سرزمین امروز من !


چه ماتم سرایی است ایران زمین

چه تاریک وسرداست این سرزمین

چه دردی بیافتاده در جان ما اسیرچه آفت شد ایران ما ؟

گل سرخ امید خشکیده شد

وطن جایگاه غم وکینه شد

توگویی که نفرین شده خانه ام دگرنیست شادی به کاشانه ام

کنام پلنگان و شیران شده

چه آباد بود و چه ویران شده

به جای بهاروگل و سبزه زار زخون جوانان شده لاله زار

پس ازرنج و محنت در این سال سی

چه ماندست دیگر از این پارسی

نه آرش بماند و کمانداریش

نه فرمان کوروش ؛ نه آزادی اش

زنوشیروان و زبهرام گور ازآن آریایی نژاد غیور

زکوروش شهنشاه والاگهر زجمشیدو کاوه نمانده خبر

به جای نوای خوش آهنگ ساز همه نوحه خوان و همه غم نواز

ترنم و شادی زکاشانه رفت زمیهن همه زادو سرمایه رفت

دلیران میهن همه سربدار

چه دربند کشتند , چه در کارزار

به چشمان مادر همه گریه شد

چه بیوه عروسان که در حجله شد

شروع مصیبت از آن جا به شد

که شاهنشه از کشور ما به شد

به جایش بیامد یکی مرد دون فرومایه و پست و دزدو زبون

بکردند دزدی و غارت گری

به تزویرو مکر و زحیله گری

نه شرم وحیاونه هرگز خجل همه مرده خوارو همه کوردل

همه لاشخورهای طوطی نما

همه انترانند و لوطی نما

گدایان تازی که با نام دین ببردند شوکت از این سرزمین

چه خوش گفت فردوسی پاک زاد

که نام نکویش نرفته است زیاد

"به یزدان که گرماخرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم "

کوروش آریان پور

سوئد – سپتامبر 2011

منبع:پارس دیلی نیوز

No comments: