زندانهای جمهوری اسلامی) در این مورد می گوید :
” … قتل عام مسئله ای نبود که رژیم بدون حساب و کتاب وارد این کار شود. قبل از این مرحله، قطعنامه سازمان ملل در قطع جنگ توسط خمینی باید قبول می شد ، رژیم با تمامیت خود یک برنامه کامل برای اعدام زندانیان در دستور کار خود گذاشته بود و از ۶ ماه قبل این برنامه را به اجرا گذاشته بود و از یک زندان به زندانهای دیگر میرفتند و میگفتند خمینی کمیته عفو تشکیل داده و این کمیته از ما سوالهایی میکردند و به بند خود ما در گوهر دشت آمدند، من در بند ۱ سلول ۸ بودم و ۴-۳ ماه قبل از این اعدامها سوالهای مختلفی از ما میکردند و میگفتند کمیته عفو خمینی میخواهد تصمیم بگیرد که دیگر زندانی سیاسی در زندانها نباشد…. او می گوید کسانی که در این اعدامها شرکت داشتند در قرنطینه کامل بودند و تا ۳ ماه از محدوده قتل گاهها خارج نشده بودند… . “ “… مامور اعدام به حاج نیری گفت ۱۰ دقیقه کافی نیست، وقتی بعد از ۱۰ دقیقه آنها را پایین می آوریم بعضی هنوز جان دارند، لطفا وقت بیشتری برای این کار بگذارید، نیری میگوید، وقت اضافی نداریم، همان ۱۰ دقیقه کافی است و مامور اعدام میپرسد چرا تیربارانشان نمیکنید این که خیلی سریعتر است ؛ نیری میگوید، این جا امکاناتمان زیاد نیست، وقتی نعش کشها در خیابانها به حرکت در میایند، خون آنها راه می افتد ، می خواهید همه عالم بفهمند ما اینجا چه می کنیم. ”
آقای اصلانی از زندانیان جان بدر برده می گوید:
“ بسیاری از دوستان ما تا زمانی که طناب دار به گردنشان افتاد حتی نمی دانستند چه اتفاقی دارد میافتد. گفتنی است بعضی از زندانیان کشته شده در قتل عام تابستان ۶۷ زندان آنها تمام شده بود و طبق قوانین خود رژیم باید آزاد میشدند و تعدادی نیز به خاطر نسبت فامیلی به قتل می رسیدند… اسامی بعضی از زندانیان که بخاطر نسبت فامیلی به قتل رسیدند :
… اشرف احمدی – شهرام عطاری – منیره رجوی – محمود تحصیلی – خواهر محمود تحصیلی – حسین تحصیلی – مریم محمدی – رضا محمدی – بهمن عبادی – عباسعلی منش رودسری … .”
… ریاست هیئت مرگ را حجه الااسلام نیری بر عهده داشت. آقای اشراقی به عنوان دادستان انقلاب و آقای پورمحمدی به عنوان نماینده وزارت اطلاعات بود. کلیدی ترین سوال آقای نیری نزد نیروهایی که اتهام چپ داشتند این بود که مسلمانی یا مارکسیست!. ] ” در جمهوری اسلامی کمونیستها هم در بیان عقاید خود آزاد خواهند بود ” / مصاحبه خمینی با سازمان عفو بین الملل، نوفل لوشاتو، ۱۰ نوامبر ۱۹۷۸ [ سرنوشت همه کسانی که پاسخ آنها مارکسیست بود از قبل تعیین شده بود، آقای نیری با دست می فرمودند ببرینش سمت چپ – چپ در واقع مرگ با دارهای از پیش آماده شده بود که در آمفی تئاتر یا حسینیه گوهر دشت تعیین کرده بودند و بسیاری از زندانیان دوگانه برخورد میکردند و وقتی میپرسیدند مسلمانی یا مارکسیست، از نیری میپرسیدند حاج آقا برای چی این سوال را مطرح میکنید ؛ به یک تعدادی گفته بودند میخواهیم بندتان را جدا کنیم ، میخواهیم بند مسلمانها را از غیر مسلمانها جدا کنیم و با این دروغ تعداد زیادی از زندانیان را به طرف آن حسینیه ها و چوبهای دار بردند… گفتنی است از چند هفته قبل از اعدامها ملاقاتها قطع شده بود و بی خبری از عزیزان و بروز شایعات خانوادهای زندانیان را نگران کرده بود.” بانو صابری می گوید :” در زندان شایعاتی شده بود یک سری میگفتند در زندان درگیری شده و زندانیان با پاسدارها درگیر شده اند و زدوخورد بین آنها شده و تعدادی زندانی کشته شده و عده ای دیگر میگفتند که به داخل سلول زندانیان گاز فرستاده اند و آنها را خفه کرده اند و پس از چند ماه شایعات بسیار، خانوادها بسیار نگران شده بودند و میگفتند اگر بچه های ما را کشتید، حداقل جواب بدهید و ما خیلی راحت با این مسئله برخورد نکردیم و طوماری جمع کردیم و مقابل بازرسی کل کشور بس نشستیم و خواهان این شدیم که یکی از مسئولان با ما دیدار کند و صحبتی در مورد زندانیان ما بکنند ، اما متاسفانه هیچ گونه خبری به ما ندادند… . “بانو صابری در مورد مطلع شدن از مرگ شوهران و فرزندان شان می گوید :“مادران و خانواده های زندانیان روزی به خاطر فرزندان خود به خاوران میروند که متوجه بوی بد تعفن و عفونت و صحنه هایی از قبیل بیرون ماندن پتوهایی از زیر خاک و بیرون ماندن دستهایی از زیر خاک میشوند که خاک را کنار میزنند و جسدهای زیادی را که با لباس دفن شده اند را میبینند.”
آنچنان که می دانیم قتل عام تابستان ۶۷ پس از قتل عام سال ۶۰ دومین قتل عام زندانیان سیاسی توسط حکومت اسلامی محسوب می شود ، قتل عام سال ۶۰ را در لینک زیر بخوانید :http://www.kare-online.org/didgah/didgah-1/saf37-a.htmمطابق آنچه که گفته شد و مطابق نظر آیت الله منتظری بسیاری از زندانیان سیاسی ، دستگیر شدگان سالیان قبل از اعدام بوده اند و حتی بسیاری بایستی آزاد می شدند و اتهام محاربه به آنان صحیح نبوده است و مطابق گفته آقای اصلانی تعدادی بخاطر نسبت فامیلی به قتل رسیده اند ، در ضمن ، ضمن محکوم کردن کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ خواستار به رسمیت شناخته شدن این فاجعه از طرف مجامع حقوق بشری به عنوان اقدام بر ضد بشریت می باشم .
اعلامیه‌ی دوم جمعی از خانواده‌های جانباختگان دهه‌ی شصت یاد جانباختگان کشتارهای سی ساله‌ی حاکمیت‌اسلامی را در خاوران گرامی بداریم سی ویک سال از مصادره‌ی انقلاب می‌گذرد. نظام اسلامی حاکم در تمامی این سی و یک سال بدون وقفه به سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام مخالفین مشغول بوده و هست. دستگاه سرکوب ِ ضد انقلابی ِ حاکمیت بدون تاثیرپذیری از اختلافات «خانوادگی» جناح‌های حاکم که گاه بسیار هم پرسروصدا شده، در مسیر ضد انقلابی و ضد مردمی راه خود را رفته و ابزاری فراجناحی در جهت حفظ نظام و سرکوب مخالفین بوده است. اما در روند این سی و یک سال دو نوبت در کشتار و شکنجه‌ی مخالفین روی اسلاف خود را سفید کرد. یکی در دهه‌ی ۶۰ که با بهانه‌ی جنگ توانست در یورشی ده ساله، و نقطه اوج آن سال ۶۷، مخالفین را قتل عام و قلع و قمع کند و یکی در دو ماه اخیر: زمانی که مردم به خاطر عمیق شدن شکاف جناح‌ها، پس از سی سال توانستند فریادهای فروخورده‌ی خود را به خیابان‌ها و پشت‌بام‌ها ببرند و خواستار بازپس‌گیری انقلابشان شوند.
سی سال پس از حاکمیت اسلامی به رغم تعمیق شکاف‌های جناحی، دستگاه سرکوب باز هم همان کاری را با مخالفین می‌کند که سی‌سال پیش با آن‌ها کرد: سرکوب، زندان، شکنجه، تجاوز جنسی، اعدام، مضحکه‌های اعتراف‌گیری و پرونده سازی… اما این بار به واسطه‌ی اینکه هدف حاکمیت بیشتر ارعاب مخالفین بود، در وحشیگری و شکنجه‌های قرون وسطایی گوی سبقت از تمامی اسلاف فاشیستش ربود. اگر خبر کشتارهای دهه‌ی شصت و به ویژه کشتار جمعی زندانیان در سال ۶۷ کمتر به گوش جهانیان رسید و بسیاری از سازمان‌های «مدافع حقوق بشر» و دولت‌های «مدافع دموکراسی» خفقان گرفته بودند، این بار به واسطه ی فریادهای رسای مردم، خبررسانی مردمی، فشار افکار عمومی و نیروهای مترقی در اقصا نقاط جهان، هیچ قدرتی قادر نیست فریاد مردم را نادیده بگیرد، حتی عناصری از خود ِ حاکمیت اسلامی. اما جدا از اینکه چه کسانی از این فریادها حمایت می‌کنند، ماهیت این فریادها با فریادهای بریده شده‌ی دهه‌ی شصت تفاوتی ندارد:همه‌ی آنان خواستار آزادی و عدالتند. اما به رغم تمامی این فریادها و فشار ِ افکار عمومی، ماشین سرکوب نظام اسلامی همان کاری را با مردم معترض می‌کند که دهه‌ی شصت با مخالفین کرد. بنابراین نظام اسلامی و ماشین سرکوبش در مقابل تمامی ما ایستاده است، ما همه از یک خانواده‌ایم. دردها و آرزوهایمان مشترک است و همه فریادی مشترک برآورده‌ایم.
ما خانواده‌های کشته‌شدگان دهه‌ی شصت در طی این سال‌ها تحت سخت‌ترین شرایط بوده‌ایم و می‌دانیم اگر این روال ادامه یابد آنچه که به ما رفته است به خانواده‌های کشتارهای اخیر نیز خواهد رفت.
عزیزانمان را ربودند، شکنجه دادند و اعدام کردند. نه از زمان محاکمه‌ی آن‌ها اطلاع داشتیم و نه کسانی که ‌آن‌ها را محاکمه کردند دیدیم و نه جرم آن‌ها را فهمیدیم. بعد از اعدامشان نه وصیت‌نامه‌یی از آن‌ها دریافت کردیم و نه جنازه اشان را، و نه محل دفن‌شان را می‌دانستیم. پس از مدت‌ها جستجو گفتند که عزیزانمان را در گورهای فردی و یا دسته‌جمعی در خاوران و یا قبرستان‌های مشابه در شهرستان‌ها، دفن کرده‌اند. امروز مخالفین توی تظاهرات با باتوم وگلوله کشته می‌شوند و یا در زندان‌های رسمی و غیررسمی با وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و تجاوز جنسی روبرو هستند و اگر شانس بیاوریم شاید بتوانیم جنازه‌های آنان را تحویل بگیریم.
درطی این مدت ما خانواده‌ها را نیز همانند عزیزانمان مورد اذیت و آزار قرار دادند. ما را از ادامه تحصیل محروم کردند. از کار اخراجمان کردند و راه هرگونه ترقی و پیشرفت را برما بستند. خانواده‌هایمان پاشیده شد و در این میان کسانی سکته کردند و یا دیوانه شدند. عده‌زیادی مجبور به مهاجرت از مملکت خود شده و در غربت دچار افسردگی، فقر و بیماری شدند. به بازماندگان کشتارهای اخیر نیز اجازه نمی‌دهند بر مرگ عزیزانشان گریه کنند و یا در باره‌اشان حرف بزنند. آنان را تهدید می‌کنند و راه گورستان را بر آن‌ها می‌بندند. همان کاری را با آن‌ها می‌کنند که با بازماندگان کشتارهای دهه‌ی شصت کردند. حتی راه گورهایی که خود به ما آدرس داده بودند را بستند. زمانی درب خاوران را بستند. زمانی دیگر بدون بهانه قبرها را زیرو رو کردند و به جای گورها نهال کاشتند. اجازه ندادند حتی در خانه‌هایمان مراسم بگیریم. ما و فرزندانمان را تهدید ودستگیر کردند. به مراسمی که در خانه‌های شخصی خود برگزار کرده بودیم حمله کردند و خانواده‌ها را تحت فشار گذاشتند که حتی در خانه‌ها هم مراسم برگزار نکنند. و مگر امروز با مردم معترض غیر از این می‌کنند؟
بنابراین ما عده‌ای از خانواده‌های جانباختگان دهه‌ی شصت از مردم آزاده و آزادی طلب ایران دعوت می‌کنیم برای همدلی و همدردی با بازماندگان کشتارهای دهه‌ی شصت و بازماندگان کشتارهای وقایع اخیر روز ششم شهریورساعت ۹ صبح در سالگرد بیست ویکمین سال کشتار ِ جمعی زندانیان، در خاوران گردهم آیند. گردهم‌آیی ما برای طرح خواست‌های زیر است:
۱ـ پی گرد و محاکمه‌ی مسببین کشتارهای دهه‌ی شصت، به ویژه اعدام‌های دسته‌جمعی سال ۶۷ و سرکوب، کشتار، شکنجه و تجاوزات حوادث اخیر
۲ـ اعلام اسامی دفن شدگان دهه‌ی شصت در گورستان خاوران و اعلام اسامی کشته‌شدگان و زندانیان وقایع اخیر
۳ـ آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی 4ـ الغای اعدام برای هر جرمی و شکنجه تحت هرعنوانی
ـ دریافت کیفرخواست محکومین سیاسی و اعدام شدگان در طی این سی سال و افشا‌ی علت اعدام آنان
ـ دریافت وصیت‌نامه‌‌اعدام شدگان
به رسمیت شناختن محل دفن اعدام شدگان سی‌سال حاکمیت اسلامی در تهران و شهرستان‌ها و تحویل بدون قید و شرط کشته شدگان حوادث اخیر به خانواده‌ها و اجازه‌ی برگزاری مراسم در منازل و یا سر خاک این کشته شدگان
۸ ـ اجازه‌ی گذاشتن سنگ برقبر کشته شدگان
۹ـ پیگرد ومحاکمه‌ی عامرین و عاملین کسانی که اقدام به تخریب خاوران و گورستان‌های مشابه در سایر نقاط ایران کرده و به آزار خانواده‌ها درطی این سال‌ها پرداخته‌اند،
۱۰ـ بازگرداندن حقوق شهروندی خانواده‌ها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان… و
1۱ـ پذیرش و حفظ گورستان خاوران و گورستان‌ها و یا قبرهای مشابه در سایر نقاط کشور به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بین‌المللی

می‌خواهند مردی را در ساری سنگسار کنند

ایران ب ب ب
سید نقی احمدی در حدود یک سال پیش به اتهام "زنای محصنه" در ساری محکوم به سنگسار شد. صدور این حکم به دلیل وجود چندین ایراد حقوقی در پرونده با اعتراض وکیل مدافع متهم روبرو شد. این مرد در آستانه‌ی سنگسار قرار گرفته است.
در خرداد ماه سال ۱۳۸۷ سه قاضی از پنج قاضی شعبه‌ی دوم دادگاه کیفری استان مازندران سید نقی احمدی را به اتهام "زنای محصنه" با خانم پوران ق. محکوم به سنگسار می‌کنند. بنا بر دادنامه‌ی صادره، آقای احمدی در مجاورت منزل پوران ق. سکونت داشته و در غیاب شوهر پوران که محل کارش در شهر سمنان بوده است شبانه وارد منزل وی شده و با او آمیزش جنسی داشته است.
به گفته‌ی ابراهیم محمدزاده، وکیل مدافع متهم، این حکم در پی اعترافات مرد و زن این پرونده صادر شده است. پس از آن پوران ق. به علت عدم حضور همسرش و دسترسی نداشتن به وی و همچنین به دلیل عدم تجمع "ارکان زنا"، از این اتهام تبرئه می‌شود. در یکی از جلسات رسیدگی به پرونده خانم پوران ق. منکر ارتکاب جرم شده و اظهار داشته که با متهم رابطه‌ی خانوادگی داشته و متهم نیز اتهام را قبول نکرده و گفته است که سخنان پیشینش تحت فشار و شکنجه بیان شده است.
از دیگر ایرادات حقوقی که به پرونده وارد آمده، دلایل و مدارکی مبنی بر خروج از زنای محصن است که پیش‌تر به دادگاه ارائه شده است. این مدارک دال بر سخنان همسر متهم است که اعلام داشته از سه سال پیش از تاریخ وقوع این حادثه‌، دچار نوعی بیماری زنانه بوده است.
ز آنجایی که در سال گذشته شخص دیگری به نام عبداله فریور که به سنگسار محکوم شده بود، در شهر ساری به دار آویخته شد، به گفته‌ی محمد مصطفایی، وکیل مدافع و فعال حقوق بشر اکنون این نگرانی وجود دارد که علیرغم ناروشنی‌های موجود در پرونده، این حکم چه در قالب سنگسار و یا اعدام اجرا گردد.
محمد مصفایی در نوشته‌ای از صادق لاریجانی، وزیر جدید قوه‌ی قضاییه ایران درخواست کرده است تا جلوی اجرای این حکم را گرفته و همچنین به دلایل شرایط حساس کنونی هر چه سریعتر نسبت به برچیدن حکم سنگسار از قانون قضایی ایران اقدام کند.

چکامه ی خون و جنون


این چکامه در هیاهوی ِ سینه زنان ِ مرگ در سال گذشته سروده شده است که پس از سالها همکاری با مرگ اندیشان، زندگی را داوطلبانه به دار می کشیدند.
و برای رسیدن به " گندم ری " از هیچ جنایتی خم بر ابرو نمی آوردند که هیچ، حتا در ارگانها ی رسانه ای شان افتخار می کردند که در کنار ِ مرگ اندیشان، " ضد انقلابیون " را سر می بریدند و یا آنها را زنده زنده به آدمخوارن جمهوری اسلامی تحویل می دادند.
امروز اما به جای عذرخواهی از تاریخ و ملت شریف ایران، بی شرمانه مدعی می شوند که آنها اولین سازمان و رسانه ای بودند که این جنایت را افشا کردند.
این قلم معتقد است که همه ی آنها که در کمال نا آگاهی بازیچه ی مشتی قدرت پرست ِ تبهکار قرار گرفته بودند، اگر همراه ِ سازمان مطبوعشان به قدرت می رسیدند، همان می کردند که جمهوری اسلامی کرد.
در اینجا ضمن محکوم کردن ِ آن جنایات ِ هولناک ِ جمهوری اسلامی و احساس همدردی با خانواده های داغدار ِ قربانیان، در کنارش عملکرد سیاه این گروه ها و سازمانها را بی رحمانه بر مردم شریف ایران و بویژه جوانان گزارش می کند.
و راستی چرا کشته شدند
به چه گناهی؟
چرا کشتند؟
به چه برهانی؟
مگر آنها
همه ی آنها
از پیر و جوان
و سرکرده هاشان
نمی خواستند
انقلاب؟
مگر
در آن هیاهوی ِ جنون و خون
با دهانی از کف
نعره ی ِ نابودی ِ خویشتن را
با شعار ِ مرگ بر خود
فریاد نکردند؟
مگر با داس و تبر و چکش
بر سر مردم و خویشتن
نکوبیدند؟
مگر با اسلحه ی مرگ
پاسبان و ژاندارم نکشتند؟
مگر همین آخوندها ی خونریز را
بر شانه هایشان بالا نبردند؟
مگر ارتجاعمرد ِ قرن را
پدر
امام
خطاب نکردند؟
مگر کشف نکردند
سوسیالیسم
با اسلام
یکی است؟
مگر سراسیمه
به پای ِ درخت سیب نشتافتند؟
مگر فریاد نکردند
دیو رفت و
فرشته در آمد؟
مگر
قهقهه ی مستانه سر ندادند؟
و در کشتار امیران
و پایوران پادشاهی
شادی نکردند؟
مگر عربده ی ضد امپریالیستی نکشیدند؟
مگر در جنایت ِ جنون و خون ِ کشتار شصت
با ارتجاعمرد زمان همکاری نکردند؟
مگر همین تعداد که در تابستان سیاه
به خون نشستند
اکثریشان را لو نداده بودند؟
مگر . .
مگر . . .
چه شد
که امروز
شما ها
با شما هایم
با شما هایی
که بر مرگ سلام می کردید
و زندگی را خوار
سالگرد بر گزار می کنید
که
به کمک شما قربانی شدند؟
مگر شماها شریک جرم نیستید؟
آری
شما
همه ی شما
همه ی آنها
که در قدرتند
مگر
در همان هیاهوی بهمن سیاه
حقانیت را سر نبریدید؟
حقانیت را دفن نکردید؟
و نا حقی
از قعر تاریخ
بر مردم ایران
بر سریر ایران
بر سرزمین ایران
سوار نکردید؟
آری
شما
دیروز
تیغ به دستش دادید
تا رقیبتان را
از میدان
بدر کند
و سپس
این تیغ
گردنتان را گرفت
و شک نکنید
اگر شماها
و هر کدام از شماها
حاکم بودید
همین می کردید
که برسرتان آمد
زیرا فاقد حقانیت بودید
و هستید
نه امروز
بلکه فردا
و فردا ها
هم
حقانیت را فاقدید

***

وقت آن است
به زندگی
سلام بگویید
زندگی را
باور کنید
به زندگی
احترام بگذارید
خم شوید
خاضعانه
در برابر تاریخ
زمین ادب ببوسید
و در پیشگاه مردم
از گذشته ی ناشاد خود
عذر بخواهید
و عذر بخواهید
از این همه ظلمی که
بر تاریخ
بر مردم
بر خودتان
بر خویشانتان
بر زن و فرزند
بر فرهنگ
و
تمامی ایران کردید
و خدمتی که
به بیگانه رساندید
و از خود بیگانه شدید

معرفی ارازل و اوباش حکومت جهل و جنون اسلامی و نقش آنها در سرکوب مردم


آزاده از ایران ،در بخش نظرات
حاج منصور ارضی، رمضون کچل، سعید کنگرلو، احد قدمی، روح الله بهمنی، حسین سیب سرخی، حسین سازور، محمد کوثری (فرمانده سابق سپاه و نماینده کنونی مجلس)، مصطفی خیریان،
در شب های درگیری، گاهی با رسیدن یک تاکسی مخصوص، در میان لباس شخصی ها شعار"حزب الله" و یا "یا علی" در میان اغتشاشگران می پیچید . پیر مردی چفیه پیچ همراه دو یار همیشگی خود از تاکسی خارج می شد. آن مرد حاج منصور ارضی و همراهانش، رمضون کچل (راننده) و سعید کنگرلو بودند . او ابتدا به میان لباس شخصی ها رفته و به آنها خدا قوت می گفت و بعد در میان بازداشتی ها رفته با فحاشی های ناموسی به آنها لگد پرانی می کرد .
حامی بزرگ او احمدی نژاد است که در حادثه آتش سوزی مسجد ارک نزدیک به 2 میلیارد تومان کمک بلاعوض کرد. این کمک مربوط به دورانی است که احمدی نژاد شهردار تهران بود.
در گوشه دیگر شهر گروهی به سر کردگی احد قدمی و روح الله بهمنی(داماد های پروین احمدی نژاد) و نزدیک به 50 موتور سوار به کوچه های یوسف آباد ریخته و مردمی را که تنها اتهامشان پی گیری رای و گفتن الله اکبر بود به باد کتک می گرفتند. آنها حتی از دیوارها بالا می رفتند و حریم خصوصی مردم را می شکستند و هر که را می گرفتند به مینی بوس ها می بردند .
وحشی گری روح ا... بهمنی به قدری بود که احد قدمی بارها جلوی او را می گرفت. چون واقعا به قصد کشت می زد.
اما درد ناکترین قسمت، در میدان ونک در تالار پذیرایی پردیس توسط نیرو انتظامی اتفاق افتاد.
حدود 40 تن از بازداشت شدگان میدان ونک در آن جا بودند که ناگهان حسین سیب سرخی مداح و قمه زن معروف تهران به میان این 40 بازداشتی آمد. این افراد از بس کتک خورده بودند نیمه جان بودند . هر کدام آنها را دو نفر گرفته و به زور به طرف او می بردند و او هم قمه ای بر سر آنها می زد.
اینها را می نویسم تا بدانید چه دریای خونی راه افتاده بود. در میان دستگیر شدگان از بچه 15 ساله تا پیر مرد 60 ساله بود.
حسین سازور که قبلا در حراست بیت رهبری کار می کرد، جانشین منصور ارضی است که الحق منصور ارضی در مقابل او فرشته است. او کسی است که بارها رو به مردم بطور مستقیم شلیک کرد.
باور کنید که گروه مداحانی که توسط این افراد و پشتیبانی چهره هایی مثل محمد کوثری فرمانده سابق سپاه و نماینده کنونی مجلس، حسین طائب فرمانده بسیج، مصطفی خیریان مشاور احمدی نژاد خطر ناکترین گروه های کودتا گر در خیابان ها هستند .
شاید خیلی از فساد اخلاقی رضا هلالی شنیده باشید ولیکن انصافا احد قدمی و حسین سیب سرخی به مراتب بدتر می باشند و واقعا هرچند بهمنی انسانی وحشی است ولیکن از نظر اخلاقی مانند آن ها نیست .
یکی از شرایط حسین سیب سرخی برای خواندن در شهرستان ها علاوه بر دستمزد میلیونی حضور یک صیغه ای از آن شهرستان و محلی برای قیلیون کشی می باشد. به طوری که سال گذشته هنگامی که در شهر میبد یزد برای مراسم رفته بود، زمانی که فهمید برایش صیغه ای آماده نیست، مجلس را بر گزار نکرد و برگشت.
در این مورد در لینک زیر بیشتر بخوانید:
معرفی مزدوران سرکوبگر رژیم +عکس+فیلم،در لینک زیر
http://iranbbb.org/49088.htm

سربازان وحشی و بیماران روانی امام زمان !

محترم مومنی روحی
کسانی که در سلولهای متعفن و نمور با یک دنیا توحش و رفتارهای ددمنشه شان به دختران و پسران ایرانزمین تجاوز می نمایند ؛ همگی شان سربازان امام زمان رئیس جمهور منتصب و رهبر او هستند .
با دیدن فیلمهائی از این فجایع و خواندن شرح حال ستمدیدگان تجاوزهای جنسی مأموران رژیم اسلامی در زندانهای رژیم ، هیچ شک و شبه ای برای آدمی باقی نمی ماند که چنین افراد وحشی و بیماران روانی که با دستور اربابانشان به چنین اقدامات شنیعی دست می زنند ؛ همانهائی هستند که در کوچه و خیابان دختران بدبخت ایرانی و زنان رنجدیده ما را فقط به خاطر آشکار بودن چند تار موی آنها به اداره منکرات و کلانتریها و سایر اماکن تهدید و ارعاب می بردند تا مورد مؤآخذه قرارشان بدهند و آنگاه با گرفتن تعهد آزادشان نموده و به خانه هایشان برگردانند .
ایشان مسلمانهای چند آتشه ای بودند که هنگام دستگیری خانمها اعم از بانوان و دوشیزگان ایرانی ، خودشان به خاطر نامحرم بودن به آنها دست نمی زدند و حتی نگاهشان هم نمی کردند . و برای دستگیری و مجازات نمودن ایشان از خواهران زینب که اکنون به مقام وزارت هم رسیده اند استفاده می نمودند !
حال ، اینان را چه شده است که خودشان در سلولهای شکنجه با توحش و بی شرافتی هر چه تمامتر به جان این فرزندان ایرانزمین می افتند و به آزارشان می پردازند ؟
اگر دستوری برای این کارها دارند ؟ که در بیشتر موارد هم همینطور است ؛ خودشان اگر انسان باشند ؟! به چنین کارهائی که دون مقام انسانی می باشد مبادرت نمی ورزند.
حتی اگر جان خودشان هم به خطر بیفتد اخلاق و شرافت و انسانیت اجازه نمی دهد که به جان و ناموس مردم چنین تجاوزاتی را روا بدارند . بخصوص اگر برای دست یافتن به بهشت و بری ماندن از جهنمی که برای به دست آوردن اولی و نجات یافتن از سختیهای دومی ، نمازهای یومیه شان را هم با زینت نمودن به مستحباتی که به آنها نام نافله های بعد از نماز می دهند و به آنهم قناعت ننموده و خواندن نماز شب را هم بر خودشان فرض می دانند می پرداختند ؛ اکنون چه شده است که به جای همه این مستحبات به زور و با توحشی که حتی حیوانات هم نسبت به همنوعان خودشان روا نمی دارند ؛ به جان مردم می افتند ؟
فقط یک دلیل دارد ، آنهم این می باشد که اینها معتقدند تا برای سرعت بخشیدن به ظهور حضرت !! باید دنیا را از عدل و داد تخلیه نمایند و با انواع پلیدها و زشتکاریها به مفاسد شرم آورشان آلوده بسازند تا آقا برای زدودن اینهمه ناپاکیها و جایگزینی آنها با مساوات و عدل و انصاف ظهور بفرماید و سپس آنقدر از مردمان ستمکار خون بریزد که تا زانوان اسبش هم در خون کشته شدگان قرار بگیرد ؛ حاضر گشته اند که جاده را برای ظهور حضرت آماده و هموار بسازند !
این سربازان فداکار امام زمان ، در صدند که هر چه بیشتر و زودتر و وسیعتر زمین و هر چه که در آن است را به همه پلیدیها و خشونتهای غیر منطقی خودشان آلوده بنمایند که کوس روسوائی ظلمهائی که مرتکب می شوند گوش وحشی ترین اقوام موجود در دنیا را هم کر کنند .
برای چنین پیروزی خشنود کننده ای که رهبر و ایادی اش و به ویژه ساکنان اتاق فکر ایشان و رئیس جمهور و پیروانشان را نصیب گشته است ؛ به همگی آنان بخصوص به حزب مؤتلفه و گروه حجتیه تبریک می گوئیم .
تابستان 1388 هلند
محترم مومنی روحی

چهل و چهار روز بی خبری از وضعیت آرش صادقی

خبرگزاری هرانا : با گذشت بیش از 44 روز از بازداشت آرش صادقی، عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی و از اعضای فعال ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، وضعیت وی کماکان در هاله ای از ابهام است.
مراجعات مکرر خانواده ی صادقی به نهاد های مربوطه من جمله دادگاه انقلاب، زندان اوین و سایر نهاد های امنیتی تاکنون بی نتیجه بوده است.
این فعال سیاسی که در تاریخ هجدهم تیر ماه در منزل شخصی خود و بدون ارائه ی هیچ گونه حکم قضایی بازداشت شده است، تا کنون هیچ تماسی با خانواده ی خود نداشته و اطلاع دقیقی نیز از محل نگهداری وی در دست نیست. از آن جا که بسیاری از بازداشت شدگان 18ام تیر ماه به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بودند، احتمال انتقال وی به کهریزک در تاریخ مذبور نگرانی ها را در رابطه با وضعیت سلامت وی افزایش داده است.
اگرچه بازداشت گاه کهریزک به دلیل آن چه استاندارد نبودن وضعیت نگهداری زندانیان! خوانده می شد تعطیل شده است، اما کماکان اطلاعی از باقی بازداشتی هایی که پیش از تعطیلی بازداشتگاه در آن مکان نگهداری می شدند، در دست نیست.

● سه وزیر زن یا یک و نیم مرد وزیر؟!

● احمدی نژاد: 50 نفر از 313 یاران امام زمان زن هستند! تازه با این وجود بعضی از زنان معترض هستند که چرا 50 تا؟
● آیت الله کورانی یک زن ایرانی امام زمان را میکشد؟
برای اولین بار در کابینه تجاوز، در نظام تجاوزجمهوری اسلامی سه نفر زن شرکت داده شده اند (صرف نظرازعدم مشروعیت نظام و احمدی نژاد).
سه نفر زن وزیر:
1- مرضیه وحید دستجردی: وزارت بهداشت (دارای بورد تخصصی زنان، همسرشریعتمداری کیهان رژیم فتنه گر،بجای هلوی احمدی نژاد)
2- سوسن كشاورز: وزارت آموزش وپرورش (دکترای فلسفه)
3- فاطمه آجرلو: وزارت رفاه (دانشجوی دكترای روانشناسی تعلیم و تربیت)
لابد انتظار داریم که خانم های ایرانی باید از این خبر خوشحالی زیادی کنند و در پوست خود نگنجند و آفرین بگویند. این زنان قراراست كدام بخش از خواسته‌ها و مطالبات زنان ایرانی را نمایندگی كنند؟ کسانی كه خودشان طرفدار سهمیه‌بندی جنسیت بوده اند، زنانی كه می گوید بیمارستان‌ها و پارک ها، باید زنانه – مردانه شوند. زن هایی که طرفدار چندهمسری و دوستداركاهش ساعت كاری زنان هستند، در کابینه تجاوز احمدی نژاد، جز بادمجان – نه هلوی آبدار! - چه کاره اند. احمدی نژاد – اگر جان سالم بدر برد- هم روزی به جای گفتن " هلو، بخورمت!" به این زنان خواهد گفت: بادمجون باد داره، نخوری مامان جون!؟
احمدی نژادی که آن لایحه ارتجاعی علیه حقوق زنان (موسوم به لایحه خانواده) را به مجلس فرستاد، طرفدار زنان شده است؟. این جز نمایش کمدی درام تناقضات یک رژیم تجاوز کار نیست. او دیگر نمی تواند با این نمایشات مسخره، افکار عمومی داخلی و بین المللی را منحرف کند. استراتژی در گیری با آیت الله ها هم چیزی جز سر در گمی زنان و انحراف افکار عمومی نیست.

● سه وزیر زن برابر یکی و نیم مرد وزیر؟!
محمد تقی رهبر نماینده اصفهان و رییس فراکسیون روحانیون مجلس اظهار داشته، علما ومراجع تقلید از جمله آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی نسبت به انتخاب وزیر زن شبهه فقهی ( وظایف شرعی، میزان توانایی ها و نوع مدیریت زنان) دارند و خواستار تجدید نظر احمدی نژاد در این خصوص هستند.
طبق قوانین شرعی وحقوقی جمهوری تجاوز اسلامی زن برابر با نصف مرد است (بیضه اسلام) !. این زن " وظایف شرعی" در برابر همسرش دارد ( توانایی و مدیریت زنان مسلمان!). تصور کنید همسران این سه وزیرزن روزی " اذن" خروج از منزل را باین حاج خانم های وزیر ندهند تا مثلا به جلسه هیات دولت در فلان استان بروند، ویا بگویند که اول باید به کارهای آشپزی منزل و "تمکین" وظایف " کشتزازی " و...... به پردازی!.
تصور کنید؛ وزیر زن باید در سمیناری در باره خانه و خانواده ( مزایای چند همسری!) ویا تعلیم و تربیت نو جوانان! سخنرانی کند، ولی خود قبلا با زن های دوم و سوم یا صیغه ای شوهرش دعوا و کتک کاری داشته، با عصبانیت وارد سالن همایش می شود و.........!؟
پرده آخر نمایش کمدی درام تناقضات، آنجا پایان می پذیرد که مثلا می خواهند در موردی در کابینه رای گیری کنند. وقتی شهادت دو زن برابر یک مرد است پس وزیر زن دارای " نیم رای" است. و کابینه 21 نفری احمدی نژاد در جمع دارای نوزده و نیم رای است! سه وزیر زن روی هم رفته دارای یک ونیم رای هستند!؟.نیم رای از نظر حقوقی یعنی چی؟!.
● آیت الله کورانی یک زن ایرانی امام زمان را میکشد؟ و
● احمدی نژاد: 50 نفر از 313 یاران امام زمان زن هستند! تازه با این وجود بعضی از زنان معترض هستند که چرا 50 تا؟:
رابطه نسبی عدد 50 با 313 چیست؟ آیا 263 مرد جنگی دارای 50 زن جنگی هم رمز هستند؟! زنان حق دارند معترض باشند. وانگهی زنان در اسلام حق شرکت در جنک ها را ندارند. شاید هم این 50 زن برای خدمات پشت جبهه به زخمی های جنگی در خیمه اسلام، رزرو شده اند!!.
آیت الله کورانی از استادان حوزه علمیه قم و کارشناس امام زمان شناسی است. وی در مصاحبه با نشریه یالثارات از انتشارات حزب الله گفتگو کرده و به پرسش هایی در باره امام زمان پاسخ داده است. گزیده کوتاهی را می خوانید:
- امام زمان ازدواج کرده و فرزندی دارد؟
- روایتی داریم که حضرت زن و بچه دارد و در جزیره خضرا زندگی می کند. البته پایگاه وی مدینه است. جزیره خضرا کجاست؟ پاسخی ندادند!.
- چگونه می شود عمر طولانی آن حضرت را قبول کرد چون قرار است در سن چهل سالگی ظهور کنند؟
- الآن مسئله عمر و ژن حل شده است. خداوند این معجزه را در حق ایشان کرده است و از نظر علمی قابل تحقیق. همانطور که عمر "خردجال" را خداوند طولانی کرده!؟.
-آیا امام یارانی هم دارند؟
- بله یارانی دارند که " وزرای " او هستند و 313 نفرند از کباراولیا الله. یاران امام بعدا حکام جهان خواهند شد!؟.
- آیا درست است که امام زمان را خانمی در ایران به شهادت خواهد رساند؟
- بله من هم در لبنان و نجف شنیدم یک خانم ایرانی امام را شهید خواهد کرد!؟.
آیا یکی از این وزرای زن کابین تجاوزاحمدی نژاد، امام زمان(ع) را در ایران خواهد کشت ؟!!.