انا لله و انا علیه راجعون برای سید علی خامنه ای

در دو دهه اخیری که از عمر حکمرانی سید علی خامنه ای بر صدر رژیم روضه خوان ها درایران می گذرد ، یکی از شرم آورترین نمایش های اش سفر به این استان و آن استان است . او که به دلیل جنایاتش اجازه و جرات و شهامت رفتن به هیچ کشور خارجی را ندارد ، وقتی به استانها سفر می کند ، عقده دل فرو می نشاند و چنان بر مردم در فلاکت مانده فخر می فروشد که گویی خدایگان آخوندی – که همان خدای تروریست های جهان باشد - بر خاک آن استان قدم نهاده است
او به هنگام بازدید ها ، ابروان را در هم می کشد ، باد در پره های بینی می اندازد و حسابی به پیرامونیان اش می فهماند که باید در نشان دادن خاکساری گوی رقابت را از هم بربایند . به راستی که آن شعر زنده نام " فروغ فرخزاد " را اینگونه در ذهن بیدار می کند : کشوری که هر وقت خداش تو خیابوناش پا میذاره یک عده خاله خانباجی از عقب سرش ، یک گله قداره کش از جلوش میاد . کشوری که هر جا میری صدای مداحاش میاد ! ( با پوزش از فروغ که به نوشته اش دست یازیدم ) . مشکل ولی اینجاست که خود سید علی روضه خوان می داند که همه این ها نمایش است . زیرا حداقل اگر با تنی چند از مردم استان مواجه شود در نگاه آنان می خواند که مردم شریف استان به استقبال یک جانی نرفته اند و آن روز در خانه نشسته اند . از این روست که می کوشد در جلوی دوربین ها با انداختن باد در غبغب ، نعره بکشد که نظام اسلامی چنین است و چنان است و ما چنین کرده ایم و چنان کرده ایم تا چشم دشمنان چهارتا بشود . این بار ولی سید علی خامنه ای در سفر به کردستان ، واقعا کم آورده بود و سخنی برای گفتن نداشت . چرا که این استان مانند بسیاری از دیگر استان های کشور ذره ای مزه توسعه را که نچشیده اند هیچ ، در فقر و محرومیت می سوزند . پس هر چه عر و تیز کرد ، کسی هورا نکشید جز همان مواجب بگیرهای دستگاه خلافت ! این بود که دستور داد هر چه زودتر چند تن از مسوولان قیچی به دست به جان نوارهای روبان بیفتند و با بریدن آن ها افتتاح چند طرح را به نمایش بگذارند . آخر هر چه باشد او کلی از چهار سال فعالیت " احمدی نژاد " سخن گفته بود و او را تلویحا عزیزکرده و نور چشمی خوانده بود . در حالی که آن « دردانه سید علی » حتا به قدر افتتاح یک آبریزگاه عمومی هم در استان گامی برنداشته و معلوم نیست بودجه های عمرانی استان کردستان را چه کرده است . احتمالا پول ها در جایی در ونزوئلا کشور « رفیق چاوز » حیف و میل شده است . یکی از این نمایش ها ، خبر افتتاح فرستنده شبکه استانی رادیو و تلویزیون در کردستان بود . این روبان بری ها که توسط « ضرغامی » رییس رادیو و تلویزیون آخوندی انجام شده و امروز شنبه بیست و سوم اردیبهشت در تلویزیون رژیم نمایش داده شد ، می توانست خیلی عادی جلوه کند . ولی آنجا که مجری از افتتاح ششسد فرستنده سخن گفت ، دود از سر همگان برخاست . بسم الله ! ششسد فرستنده ؟ مگر ممکن است ؟ پس آن استان زرخیز( ! ) در همه این سی سال از چه امکانی برخوردار بوده که اکنون دستپاچه و هول هولکی ششسد فرستنده برایش افتتاح می شود ؟ اصلا ششسد فرستنده را می خواهد چه کند ؟ آیا سید علی و دار و دسته اش می دانند هزینه نصب ششسد فرستنده چقدر است ؟ آیا می دانند برای نصب آن چه امکاناتی لازم است و باید همگی از خارج وارد شود ؟ می دانند کار نصب چقدر زمان می برد ؟ کجا پنهان کرده بودند این همه تجهیزات را که یکباره علم اش کرده اند ؟ اگر پیش از این در حال ساخت بودند چرا ما حتا یک تصویر ساده کلنگ زنی نمایشی هم از این ساخت و ساز ها ندیده ایم ؟ آیا کسی هم نمی بایست از واردات این همه امکانات به استان چیزی شنیده باشد ؟ راست گفته اند که شنونده باید عاقل باشد و اعتنا نکند به سخنانی که به قدر باد گلو هم نمی ارزد . این ها حتا ششسد دکل مخابراتی را هم در همه این سال ها نمی توانسته و نخواسته اند کار بگذارند چه رسد به ششسد فرستنده رادیو و تلویزیونی . هر چه که این روزها می بینیم و می شنویم برای بالا بردن تب انتخابات است . آن هم که ممکن نیست . زیرا باور مردم مدت هاست که مرده است . مرده را هم نمی شود به تب کشاند . فقط برای این مرده و برای سید علی خامنه ای و دیگر دست اندرکاران و باورمندان این رژیم شیطانی باید خواند : انا لله و انا علیه راجعون .

No comments: